سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 در بیان امیرالمومنین/ دلیل توبیخ کمیل از سوی علی(ع)

مهدوی ارفع گفت: امیرالمومنین(ع) در 241 خطبه نهج‌البلاغه یا خطبه‌های نماز جمعه، هیچ‌گاه نام مدیری را نبرده و تمام توبیخ‌ها را در نامه‌های مُهر شده به آنان ابلاغ می‌کرده است. اگر کار از کار می‌گذشت، او را عزل می‌کرد.

3 عامل اغتشاش جامعه در بیان امیرالمومنین/ دلیل توبیخ کمیل از سوی علی(ع)

خبرگزاری فارس ـ گروه مسجد و هیأت ـ امیرحسین کسائی: حجت‌الاسلام حمیدرضا مهدوی‌ارفع از اساتید حوزه و دانشگاه، سالیانی است که با سفر به شهرهای مختلف کشور پویش بزرگی را با عنوان «نهضت جهانی نهج‌البلاغه‌خوانی» با هدف ترویج نگاه حضرت امیرالمومنین(ع) آغاز کرده است. بخشی از سخنان وی در یکی از همین سخنرانی‌ها در فضای شبکه‌های اجتماعی بازتاب وسیعی پیدا کرد. کلیپ کوتاهی که در آن حجت‌الاسلام مهدوی ارفع بدون اشاره به جریان‌های داعیه‌دار عدالتخواهی در کشور، عملکرد مدعیان عدالت در دوران حیات امیرالمومنین و نحوه برخورد با ایشان را بررسی کرده‌اند. سخنانی که عده‌ای آن را پسندیدند و تأیید کردند اما عده‌ای از فعالان عدالت‌خواهی در کشور به نقد و مقالبه با آن پرداختند. 

بخش‌هایی از سخنرانی حجت‌الاسلام مهدوی ارفع درباره عدالتخوهان در زمان حضرت امیر

در گفت‌وگویی مفصل با او که در حاشیه یک مراسم نهج‌البلاغه‌خوانی در حسینیه‌ای در خیابان ایران در شهر تهران برگزار شد، موضوعات و مباحثی  از جمله تقدم و تاخر عدالت بر ولایت، حدود و ثغور مطالبه‌گری، تفاوت عدالت‌خواهی با افشاگری و ...  در بیان و رفتار امیرالمومنین(ع) را بررسی کردیم. این گفتگو پیش از شهادت سردار قاسم سلیمانی انجام شد که به دلیل شرایط و فضای ملتهب آن روزها با تاخیر منتشر شده است.

حفظ نظام از مصادیق عدالت که هیچ از مولفه‌های عبادی هم برتر است

عدالت در مفاهیم اسلامی به ویژه روایات امیرالمومنین(ع) دارای چه جایگاهی و معنایی است؟

امیرالمومنین(ع) در تعریف عدل و عدالت می‌فرمایند: قرار دادن هرچیزی در جایگاه و موضع شایسته خود که در این صورت خود به خود ظلم، این‌گونه معنا می‌‌شود که حق را از صاحب حق بگیریم و به  غیرحق چیزی را به دیگران دهیم. امیرالمومنین(ع) هدف و تلاش خود را در دوران حکومت، گسترش حق قرار دادند. در روایتی داریم که ابن عباس می‌گوید وارد خیمه جنگی ایشان شدم و دیدم کفش‌های پاره خود را وصله می‌زنند، به ایشان گفتم کفش را دور بیندازید! این‌قدر وصله به آن کفش زده شده است که دیگر جای وصله ندارد. ایشان از من پرسید: فلانی این کفش چقدر ارزش دارد؟ گفتم ارزشی ندارد و کسی او را نمی‌خرد و ایشان فرمودند: به خدا قسم حکومت بر شما از این کفش پاره برای من ارزشش کمتر است، مگر آن‌که به واسطه قدرتی که در اختیار دارم، بتوانم حق مظلوم را از ظالم بگیرم و عدالت را برقرار کنم.

اگر حکومتی تشکیل شود و دغدغه عدالت‌گستری نداشته باشد، آن حکومت باطل است اما مسئله در عمل است که بسیار پیچیده می‌شود. زمانی که گفته شود، «عدالت در اجتماع، کشور و جامعه‌ای گسترده نمی‌شود، مگر آن‌که حکومت در اختیار صاحبان حق باشد» بنابراین حکومت را مقدمه‌ای لازم برای برقراری عدالت دانسته‌ایم. اما اگر حکومت با همین هدف و شعارها اشاره شده شکل گرفت اما در مواردی تعارض میان مصداقی از عدالت و حفظ نظام ایجاد شد، تعیین اولویت، بسیار سخت است!

آیا ما باید بر یک مصداق از عدالت پافشاری کنیم؟ ولو اینکه پایه‌های نظام که می‌تواند آرام آرام گسترش یابد و تمامی جهان را مملو از عدالت کند، سست شود؟ یا اینکه یک مصداق عدالت را برای همیشه رها کنیم و اصل این درخت را که ثمره آن ایجاد جهانی عدالت است، از ریشه نکنیم و حفظ کنیم؟ این تشخیص کار ساده‌ای نیست! زیرا عدالت به قدری مفهوم فطری درشت، اساسی، حسی و جذابی است که در مقابل آن حکومت و مصالح آن تحقیر می‌شود.

تفکیکی که برای انسان‌های ضعیف جامعه مقدور نیست

انسان‌های متوسط به پایین، زمانی که دو چیز بزرگ در برابر آن‌ها قرار می‌گیرد، نمی‌توانند تفکیک کنند و یکی را کوچک می‌کنند. به طور مثال برخی از عوام برای اینکه امیرالمومنین(ع) را بزرگ کنند، پیامبر(ص) را کوچک می‌کنند، در حالی که این دو یکی هستند. مهمترین مسئله در اسلام درباره عدالت، آن زمانی است که تزاحم  میان اجرای مصداقی از عدالت با حفظ نظام ایجاد می‌شود، در این چنین مواردی، مکتب می‌گوید مصداقی از عدالت که جای خود را دارد، اگر خود عبادت که امر خداست و بالاترین مولفه آن نماز است هم مطرح باشد، باز هم حفظ نظام واجب‌تر است. بیان دلیلش هم به لحاظ منطقی سخت است اما من به درخت و میوه تشبیه می‌کنم، ممکن است، درختی یک سال به دلیل هر شرایطی میوه ندهد، به این دلیل باید درخت را از ریشه کند؟ عدالت ثمره طبیعی درخت حکومت دینی و اسلامی است، حال اگر در جایی مصالح یا موانع، مانع شد تا این پیشبرد محقق شود، نباید درخت را از ریشه کند بلکه باید به حفظ نظام پرداخت.

درخواست‌های امیرالمومنین(ع) از مردم در ابتدای حکومت

باتوجه به اینکه حفظ نظام واجب‌تر است، نوع برخورد با فساد‌ها و اشتباهاتی که در حکومت رخ می‌دهد، باید چگونه باشد؟

اگر الگو را حکومت علوی قرار دهیم که الحمدلله این ادعا را در حکومت داریم، دارای اصولی است که بیانگر نحوه مواجه امیرالمومنین(ع) با رانت، فساد و ... مخصوصاً در درون حکومت است که متاسفانه این اصول توسط افرادی که موظف به تببین و برخی که موظف به عمل به آن هستند، نادیده گرفته می‌شود که امیدواریم این غفلت ناخاسته باشد.

زمانی که نزد من می‌آیید، بدون ترس سخن بگویید

اولین اصل آن است که خود حاکم و دستگاه حکومت باید مطالبه‌گر مبارزه با فساد باشد. امیرالمومنین(ع) که  معصوم است و مردم با اصرار خود با ایشان بیعت کردند، به محض اینکه حاکم می‌شود، چند نکته را به مردم اعلام می‌کند که شاید هضم آن، امروز برای هیچ‌کس ساده نباشد و آن‌ها چارچوب حکومت ایشان است. در حکومت، اولین نقد کننده خود ایشان است و اولین مطالبه‌گر عدالت و مبارزه‌گر با فساد هم خود ایشان است. ایشان زمانی که به حکومت می‌رسد، به مردم می‌فرماید: اولاً دوست دارم زمانی که پیش من می‌آیید و حرف می‌زنید مانند زمان حاکمان گذشته نباشد که با ترس صحبت می‌کردید و لکنت زبان نداشته باشید و حق را بگویید.

30 نامه‌ای امیرالمومنین در نقد عملکرد مسئولین نوشتند

دوماً دلم نمی‌خواهد از من تملق گویید. بدترین حالت برای کارگزاران آن است که مردم تصور کنند، آنان دوست دارند تملق آنان گفته شود. سوماً ایشان می‌فرمایند: حتی دوست ندارم کارهای خوبی که برای شما انجام دادم را بیان کنید. بعد ایشان سردمدار مطالبه از مسئولین می‌شود به‌طوری که 79 نامه در نهج‌البلاغه داریم که بیش از 30 مورد، آن‌ها نقد مستقیم عملکرد مسئولین است، یعنی همان افرادی که خود منصوب کرده اما رفتار آن‌ها را نقد می‌کند یعنی اولین رویکرد ایشان، مطالبه‌گری برای مبارزه با فساد توسط خود حکومت است . نباید اینگونه در ذهن مردم جا بیفتد که حکومت انتظار دارد در برابر هر ظلم و خرابی، ما سکوت کنیم؛ بلکه خود مسئولین باید پیش قدم شوند، به‌ویژه در نظام مقدس ما که برخی از جایگاه‌ها منصب اجرایی نیست که افراد نگران باشند که مگر می‌شود خودمان کار انجام دهیم و خود نیز نقد کنیم، جایگاه رهبر انقلاب، علما و ... این چنین است.

3 دلیل ایجاد اغتشاش در جامعه در بیان امیرالمومنین(ع) 

دومین نکته آن است که برای مبارزه با فساد باید از خواص شروع کرد. امیرالمومنین(ع) در نهج‌البلاغه می‌فرمایند: سه عامل اغتشاش در حکومت وجود دارد که هر سه مورد آن به مسئولین و خواص جامعه برمی‌گردد. اول سبک و سطح زندگی مسئولان است که امام علی(ع) در خطبه 209 می‌فرماید، زمانی که مسئولین از حد ضعفای جامعه بالاتر زندگی کنند، مردم طغیان خواهند کرد، زیرا اختلاف طبقاتی میان مردم با مردم قابل تحمل است اما میان مردم و مسئولین غیرقابل تحمل است. دومین عامل، آن است که الگوی مالیات با الگوی غیرمومنانه و غیر رحمانی محاسبه شود، به‌طورمثال در یک سال، تولیدکننده به هر دلیلی ضرر می‌کند و یا کشاورز به دلیل خشکسالی خسارت می‌بیند و محصول ندارد که حضرت امیر(ع) در نامه 53 به مالک اشتر می‌فرماید: باید پیش‌دستی کنی و در این مواقع این‌قدر مالیات را پایین آوری که زندگی‌اش با پارسال تفاوتی نکند و می‌فرماید: اگر چنین کردی، خسارت دولت نیست، بلکه سرمایه‌گذاری است و دو فایده دارد، اول اینکه به مردم اطمینان می‌دهی زیرا مردم احسان دولت را دیدند و اغتشاش نمی‌کنند و دوم اینکه این مردم به تو اعتماد می‌کنند و  اگر مشکلی رخ دهد، حمایت خواهند کرد.

سومین مورد از علل اغتشاش و شورش در دیدگاه امیرالمومنین ورود اطرافیان و خویشاوندان مسئولین به حوزه حکومت و کار اقتصادی است.در بخشی از نامه 53 ایشان می‌فرماید: بدانید که نزدیکان مسئولان خودخواه و چپاولگر هستند و در معاملات انصاف ندارد، ریشه ستمگری آنان را خشک کن و به هیچ از یک اطرافیانت زمینی واگذار نکن.

بنابراین اصلاح باید از ریشه که در حکومت است، انجام شود یعنی رانت باید از بین برود، شفاف‌سازی صورت گیرد و سازوکار قانونی طوری بنا نهاده شود تا بستگان مسئولین در دوران مسئولیت، حق دخالت و حضور در حکومت را نداشته باشند. گاه گفته می‌شود برخی از این نزدیکان لیاقت دارند و از حق خود محروم می‌شوند، عیبی ندارد! صد نفر ضرر کنند اما 80 میلیون نفر شبهه و اشکال برایشان ایجاد نمی‌شود.

مردم باید ناظر بر عملکرد مدیران انتخابی خود باشند

امیرالمومنین(ع) انتظار دارند مردم در نظارت همگانی بر عملکرد حکومت، نقش موثر داشته باشند و می‌فرمایند: کارگزاران اصلاح نمی‌شوند، مگر آن‌که رعیت(عموم مردم) اصلاح شوند. اصلاح رعیت به چه معناست؟ یعنی امروز که مردم رأی می‌دهند صحیح انتخاب کنند، مقام معظم رهبری در سال 94 خطاب به مردم می‌فرمایند، نتیجه رأی شما به خودتان برمی‌گردد، بنابراین مردم در انتخاب باید مسائل اساسی و اولویت‌دار را مشاهده کنند و به امور عادی نپردازند و ثانیاً در طول مسئولیت و مدیریت آن فرد نیز لحظه به لحظه روند مدیریت بر بیت‌المال، سیاست‌گذاری‌ها و اعمال کلان اون او را نظارت کنند و بدون تعارف و مسامحه مطالبه‌گری داشته باشند تا نهضت پاسخگویی در کشور ایجاد شود.

امیرالمومنین(ع) هیچ‌گاه در خطبه‌های عمومی مدیران را توبیخ نمی‌کرد!

امیرالمومنین(ع) به مالک اشتر می‌فرمایند: مراقب باش تا خدم و حشم حجاب میان تو و مردم نشوند و اجازه نده تا گزارش‌های مدیران تو را فریب دهد و باید فضا را بشکافی و خود از جامعه، گزارش بگیری، یعنی مسئول باید به دل مردم برود و گزارش بگیرد و حتی ایشان می‌فرماید: برای تمامی مدیران باید چند بازرس مخصوص داشته باشی و به قول امروزی‌ها به گزارش‌های کاغذی و آمارهای کیلویی! اکتفا نکنی. ایشان زمانی که یک فرماندارش با پول خود خانه‌ای خرید، او را بلافاصله احضار کرد، اطلاع دقیق و سریع ایشان ناشی از چه بود؟ ایشان افرادی را ناظر بر او داشت! حضرت به او فرمود: باخبر شدم خانه‌ای خریدی و 80 دینار پرداخت کردی، دو شاهد گرفته‌ای و سند زده‌ای و... شروع به توبیخ کردن می‌کنند که همه این‌ها در نامه 3 نهج‌البلاغه آمده است. برخوردی بالاتر از ایشان داریم که استاندار خوزستان که فرد خوبی هم بوده است با سرمایه‌داران غذا خورده بود. ایشان بلافاصله نامه نوشتند که شنیدم بر سر سفره سرمایه‌داری رفته‌ای که فقرا دعوت نبودند. البته باید بدانیم نظارت و مطالبه‌گری ذکر شده از سوی ایشان به معنای شکستن ابهت مدیران نیست و یا به معنای توهین و تخریب نیست. امیرالمومنین(ع) در 241 خطبه در نهج‌البلاغه آمده یا خطبه‌های نماز جمعه، هیچ‌گاه نام هیچ مدیری را نبرده است و تمامی توبیخ‌ها را در نامه‌های مهر شده به آنان ابلاغ می‌کردند و اگر کار از کار می‌گذشت، عزل می‌کردند.

هیچ‌کس حق ندارد، وحدت در جامعه را به تفرقه تبدیل کند




تاریخ : یکشنبه 98/10/29 | 9:35 عصر | نویسنده : مرتضی | نظر


  • paper | خرید لینک | اخبار
  • خرید Reports | مقاله سورس باز نیو