سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ارزش نظامی جاده‌ای که معادل چند لشکر نیرو بود/ درباره جاده پیروزی چه شنیده‌اید؟

در عرف نظامی ورود به منطقه رملی ممکن نبود، بنابراین در نگاه اول برخی از فرماندهان ارتش با این پیشنهاد با تردید می نگریستند. اما یک ایده خلاق مسیر عملیات «طریق القدس» را تغییر داد.

ارزش نظامی جاده‌ای که معادل چند لشکر نیرو بود/ درباره جاده پیروزی چه شنیده‌اید؟

خبرگزاری فارس ـ گروه حماسه و مقاومت: پس از عملیات ثامن‌الائمه (ع) سرهنگ علی صیاد شیرازی به فرماندهی نیروی زمینی ارتش منصوب شد. انتخاب او در کنار فرمانده جدید سپاه (محسن رضایی)، نزدیکی بیشتر دو سازمان ارتش و سپاه را موجب شد و این امکان به وجود آمد که فرماندهان سپاه و ارتش طرح عملیاتی جدید موسوم به کربلا را طراحی کنند.

در واقع عملیات طریق‌القدس اولین مرحله از این طرح محسوب می‌شد. ویژگی اصلی این عملیات، گذشتن از زمین‌های رملی غیرقابل‌ عبور در شمال منطقه عملیاتی (بستان) بود که سبب غافل‌گیری دشمن شد. با موفقیت در محور شمالی، موقعیت نیروهای عراقی مستقر در محور جنوبی نیز متزلزل شد و عملیات این محور هم به پیروزی رسید. در این عملیات که از هشتم تا سیزدهم آذرماه سال 1360 به طول انجامید، تمام اهداف تأمین شد: شهر بستان و تنگه مهم چزابه آزاد شد، همچنین تصرف چزابه سبب شد که اتصال قوای دشمن در غرب کرخه و غرب کارون گسسته شود. بدین ترتیب، توان ارتش عراق در جنوب تجزیه شد و زمینه مناسب برای پیروزی عملیات فتح‌المبین پدید آمد. (1)


هماهنگی میان فرماندهان برای عملیات طریق القدس

طرح احداث جاده پیروزی

تدبیر سپاه این بود که هم‌زمان با اجرای مانور رخنه‌ای در جنوب کرخه و تک جبهه‌ای به خاکریز عصایی شکل، نیروهای تیپ امام حسین (ع) سپاه با عبور از مناطق صعب‌العبور رملی شمال منطقه با اجرای مانور احاطه‌ای به عمق منطقه نفوذ کرده، سپس با استفاده از این منطقه که عراق آن را عبور ناپذیر می‌دانست و از آن غافل بود، حداقل از سه محور به جناح یگان‌های دشمن نفوذ کنند و هم‌زمان با حمله به خط اول و دوم دشمن، عقبه آنان را در تنگه چزابه مورد تهدید قرار دهند. (2)

احمد غلامپور، فرمانده قرارگاه کربلا در دوران دفاع مقدس در این‌ باره می‌گوید: نکته مهم این بود که در عرف نظامی و مباحث کلاسیک، ورود به منطقه رملی ممکن نبود، اما ما کار کارشناسی خوبی انجام دادیم و نیروهای شناسایی ما تا پشت توپخانه‌های دشمن و شهر بستان رفته بودند. نقطه‌ای را برای ورود به منطقه انتخاب کردیم که با اصول کلاسیک نظامی مغایر بود و ما تنها با تکیه‌بر ابتکارمان عمل کردیم؛ یعنی وقتی برای شناسایی می‌رفتیم و می‌دیدیم که توانسته‌ایم به آن نقطه برویم، نتیجه می‌گرفتیم که نیروی پیاده نیز می‌تواند بیاید، گروهان و گردان هم می‌تواند. در طریق‌القدس شناسایی خوبی انجام داده بودیم، ما باید نقطه قوت دشمن را درگیر می‌کردیم تا می‌توانستیم به پشت دشمن برویم، به همین دلیل محور تپه‌های رملی را انتخاب کردیم. (3)


جاده پیروزی

بر پایه اطلاعات به‌ دست‌ آمده از منطقه رملی شمال کرخه در حدفاصل جناح شمال شرقی دشمن و ارتفاعات میشداغ، مقرر شد که عملیات در این محور به شکل احاطه‌ای انجام شود، اما مشکل اصلی این بود که برای حضور نیروهای پیاده و زرهی در مکان مناسب به‌ منظور آغاز حمله در منطقه رملی، احداث جاده تا نزدیکی نقطه رهایی ضرورت داشت، اما تا آن هنگام چنین چیزی وجود نداشت.

به همین خاطر، پیشنهادهای گوناگونی ارائه شد که با توجه به نیاز عملیات، اندیشه احداث جاده معروف پیروزی شکل گرفت تا به این وسیله امکان تردد رزمندگان اسلام با سهولت به عقبه دشمن فراهم شود. این مرحله نیاز به خلاقیت و نبوغ فوق‌العاده‌ای داشت که طرح انجام این عملیات با وجود نیروهای فعال و جوان سپاه متبلور و جرقه کار زده شد و با اقبال نیروهای متخصص و دلسوز جهاد سازندگی روبرو شد.


نمایی از عملیات طریق القدس

ما حاضریم توی تپه‌های رملی راه بسازیم!

تقی امان پور از رزمندگان عملیات طریق‌القدس و عضو جهاد سازندگی شهر سمنان می‌گوید: ابتدا هیچ‌کس نمی‌پذیرفت که ما بتوانیم آن جاده را با آن شرایط طبیعی احداث کنیم. حسین ناجیان که یکی از فرماندهان شجاع و مبتکر جهاد سازندگی در منطقه جنوب بود، به عمق منطقه تپه‌های رملی رفت و یک نگاهی کرد. وقتی برگشت با یک تیم به سمت تپه رفتند و گفتند که ما حاضریم توی تپه‌های رملی راه بسازیم، چراکه پیاده توی رمل‌ها نمی‌شد راه رفت و کار بسیار دشواری بود.

بدین منظور فرماندهان تیپ 14 امام حسین (ع) از سپاه و تیپ 3 لشکر 92 زرهی اهواز، ضمن تقویت جهاد سازندگی با روانه کردن و در اختیار قرار دادن امکانات، تجهیزات و نیروهای مجرب واحدهای مهندسی یگان‌هایشان، بی‌صبرانه در انتظار نتایج کار بودند، زیرا احداث جاده خاکی در داخل رمل‌ها سبب می‌شد نیروهای پیاده و زرهی تپه‌های غیرقابل‌ عبور را به‌ سرعت درنوردند و همه نیروهای عمل‌کننده بتوانند در شب عملیات از جاده استفاده کنند.


راهی که چندین لشکر ارزش داشت

اتفاقی نادر در یک عملیاتی خاص

حدود 80 کامیون کمپرسی بدون وقفه، خاک را از تپه شحیطیه (حوالی الله‌اکبر) حمل می‌کردند و در مسیر تعیین‌شده روی رمل‌ها می‌ریختند. سپس این خاک‌ها با انواع ماشین‌های جاده‌سازی، پخش و در رمل کوبیده می‌شد. برای سهولت حرکت، تپه‌های بلند رملی بریده و شیب مناسبی برای جاده ایجاد شد. شن‌های موجود در منطقه، فوق‌العاده نرم و روان و به‌ صورت تپه‌های وسیع گسترده شده بود. بادهای تند منطقه، شن‌های نرم را جابجا می‌کرد و سبب محو شدن جاده می‌شد. برای مقابله با این پدیده، تلاش‌گران جهاد با استفاده از هر وسیله موجود، از بیل دستی گرفته تا لودر، همواره به پاک‌سازی جاده مدفون‌شده در زیر شن‌های روان می‌پرداختند.

کار احداث جاده، اتفاقی نادر بود که توجه همه را به خود جلب و همه نگاه‌ها از فرماندهان تا نیروهای شناسایی را معطوف خود کرده بود و همگان با شور و شعف خاصی مراحل گوناگون آن را دنبال می‌کردند.برای اینکه دشمن به احداث این جاده، حساس نشود، بیشتر کار ساخت آن در شب انجام و در روز مسیر احداث‌شده استتار می‌شد تا دشمن با گرفتن عکس هوایی از منطقه یا از طریق هلیکوپترهای گشتی شناسایی، نتواند به وجود آن و به‌خصوص به جهت تک رزمندگان پی ببرد. مسؤولان طرح قول داده بودند که تا ظهر روز ششم آذر، کار ساخت جاده به پایان برسد و جاده آماده بهره‌برداری شود.


خوشحالی رزمندگان اسلام حاضر در عملیات طریق‌القدس

با وجود پیش‌بینی اولیه برای احداث جاده‌ای به طول 20 تا 25 کیلومتر، به دلایل گوناگون از جمله کمبود وقت، تعجیل برای اجرای عملیات و جلوگیری از کشف منطقه نبرد از طرف دشمن، تنها حدود 15 کیلومتر از جاده تا دیدگاه دوم به پایان رسید و از آنجا به بعد نیز به دلیل وجود زمین‌های محکم بین تپه‌های رملی، نیاز به وجود جاده تا دیدگاه سوم نبود.

ارزش نظامی جاده‌ای که معادل چند لشکر نیرو است

از دیدگاه 2 تا دیدگاه 3 که جاده‌سازی میسر نشد، برای مشخص بودن امتداد مسیر و جلوگیری از گم‌شدن و انحراف خودروها و رزمندگان در شب، به فاصله هر 100 متر، دستک‌های کوتاه چوبی و آهنی نصب و فانوس‌های کوچکی به آن‌ها آویخته شدند و به‌ این‌ ترتیب، مسیر مناسبی در عمق رمل‌ها و تقریباً موازی با امتداد جناح شمالی محل استقرار نیروهای دشمن به طول 10 کیلومتر ایجاد و امکان عبور نیروها، دور زدن متجاوزان و دستیابی سریع به پهلو و عقبه نیروهای اشغالگر فراهم شد.

به دنبال پیشرفت کار، ارزش واقعی احداث جاده در دل رمل‌های نفوذناپذیر بیشتر از گذشته نمایان شد؛ به گفته سرهنگ علی صیاد شیرازی ارزش نظامی چنین جاده‌ای معادل چند لشکر نیرو بود. با احداث این جاده دسترسی رزمندگان در خیز اول عملیات به توپخانه و عقبه دشمن در ارتفاعات دارالشیاع و پل ابو چلاچ در شمال کرخه و شهر بستان امکان‌پذیر شد.

به‌ این‌ ترتیب در مدت حدود 3 هفته، جاده پیروزی آماده شد. تلاش شبانه‌روزی همه دست‌اندرکاران احداث جاده پیروزی به دلیل جسارت، شجاعت، خلاقیت و کارآمدی نیروهای دلسوز مردمی، جهاد سازندگی دامغان، سمنان و خراسان، اقدام برجسته مهندسی جنگ بود که با امکانات و تجهیزاتی محدود، اما با اراده‌ای آهنین از مرحله نظر، مشاوره و طراحی؛ به مرحله اجرا رسید و پایان یافت. (4)

منابع

1ـ رشید، محسن، اطلس جنگ ایران و عراق (فشرده نبردهای زمینی)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی؛ مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، 1399.
2ـ لطف‌الله زادگان، علیرضا، روزشمار جنگ ایران و عراق، آزادسازی سرزمین‌های ایران؛ گام دوم: بستان (جلد 16)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، 1394.
3ـ فصلنامه نگین ایران، شماره 50، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، پاییز 1399.
4ـ لطف‌الله زادگان، علیرضا، روزشمار جنگ ایران و عراق، آزادسازی سرزمین‌های ایران؛ گام دوم: بستان (جلد 16)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول، 1394.

انتهای پیام




تاریخ : سه شنبه 100/9/9 | 7:2 صبح | نویسنده : مرتضی | نظر

آرزوی ایرانی‌ها برای چاپ پول/ بانک انگلیسی که دمار از روزگار مردم در آورد

9 آذر سال 1285 شمسی، مجلس ایران طرحی برای تأسیس یک بانک ملی تصویب کرد و وقتی این مصوبه اعلان عمومی شد، ایرانی‌ها خیلی خوشحال شدند. چون آرزو داشتند خودشان بانک داشته باشند و پول چاپ کنند. البته آن‌موقع این آرزویشان محقق نشد که نشد!

آرزوی ایرانی‌ها برای چاپ پول/ بانک انگلیسی که دمار از روزگار مردم در آورد

همین دیروز|گروه تاریخ خبرگزاری فارس ـ امین رحیمی: داستان بانک ملی ایرانی‌ها از آنجا شروع شد که در سال 1258 شمسی یکی از صرافان بزرگ تهران به ناصرالدین قاجار پیشنهاد داد که برای ایران یک بانک ایرانی تأسیس شود که البته موافقت نشد. گویا ناصرالدین گمان می‌کرد چنین کاری در آن روزگار از عهده ایرانی‌ها برنمی‌آید. به جایش چند سال بعد یعنی در سال 1267 شمسی امتیاز تأسیس «بانک شاهی» را داد به «بارون جولیوس دو رویتر» بازرگان و سیاستمدار متمول انگلیسی. دلیل این کارش هم اینکه بتواند هروقت خواست از بانک شاهی برای سفر فرنگ وام بگیرد.

روس‌ها هم برای اینکه از قافله امتیازگیری عقب نمانند در سال 1269 شمسی امتیاز تأسیس یک بانک دیگر را گرفتند که به «بانک استقراضی روس» مشهور شد. با این حال حوزه فعالیت بانک شاهی گسترده‌تر بود و حق انحصاری چاپ اسکناس و از آن مهم‌تر تعیین سیاست‌های پولی ایرانِ عهد قاجار در دست این بانک بود و همین بانک دمار از روزگار ایرانی‌ها درآورد.

مردمان ساده دوره قاجار برای نخستین‌بار بود که با پدیده بانک مواجه می‌شدند و البته عموم مردم روی خوش به این‌جور خدمات مالی نشان ندادند؛ چون بانک نزول می‌گرفت که مشکل شرعی دارد و البته که به خارجی‌ها هم اصلا اعتماد نداشتند. اما بازرگانان بزرگ و بعدها کسبه عادی نیز برای انتقال پول چاره‌ای جز همکاری با این بانک‌های نوظهور نداشتند.

نمایی از ساختمان بانک شاهی در اوایل دوره فعالیتش

اقتصاد ایران قبضه شد

انگلیسی‌ها پیش از تأسیس بانک شاهی نیز در ایران اسکناس چاپ می‌کردند. ماجرا این بود که انگلیس با اجازه خودش در میدان توپخانه تهران، شعبه‌ای از یک بانک لندنی فعال در هند را برپا کرده بود که نامش «بانک جدید شرق» بود و اسکنانس هم چاپ می‌کرد برای استفاده در ایران. بعدها که بانک شاهی تأسیس شد ساختمان این بانک را هم خرید و شد یکه‌تاز میدان. جالب اینکه پولی که بانک شاهی با تصویر ناصرالدین قاجار برای ایرانی‌ها در لندن چاپ می‌کرد، حق تنزیل داشت و اگر از شهری به شهر دیگر برده می‌شد، مقداری از ارزش آن کم می‌کردند و بعد به جایش پول نقره رایج می‌دادند.

تصویری از نخستین اسکناس‌های رایج در ایران که توسط انگلیسی‌ها چاپ می‌شد

بانک شاهی پس از مدتی برخلاف توافق اولیه با دربار قاجار، مقر اصلی بانک را به لندن برد و شد بانکی که تابع قوانین بریتانیا بود و این‌طوری توانست هرکاری که می‌خواهد با اقتصاد ایران انجام دهد. نتیجه آنکه اقتصاد ایران قبضه شد و قدرت بانک شاهی آن‌قدر زیاد بود که در ایران مشهور شد که دولت‌ها را ساقط می‌کند؛ کار سختی هم نداشت و هر وقت می‌خواست با تغییر میزان پول در گردش یا نرخ تنزیل قیمت‌ها را بالا می‌برد و نارضایتی ایجاد می‌کرد و شاه قاجار از ترس اعتراض مردم و آشوب عمومی دستور تغییر دولت و تشکیل کابینه جدید را می‌داد.

بانک شاهی تا پایان دوره احمدشاه قاجار در ایران 20 شعبه داشت و 37 میلیون تومان سرمایه مردم و تجار ایرانی دستش بود و صاحب املاک و اراضی وسیعی در ایران شده بود که به‌عنوان ضمانت وام گرفته بود و مصادره کرده بود.

عکس قدیمی از ساختمان بانک ملی در خیابان فردوسی

تأسیس بانک به جای دریافت وام!

وقتی در سال 1285 شمسی، مجلس شورای ملی تصمیم گرفت در ایران بانک ملی تأسیس کند، مردم و به‌ویژه تجار و کسبه خوشحال شدند. ماجرا از این قرار بود که ناصرالملک، وزیر مالیه مظفرالدین قاجار برای رفع مشکلات اقتصادی کشور درخواست کرد تا اجازه یابد از خارجی‌ها وام بگیرد و نمایندگان مجلس مشروطه برآشفتند و به‌ گواهی تاریخ: «نمایندگان ضمن مخالفت، پس از شور و پیگیری... [به‌جای موافقت با دریافت وام خارجی] با تأسیس بانکی که بتواند برای کشور سود داشته و با سپرده‌های مردم به نفع کشور و مردم کار کند، موافقت کردند. خبر تشکیل بانک ملی با سرمایه 15 میلیون تومان و قابل ‌افزایش به 50 میلیون تومان با وجد و شعف عموم ملت روبرو شد».

البته در نهایت، بانک ملی به‌دلیل کمبود بودجه دولت با سرمایه اولیه 2 میلیون تومان آغاز به کار کرد و ابتدا همین مقدار هم به‌صورت کامل تأمین نشده بود. 

نخستین سری اسکناس‌های بانک ملی از سال 1311 شمسی چاپ و توزیع شد

اولین اسکناس‌های ایرانی

پس از مصوبه مجلس برای تأسیس بانک ملی تا سال‌ها اتفاقی نیفتاد. انگلیس و روسیه تزاری نگذاشتند چنین اتفاقی بیفتد و آن‌قدر نگذاشتند و نگذاشتند که جنگ جهانی اول شد و ایران اشغال شد و کودتا شد و قاجاریه منقرض شد. اگر چه از سال 1300 شمسی دوباره تلاش‌ها برای تشکیل بانک ملی در ایران بالا گرفته بود، ولی باز هم کار به جایی نرسید. تا اینکه سال 1306 شمسی دوباره مجلس، قانون تشکیل بانک ملی را تصویب کرد و یک سال بعد بانک ملی متولد شد. البته بانک ملی اولین بانک ایرانی نبود؛ بانک سپه در سال 1304 شمسی تأسیس شده بود و امور مالی و پرداخت حقوق قشون و نظامیان ایران را برعهده داشت.

چند سال بعد هم ایرانی‌ها بالاخره به آرزویشان برای چاپ پول رسیدند، ولی نه به این آسانی‌ها. چون امتیاز انحصاری چاپ اسکناس تا سال 1309 شمسی همچنان دست بانک شاهی بود، البته بعد این‌طوری شد: «امتیاز حق انحصاری نشر اسکناس به مبلغ 200 هزار لیره انگلیس توسط دولت ایران از بانک شاهی خریداری شد و به بانک ملی ایران واگذار گردید و اولین اسکناس بانک ملی در اول فروردین ماه سال 1311 شمسی منتشر شد».

تا 3 ماه پس از آن هم اسکناس‌های بانک شاهی همچنان معتبر بود و در شعب بانک ملی قابل تعویض بود و بعد برای اولین‌بار در تاریخ معاصر چاپ پول ملی ایران افتاد دست ایرانی‌ها.

خیلی‌ها نمی‌دانند که بانک ملی تا اواخر دهه 30 شمسی و تا پیش از تأسیس بانک مرکزی علاوه‌ بر چاپ اسکناس، عملا امور مربوط به بانک مرکزی را در ایران انجام می‌داد؛ بانک مهمی بود و نماد تحقق رویای 50 ساله ایرانی‌ها برای بانکداری ایرانی و رهایی از دست بانکداران بدنام انگلیسی. 




تاریخ : سه شنبه 100/9/9 | 6:59 صبح | نویسنده : مرتضی | نظر

*درسی برای همه*??????

 

???? *کسانی که از تاریخ عبرت نگیرند مجبورند فاجعه های ان را مجددا تحمل کنند.* 

 

????ما در دفاع مقدس جنگیدیم و 220 هزار شهید دادیم در برابر تجاوز به وطن و ناموسمان دادیم ولی مردم بوسنی که سلاح را زمین گذاشتند 300 هزار کشته دادند و سرزمین شان لگدمال و ناموس شان هتک حیثیت شد

 

? *این اتفاقات تلخ نباید فراموش شود* 

? یادی از جنگ صربهای اروپایی براى *فریفتگان فرهنگ غرب وحشی خونخوار*

 

? 20 سال از *جنگ و نسل کشی* صربها علیه مسلمانان بوسنی *درقلب اروپا گذشت*.

جنگی که در آن *300 هزار مسلمان شهید و 60 هزار زن و دختربچه را به زور ربودند، و یک و نیم میلیون نفر ناچار به مهاجرت شدند*! 

 

*آیا بیاد میاوریم؟*

 یا 

*فراموش کرده‌ایم؟!*

یا 

*چیزی درباره آن نمیدانیم؟!*

 

? گزارشگر شبکه CNN یادی میکند از کشتار مسلمانان بوسنی و از  خبرنگار مشهور (کریستینا امانپور که مسیحی شده) میپرسد:

 *آیا تاریخ بار دیگر تکرار میشود؟* 

امانپور تحلیلی بر واقعه بوسنی ارائه می‌کند: 

*جنگی قرون وسطایی بود*. *قتل* ، *محاصره* ، و *گرسنگی مسلمانان*؛ 

و 

*اروپا دخالت برای پایان جنگ را رد کرد* و گفت: *این یک جنگ داخلی است!!*. 

و 

*این بهانه مسخره‌ای بود!*

 

?? هولوکاست مسلمانان نزدیک به 4 سال در این سرزمین ادامه یافت.

 

*صربها بیش از 800 مسجد را منهدم* کردند که بنای بعضی به قرن 16میلادى می‌رسید. *کتابخانه تاریخی سارایوو را به آتش کشیدند*. 

?? *سازمان ملل بعد از مدتی دخالت کرد و نیروهای خود را در دروازه‌های شهرهای مسلمان نشین مستقر کرد*. 

اما این شهرها در محاصره و آتش می‌سوخت و نیروهای سازمان ملل کاری نمی‌کردند??

*صربها هزاران مسلمان را در اردوگاه‌ها زندانی کردند که به علت گرسنگی و شکنجه مانند اسکلت شده بودند*!

 وقتی از فرمانده صربها پرسیده شد: 

چرا؟

 جواب داد: 

چون آنها حاضر نبودند گوشت خوک بخورند!!????فقط همین??

 

در آن زمان روزنامه گاردین نقشه اسارتگاه زنان که 17 اردوگاه بود را منتشر کرد.

گاردین عکس دختر بچه‌ اسیری را که خون از پاهایش سرازیر بود چاپ کرد و نوشت *جرم این دختر این است که مسلمان است؟*. ??

 

رهبر صربها از رهبر مسلمانان منطقه زیبا *جهت ????مذاکره دعوت کرد*، و به او سیگار تعارف کرد و خندید و سپس *دستور قتلش را داد!*، 

و سپس شنیع ترین کارها را با مردم این منطقه کردند.

 

? اما بدترین جنایتها در منطقه سربره نتیسا انجام شد *درحالیکه این شهر در محاصره نیروهای سازمان ملل بود، این نیروها همراه صربها به عیش و نوش می‌پرداختند و بعضی از آنها از زنان مسلمان میخواستند در برابر لقمه‌ای نان شرفش را بدهد!!!*.

 

صربها منطقه سربره نیتسا را *دو سال محاصره کردند و یک لحظه بمباران متوقف نمی‌شد*.

 صربها حتی کمکهای خیرخواهانه غذا و دارو را هم می‌دزدیدند.

سپس غربیها تصمیم گرفتند که منطقه را به گرگهای هلندی که قرار بود حمایت کننده مردم باشند، تحویل دهند، ولی هلندی ها بجای حمایت از مردم، با صربها دست به یکی کردند.

به مسلمانان فشار آوردند که ??اسلحه?? خود را زمین بگذارند و امان نامه بگیرند. 

*نتیجه‌ی تسلیم آنها، تصرف شهر سربره نیتسا به دست صربها بود و صربها هم 12000 مرد جوان آنها را جدا کرده و سر بریدند و سپس اجساد آنها را تکه تکه کردند*.

صربها بر روی جسد مردان مسلمان میایستادند و بر چهره آنها با خنجر صلیب میکشیدند. 

اما زنها، 

*به شرف آنها تجاوز شد و برخی را کشتند و سوزاندند!*. 

کشتار مسلمانان روزها ادامه یافت تا اینکه سقوط این شهر درتابستان 1995 اتفاق افتاد،

 *و این کشتار و نسل کشی بیرحمانه فقط بجرم مسلمانی اتفاق افتاد!*

 

? *مادر* مسلمان دست سرباز صرب را گرفت *تا کودک خود را نجات دهد*، ولی سرباز صرب *دست مادر را قطع می‌کرد* و سپس *کودک را پیش چشمان مادرش سر می‌برید*.

 

بعد از کشتار شهر سربره نیتسا "رادوان کارادویچ"ی آدمکش، فاتحانه وارد شهر شد و اعلام کرد که این شهر متعلق به صربستان بوده و خواهد بود.

 

*صربها زنان مسلمان را پس از تجاوز 9 ماه زندانی میکردند و می‌گفتند می‌خواهیم بچه صرب برایمان بزایند* .

 

?? *ما این جنایتها را به یاد می‌آوریم و می‌گوییم*:

 

? ما فاجعه بالکان را فراموش نمی‌کنیم! 

? ما غرناطه‌ اسپانیا و کشتار مسلمانان را فراموش نمی‌کنیم! 

? ما فلسطین و جنایات غرب و یهود را فراموش نمی‌کنیم! 

و 

? در برابر *جنایات اروپاییان در بوسنی* میگوییم:

هرگز فراموش نمی‌کنیم! هرگز نمی‌بخشیم! 

و 

*هرگز شعارهای فریبنده "حقوق بشری" آنها را باور نداریم*.

 ??????????????

 

           ـــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

?? *اما ما پس از 20 سال هنوز درس نگرفته‌ایم!*

 

صربها علما را می‌کشتند و مساجد را ویران میکردند. 

 

?? در آن زمان یک *روزنامه‌ی انگلیسی در مورد نسل کشی* در بوسنی نوشت: 

*جنگی در قرن بیستم با شیوه‌ای قرون وسطایی!*.

 

?ای کسی که این متن را میخوانی تقاضا میکنم ان را برای دوستان خود بفرستی 

 تا

این واقعه ها فراموش نشود و نسلهای آینده بدانند.

 

?  *این پیامی است برای فریفتگان فرهنگ غرب که دلبسته و مشتاق رابطه بیشتر باغرب و اروپاهستند 

 است.....!*

 

بله عزیزان 

*نبایدیادمان بر‌ودهمین چند وقت پیش بود که داعشیهابا فرماندهی آمریکا وانگلیس وحرام زاده های کودک کش رژیم صهیونستی و پولهای کثیف وهابیون حجازی و سکوت اروپائیان چه رفتاری بامردم سوریه و عراق ومنطقه داشتن* 0??

یادمان هست با *زنهای شیعه و ایزدی* چکارکردند!؟??

*به زور* واردخانه های آنها می شدند مردها را کشته و زنها را موردتجاوز قراردادند

و 

*به عنوان برده* بردند و با قیمت یک حیوان به کشورهای پَست عربی برای بهره برداری جنسی *فروختند*??

*جلوی چشم مردها به زنهایشان تجاوز و بچه ها را سر بریدند وحتی شکم زنان حامله را پاره کردند و با جسم نوزادهای آنها فوتبال بازی کردند* ??

دقیقا

همان کاری که منافقین در تهران کردند

و

صربها در بوسنی

 

یادمان هست که

*نوزادهارا کباب کردند وگوشت آنها را به خورد مادرشان دادند*??

و 

*چگونه همه خانه ها و مساجد و مراکز تاریخی و فرهنگی را تخریب ونابودکردند!*

و

*هزاران جنایت که شرم مانع بیان آنهاست*

 

??????

ایا فکر میکنید این اتفاق یکبار در اروپا اتفاق افتاد و تمام??... مگر سردار سلیمانی نفرمود که مادری را دیدم که داعشی ها کودکش را کباب کردند و در ظرف پلو برایش فرستادند??????????

 

???? *? همه این جنایت مقدمه ورود به خاک پاک و مقدس جمهوری اسلامی و فتح ایران بود. 

*سئوال* ????

*اگر وارد کشور ما می شدند چه اتفاقی می افتاد!؟؟؟*??

همه می دانیم که این 

*همه جنایت برای رسیدن به کشور ما بود*

که از همه ملت ما به جرم مسلمان بودن انتقام گرفتند ،

یک لحظه تصورکنید این نقشه شوم انجام می شد

چه اتفاقی می افتاد

 بله...

 *تکرار جنایات اسپانیا و صربستان و  سوریه و عراق به شدید ترین صورت ممکن* 

و

*دنیای وحشی غرب* نه تنها سکوت ، بلکه همراهی می کرد!!؟؟

پس یادمان باشدکه 

*همه ما بدهکار شهدا هستیم*

و

حداقل کاری که باید انجام بدیم این است که هرکس درحد توانش تلاش کند و این متن را به دیگران ارسال کند و در زندگی راه پرافتخار شهدا را ادامه دهد.




تاریخ : دوشنبه 100/9/8 | 8:25 عصر | نویسنده : مرتضی | نظر

ساخت بزرگترین سفارت آمریکا؛ شهری در لبنان برای هماهنگی اقدامات ضد مقاومت+ فیلم

 تصاویر و فیلم منتشر شده از ساخت بزرگترین سفارت آمریکا در منطقه غرب آسیا در لبنان -با مساحت 180 هزار متر مربع و هزینه‌ یک میلیارد و 200 میلیون دلار- که مانند یک شهر کامل است، سروصدای زیادی به راه انداخته است.

ساخت بزرگترین سفارت آمریکا؛ شهری در لبنان برای هماهنگی اقدامات ضد مقاومت+ فیلم

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، هفته جاری تصاویری از سفارت جدید آمریکا در لبنان منتشر کردند که بیش از دو سال است ساخت آن ادامه دارد. این سفارت در منطقه «عوکر» در شمال بیروت واقع است.

روزنامه «رأی الیوم» در یادداشتی به قلم «کمال خلف» نوشت، گزارش‌ها درباره بزرگترین سفارت آمریکا در جهان عرب در لبنان سروصدا و انتقادات زیادی را از سوی لبنانی‌ها در شبکه‌های اجتماعی در پی داشته و سوال‌‌هایی درباره ساخت «یک شهر کامل به اسم سفارت» ایجاد کرده است.

بر اساس این گزارش، مساحتی که قرار است این سفارت در آن ساخته شود به 180 هزار متر مربع می‌رسد و بر اساس سند وزارت خارجه آمریکا قرار است ساخت آن تا سال 2023 با هزینه‌ یک میلیارد و 200 میلیون دلاری به پایان برسد. این سفارت شامل فرودگاه، اماکن تفریحی، ساختمانهای کنسولگری و واحدهای مسکونی است.

در ادامه این گزارش آمده، این پروژه سوال‌هایی درباره تبلیغات رسانه‌‌ای که برخی رسانه‌های لبنانی و شخصیت‌های سیاسی درباره «حجم نفوذ ایران در لبنان» ایجاد می‌کند، تبلیغاتی که آمریکا و برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس در پشت پرده آن هستند در حالی که در واقعیت موضوع کاملا برعکس است. بزرگترین سفارت آمریکا در غرب آسیا پس از اشغال عراق توسط آمریکا در سال 2003 در بغداد ساخته شد اما سفارت جدید آمریکا در لبنان از نظر وسعت، امکانات و هزینه ساخت مافوق سفارت این کشور در بغداد است. سفارت آمریکا در عراق با هزینه 600 میلیون دلاری ساخته شد اما هزینه برآورد شده برای ساخت سفارت آمریکا در لبنان بیش از یک میلیارد و 200 میلیون تومان است این به معنای آن است که سفارت آمریکا در لبنان بزرگتر از سفارتش در کشوری خواهد بود که آن را از طریق حمله نظامی مستقیم اشغال کرده است.

 

رأی الیوم افزود: وسعت سفارت آمریکا و گزارش‌ها درباره مأموریت جدید آن حاکی از آن است که این سفارت مرکز اداره عملیات‌های نظامی و امنیتی آمریکا در لبنان، سوریه تا فلسطین اشغالی و قبرس خواهد بود. این نشان دهنده سطح چالشی است که مقاومت در لبنان با آن روبرو خواهد شد. طبیعی است که بین این سفارت غیر معمول و اسرائیل خطوط تماس قرمز علیه حزب‌الله به صورت مستقیم برقرار خواهد شد بویژه آنکه آمریکا امنیت اسرائیل را در مقدمه اولویت‌های سیاست خارجی خود در خاورمیانه قرار داده است.

این روزنامه در ادامه نوشت، وضعیت فعلی لبنان نشان می‌دهد آمریکا در تلاش برای بیشتر کردن کنترل خود در لبنان است نه فقط از طریق ایجاد بزگترین سفارت در غرب آسیا بلکه از طریق احتکار کمک و حمایت از ارتش لبنان و محکم کردن روابط با ارتش آن. حمایت واشنگتن از ارتش لبنان شامل تجهیزات و آموزش می‌شود اما از دستیابی ارتش لبنان به هر سلاحی که اسرائیل را تهدید می‌کند، خودداری می‌کند.

در همین رابطه، مقامات صهیونیست به سفیر آمریکا در سازمان ملل که اخیرا سفری به فلسطین اشغالی داشت، گفته‌اند، هرگونه کمک آمریکا به ارتش لبنان باید مشروط به چند شرط در خصوص حزب‌الله باشد.

روزنامه صهیونیستی «یدیعوت آحارونوت» نوشت، طرف‌های صهیونیستی از لیندا توماس گرینفیلد خواسته‌اند هرگونه کمک آمریکا به لبنان مشروط به چند موضوع مربوط به حزب‌الله باشد (جزئیات بیشتر).

انتهای پیام




تاریخ : دوشنبه 100/9/8 | 8:10 عصر | نویسنده : مرتضی | نظر

 

رئیس‌مرکز تحقیقات علوم اعصاب دانشگاه علوم پزشکی بقیهًْ الله به بیان توضیحاتی درخصوص عوارض مصرف شیشه پرداخت.
هدایت صحرایی در گفت‌وگو با میزان درخصوص دلیل اصلی روی‌آوری گرفتاری افراد به مصرف مواد و اعتیاد گفت: پایه اینکه افراد به سمت اعتیاد می‌روند دو چیز است که یکی از نقص ژنتیکی ناشی می‌شود و حدود 10 درصد از معتادان ممکن است دچار این نقص باشند.
این افراد از مواهب طبیعی لذت نمی‌برند و برای مثال هنگامی که گرسنه هستند و غذا می‌خورند خیلی به آنها نمی‌چسبد و دلیل اینکه لذت نمی‌برند این است که ژن‌های مربوط به تولید موادی که ایجاد لذت در مغز می‌کند، یا دچار جهش شده و یا اصلا کار نمی‌کند. این موضوع وراثتی است و بین 10 تا 5 درصد از افراد در جوامع مختلف (بسته به نژاد‌های گوناگون) این نقص را دارند. این اشخاص در صورت اعتیاد، به تدریج نوع مواد و میزان مصرف آن را افزایش می‌دهند یعنی اول سیگار می‌کشند و بعد سراغ سایر مواد اعتیادآور
می‌روند.
وی با بیان اینکه، اما دسته دوم که بالای 90 درصد از معتادان را تشکیل می‌دهند کسانی هستند که به دلیل فرار از بار فشار‌های روانی و اجتماعی معتاد شده‌اند (برای مثال فردی که صبح از خواب بیدار می‌شود و سرمایه اش نصف شده این دو راه را دارد که یا سکته کند و یا مواد اعتیادآور مصرف کند)، ادامه داد: مکانیسم‌های دفاعی در مقابل فشار‌های روانی اجتماعی که توسط مواد اعتیاد آور در مغز ایجاد می‌گردند، در ابتدا با این فشار‌ها مقابله می‌کنند، البته بعد از مدتی مغز در اثر مواد تغییراتی می‌کند که این مواد دیگر این خاصیت را ندارند، ولی پایه اعتیاد از این نقطه آغاز می‌شود و بر اساس بررسی‌هایی که در سال‌های 1383 و 1384 در کشور انجام دادیم (و متاسفانه نتایج آن چاپ نشده است)، حدود 86 درصد از افراد به این دلیل معتاد می‌شوند.
رئیس‌مرکز تحقیقات علوم اعصاب دانشگاه علوم پزشکی بقیهًْ الله توضیح داد: آمفتامین یا همان شیشه به عنوان یک ماده اعتیاد آور در کنار کوکائین، تریاک، هروئین و سایر مواد اعتیاد‌آور معرفی می‌شود در حالی که آمفتامین ماده‌ای است که وقتی وارد مغز می‌شود فعالیت برخی از سلول‌های عصبی مغز را تا هزار و دویست درصد افزایش می‌دهد و یعنی 12 برابر می‌کند و موجب می‌شود که فرد 12 تا 13 ساعت فعالیت بسیار شدید مغزی داشته باشد و این در حالی است که این سلول‌ها هنگامی که با یک محرک طبیعی مانند غذا تحریک شوند حداکثر فعالیتی که دارند 35 درصد است.
وی افزود: خداوند این سلول‌ها را در مغز قرار‌داده و تعدادشان هم مشخص است و این سلول‌ها با گذشت زمان و سپری شدن عمر به تدریج از بین می‌روند و این امر طبیعی است و برای مثال تعداد این سلول‌ها در مغز افرادی که سن بیش‌تری دارند، کم‌تر است چرا که سن که بالاتر می‌رود تعدادی از این سلول‌ها می‌میرند.
این سلول‌ها در مغز کودکان تعدادشان در بیش‌ترین مقدار است و به خاطر همین است که آنها با لذت بیش‌تری غذا می‌خورند و هنگامی که از ما می‌پرسند که دست پخت چه کسی را بیش‌تر دوست داریم می‌گوییم مادر و یا مادر بزرگمان! چرا که از آنجا که در دوران کودکی در مغز ما فعالیت آن سلول‌ها زیاد بوده تعدادشان هم بیش‌تر بوده است، لذت غذا خوردن اثراتش را بیش‌تر نشان می‌داده است. این سلول‌ها در مقابل مواد اعتیادآور هم فعال می‌شوند و مورفین و تریاک 200 درصد فعالیت این‌ها سلول‌ها افزایش می‌دهد، اما آمفتامین نزدیک به هزار و 200 درصد است یعنی 12 برابر این اقدام را انجام می‌دهد.
رئیس‌مرکز تحقیقات علوم اعصاب دانشگاه علوم پزشکی بقیهًْ الله اظهار کرد: هنگامی که فعالیت این سلول‌ها افزایش یابد مثل این است که یک ظرف آب را که قرار است طی 50 سال استفاده شود و طی 3 روز مصرف گردد و ظرف خالی شود و به این ترتیب با افزایش فعالیت سلول‌ها، آنها از بین می‌روند و در نتیجه کسی 14 روز پشت سر هم شیشه مصرف کند بتدریج در مغزش جا‌های خالی دیده می‌شود یعنی سلول‌ها از بین رفته‌اند و دیگر آنجا چیزی نیست. به این ترتیب، با توجه به اینکه در این بخش مغز زایش سلولی وجود ندارد، دیگر امیدی به درمان این فرد نیست.
پس خطر شیشه این است که فرد دیگر معتاد نیست بلکه یک موجودی است با مغز تخریب شده و، چون قسمت‌های مختلف مغزش وجود ندارند، توهم می‌زند و توهم‌هایش هم واقعاً خطرناک است.
وی متذکر شد: پیشنهاد می‌کنم برای این افراد یک مکانی مشخص شود و در همان جا نگه داری شوند که از جامعه هم دور باشند، چون اگر در جامعه حضور داشته باشند، درمان شدنی نیستند (به دلیل تخریب مغز)، اما بقیه افرادی که به سایر انواع مواد اعتیاد آور اعتیاد دارند کم و بیش امکان درمان دارند؛ و یکی از بحث‌های مهم و حیاتی و حساس در این زمینه این است که شیشه را آورده‌اند جزو مواد اعتیادآور که این موضوع باید تصحیح شود. متاسفانه در کشور ما به شیشه می‌گویند مواد مخدر صنعتی (به نظر می‌رسد که یا اصلاً نمی‌دانند مواد مخدر چیست (در تعریف علمی تریاک، هروئین، متادون و کدئین را مواد مخدر می‌دانند). مخدر یعنی موادی که هنگامی که فردی از آنها استفاده می‌کند دچار خلصه شده و مثلا یک گوشه می‌افتد در حالی که هنگامی که شخصی شیشه مصرف می‌کند، چون مراکز مغز را فعال می‌کند به شدت شروع می‌کند به فعالیت. با این تفاوت در اثر، چه جوری شیشه شد مخدر؟ مشخص نیست.
شیشه یک ماده محرک است و ماده محرکی است که باید به عنوان یک سمِ قاتل از آن یاد کرد. سمی که فرد را نمی‌کشد، اما‌ا‌ی کاش می‌کشت، چون فرد می‌مرد و تمام می‌شد، ولی فرد را به حالتی در می‌آورد که بخشی
از مغز را ندارد.




تاریخ : سه شنبه 100/9/2 | 9:10 عصر | نویسنده : مرتضی | نظر


  • paper | خرید لینک | اخبار
  • خرید Reports | مقاله سورس باز نیو