سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به_آینده_لیران_بیندیشیم_jzoo.jpg

به آینده ایران بیندیشیم ...

 

جهان_اسلام_2nnl.jpg

فردایی بهتر برای جهان اسلام 

 

سه_سید5_uake.jpg

درود بر سه سید فاطمی خمینی خامنه ای رئیسی 

 

چوشمع_352m.jpg

ایستاده ام چو شمع مترسان زآتشم 




تاریخ : پنج شنبه 100/2/30 | 11:52 عصر | نویسنده : مرتضی | نظر

«فتح محمره»؛ رویایی که بر دل صدام ماند

صدام در واکنش به عقب نشینی فرماندهانش از خرمشهر گفت: «آیا شما واقعا لیاقت دریافت نشان شجاعت دارید؟ نه، اصلا ندارید. وجدان من آرام نمی‌گیرد، مگر وقتی که سرهای له شده شما را زیر شنی تانک‌ها ببینم!

«فتح محمره»؛ رویایی که بر دل صدام ماند

خبرگزاری فارس ـ گروه حماسه و مقاومت: خرمشهر پس از گذشت چند ماه هم چنان در اشغال متجاوزان حزب بعث عراق بود و سربازانش از چپاول دست درازی به مال و ناموس مردم، کوچک‌ترین دریغی نمی‌کردند.

«سرهنگ عبدالعزیز قادر السامرایی» فرمانده تیپ 802 حزب بعث روایت خود از این تجاوزت را روایت می‌کند: «من به عنوان فرمانده گردان در شهر خرمشهر مستقر بودم. در روزهای اول اشغال این شهر، همراه سربازانم دست به غارتگری و چپاول اموال مردم زدم و خودروها و کامیون‌های گردان را برای انتقال اموال دزدی به کار گرفتم. همچنین از سربازی که از خانواده ثروتمندی بود، خواستم تا کامیون بزرگی با خود بیاورد. سپس گروهی از سربازان گردان را به همراه وی فرستادم تا یخچال‌ها و تلویزیون‌ها و اثاث ارزشمند مردم خرمشهر را جمع کنند. پس از آن، آن‌ها را به سرعت به بصره انتقال داده، در همان جا فروختم. به همین دلیل، گزارش‌های زیادی علیه من به فرمانده تیپ رسیده بود. او مرا احضار کرد و در حضور من، همه آن گزارش‌ها را در آتش انداخت و سهم خود را از درآمدهای حاصل از فروش اموال مردم خواست. من سهم او را دادم و از اینکه با شریک شدن وی در این کار، آزادی عمل بیش‌تری می‌یافتم و مهر تأییدی بر کارهایم زده می‌شد، خوشحال بودم.»

رزمندگان اسلام همچنان شاهد برخی صحنه‌های فجیع و دردآور بودند و تلاش می‌کردند هر طور شده شهر را از اشغال خارج کنند. وقتی عملیات «الی بیت‌المقدس» به همین منظور طرح‌ریزی شد فرماندهان و نیروهای تحت امرشان با انگیزه زیاد حمله را آغاز کردند. سه مرحله ابتدایی آن با سختی‌ها و تقدیم شهدای زیادی انجام شد و از پس پیروزی‌های به دست آمده همه چیز آماده زدن ضربه نهایی بر پیکره بعثی‌ها بود.


مقاومت رزمندگان اسلام پیش از فتح خرمشهر

ساعت 10:30 شب اول خرداد 1361 مرحله چهارم و نهایی این عملیات با رمز «یا محمد بن عبدالله (ص)» آغاز شد. تیپ 14 امام حسین (ع) به فرماندهی شهید حسین خرازی، به پلیس راه خرمشهر رسیدند. رزمندگان تیپ 8 نجف اشرف به فرماندهی شهید احمد کاظمی به سمت اروند رود پیشروی کردند. رزمندگان تیپ 2 لشکر 21 حمزه به فرماندهی سرهنگ فرض الله شاهین راد و تیپ 27 محمد رسول الله به فرماندهی شهید احمد متوسلیان به جاده مواصلاتی شلمچه به خرمشهر و نهر خیّن حرکت کردند.

حالا دیگر دشمن خود را در شرایطی می‌دید که عقبه‌اش از پشت توسط رزمندگان اسلام بسته شده و خرمشهر نیز به محاصره درآمده است. در همین زمان رزمندگان با بلندگوهایی به زبان عربی از دشمن می‌خواستند خود را تسلیم کند. سرانجام ساعت 11 دوشنبه 3 خرداد «فریاد شادی برآمد و اینگونه بود که به فرموده حضرت امام خمینی «خرمشهر را خدا آزاد کرد»

فتح خرمشهر دومین پیروزی بزرگ در سال دوم جنگ، به دست آمده بود که 5400 کیلومتر از مناطق تحت اشغال حزب بعث آزاد شده بود.

نکته جالب عکس العمل تبلیغاتی صدام حسین نسبت به این شکست فضاحت‌بار بود. او روز جمعه 7 خرداد 61 چهار روز پس از فتح خرمشهر مراسمی ترتیب داد تا از فرماندهانی که از خرمشهر بازگشته‌اند تجلیل کرده و نشان شجاعت به آنان اعطا کند!

سرگرد «کامل جابر» از افسران ستاد در سپاه سوم ارتش عراق از خاطره آن روز می‌گوید: «پس از بازپس‌گیری خرمشهر توسط ایرانی‌ها، صدام فرماندهان سپاه سوم را در 7 مه 1982 برای اعطای نشان شجاعت به کاخ ریاست جمهوری در بغداد فرا خواند. بعد از پایان مراسم رسمی و بیرون کردن خبرنگارها از محل جلسه، صدام خطاب به این فرماندهان گفت: «من از مقاومت شما در «محمره» خرمشهر راضی نیستم. اعطای این مدال‌ها به شما، صرفا اقدامی برای تسکین افکار عمومی است. آرزو می‌کردم در بندر محمره کشته می‌شدید، ولی «عقب‌نشینی» نمی‌کردید. آیا شما واقعا لیاقت دریافت نشان شجاعت دارید؟ نه، اصلا ندارید. وجدان من آرام نمی‌گیرد، مگر وقتی که سرهای له شده شما را زیر شنی تانک‌ها ببینم!» و در این هنگام، سرتیپ ستاد «ساجت الدلیمی» لب باز کرد و گفت: «قربان، ببخشید... اما»

صدام در حالی که از فرط خشم، دندان روی دندان می‌فشرد، نگاه تندی به آن سرتیپ بینوا کرد و گفت: «ساکت باش بی‌شعور! ساکت باش ترسو! همه شماها ترسو هستید! همه شماها مستحق اعدام هستید! چرا هنگام سقوط محمره علیه ایرانی‌ها از گلوله‌های توپ و خمپاره شیمیایی استفاده نکردید؟!»

در پاسخ او، یکی از افسران گفت: «قربان، در این صورت، به خاطر نزدیکی خطوط ما و ایرانی‌ها گازهای شیمیایی روی سربازان ما هم تأثیر می‌گذاشت.»

صدام بلافاصله جواب داد: «سربازان تو بمیرند، مهم نیست. مهم این بود که محمره در دست ما باقی بماند. ای حقیر، ای رذل، ای بزدل، ای پست فطرت!» وقتی سرتیپ ستاد «نبیل الربیعی» خواست شروع به صحبت کند، صدام کفش خود را از پای درآورد و به طرف صورت آن سرتیپ کرد و با لحنی که نفرت و تحقیر از آن می‌بارید، گفت: «من در مقابل خودم، حتی یک مرد نمی‌بینم. همه شما زن هستید، هرچند فکر می‌کنم غیرت زنان عراق از شما بیشتر باشد!»

هنگام خروج از سالن کاخ، بعضی از فرماندهان گریه می‌کردند. آخر در آن جلسه، سردار شکست خورده قادسیه، ارتشبد ستاد صدام حسین؛ مردی که حتی سابقه خدمت سربازی در ارتش عراق را هم نداشت، برای سومین بار به صورت شان تف انداخته بود.»

اما همه اهانت‌ها و تحقیرها در این جلسه نتوانست دل صدام را خنک کند و خشمش را فرو بنشاند. به همین دلیل جوخه‌های اعدام صحرایی در شرق بصره دست به کار شدند. صدام به خاطر شکست در جبهه محمره، جمعی از زبده‌ترین فرماندهان خود، از جمله سرلشکر ستاد «صلاح قاضی» فرمانده سپاه سوم ارتش عراق و سرتیپ ستاد «جواد اسعد شیتنه» فرمانده لشکر 3 زرهی و «سرهنگ محسن عبدالله» فرمانده تیپ 12 را تیرباران کرد.

اما در جبهه مقابل، سراسر ایران از شعف این پیروزی غرق شادی و شور بود. در همه شهرها به میمنت این پیروزی بزرگ شیرینی و شکلات پخش می‌کردند و رزمندگان حاضر در این جبهه خود را به مسجد جامع خرمشهر که حالا به شدت خراب شده بود، می‌رساندند و با برافراشتن پرچم ایران شادی خود را جشن می‌گرفتند و عکس یادگاری می‌انداختند.

انتهای پیام/




تاریخ : دوشنبه 100/2/27 | 1:16 عصر | نویسنده : مرتضی | نظر

 

آیت‌الله رئیسی: آمده‌ام تا با کمک همه مردم، دولتی مردمی برای ایرانی قوی تشکیل دهم

 آیت‌الله سیدابراهیم رئیسی، با صدور بیانیه‌ای از حضور خود در انتخابات ریاست‌ جمهوری سیزدهم خبر داد و خاطرنشان کرد آمده‌ام تا با کمک همه مردم ایران، و در طلیعه گام دوم، «دولتی مردمی برای ایرانی قوی» تشکیل دهم.

آیت‌الله رئیسی: آمده‌ام تا با کمک همه مردم، دولتی مردمی برای ایرانی قوی تشکیل دهم

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری فارس، آیت‌الله سیّد ابراهیم رئیسی، با صدور بیانیه ای از حضور خود در انتخابات ریاست‌جمهوری سیزدهم خبر داد.

متن کامل بیانیه آیت‌الله رئیسی بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

اَللّهُمَ صَلِّ عَلی علی بن مُوسَی الِّرِضا المَرُتَضی بعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ

مردم شریف ایران، خواهران و برادران عزیزم،

سلام علیکم

انقلاب شکوهمند اسلامی مردمی شما، چهل و سومین سال خود را می‌گذراند و همچنان شعارهای مبنایی ما که تحقق ارزشهای دینی، عدالتخواهی، استقلال‌طلبی و آزادی‌جویی بود، بعنوان اولویت‌های ممتاز، در بلندای آرمان انقلاب می‌درخشند. آرمانی که زنده، پویا، قابل دستیابی و امیدآفرین است. پیشرفت های مادی و معنوی " اصحاب ما می توانیم" خمینی کبیر و خامنه ای عزیز، کشور ما را از حضیض ذلت به قله عزت رسانید. کتاب زرین افتخارات زنان و مردان سرزمینم مملو از لحظات تلخ و شیرینی است که سرنوشت یکسانی را برای ما رقم زده است. آرزوی «ایران قوی و سربلند»، فصل مشترک این تاریخ پر فراز و نشیب است.

اگرچه مساعی صورت گرفته در دوره‌های متمادی، قابل تقدیر است، اما اینک در آستانه سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، ضعف مدیریت اجرایی، تقلیل توجه به آرمانهای مبنایی یا انحراف از آن، بخشی‌نگری، گم کردن اولویت‌ها، تن دادن به ساختار فرسوده، جهت‌گیری‌های چندگانه و متعارض، بوروکراسی ناکارآمد و مزاحم، سیاست‌زدگی، چشم‌دوختن به بیرون و تحقیر توان داخلی سبب شد که انرژی متراکم و بی‌بدیل قوه اجرایی، نه تنها به صورت کامل و مؤثر استفاده نشود، بلکه خود، منشأ پیدایش مسائل پیچیده در کشور باشد. البته فشار سنگین و بی‌رحمانه بدخواهان و معاندان انقلاب اسلامی در طول این چهار دهه، حتماً بر وضع غیرقابل قبول کنونی مؤثر بوده‌اند ولی علت اصلی شکل‌گیری این وضع، به سوء تدبیرها، ناکارآمدی‌ها و تضییع فرصت‌های خدمتگزاری باز می‌گردد.

قرار نبود که از درد مردم بی خبر باشیم.

قرار نبود که مردم در فشارهای اقتصادی بی پناه بمانند.

قرار نبود که از آمدن به میان مردم واهمه داشته باشیم.

اینک ماییم و رنجها و امیدهای مشترکمان. رنجی از جنس زخم‌های دردآور معیشتی و اقتصادی بر پیکره اعتماد عمومی، و امیدی متکی بر منابع سرشار انسانی و فکری و مادی که چشم‌انتظار مدیریتی توانمند و متکی به مردم برای رسیدن به ایرانی قوی برای همه است.

در طول چند ماه گذشته، گروه‌ها و اقشار و اصناف مختلف، اینجانب را دعوت به نامزدی در انتخابات می‌کردند و البته برخی دلسوزان نیز با دلایل مختلف، خیرخواهانه، می‌خواستند در برابر این مطالبه مقاومت کنم. آنچه من را با این استدلال همراه می‌ساخت، مسؤولیت سنگین قوه قضائیه و برنامه‌های تحولی بود که به پشتوانه تجربه و آشنایی به مسائل و چالش‌های دستگاه قضایی و به یاری طیف وسیعی از نخبگان، و همراهی و امیدآفرینی قاطبه مردم، با جدیت دنبال می‌کردم و بحمدلله ارکان استقرار مسیر تحول فراهم گردیده بود؛ اما لطف مردم به این خدمتگزار کوچک تا سر حد مطالبه‌ای فراگیر و عمومی گسترش یافت. اگر این خواست عمومی نبود، برای ادامه مسیر تحول در قوه قضائیه، آسوده‌خاطر بودم. اما مقاومت بیشتر در برابر این موج گسترده، بیش از هرچیز، بی‌اعتنایی به اراده مردم بزرگوار سرزمینم، و گمان راحت‌طلبی در میدان نبرد با رنج‌های مشترکمان را ایجاد می نمود. انبوه بدهی های دولتی، رشد سرسام آور نقدینگی، نظام بانکی غیر مولد، تورم کمرشکن، به هم ریختگی بازار مسکن و خودرو، مشکلات کارگران قراردادی و شرکتی، کارخانه ها و کارگاه های تعطیل شده، بیکاری جوانان تحصیل کرده، تبعیض آزاردهنده در حقوق و دستمزد و هزاران زخم مزمن دیگر، تنها گوشه ای از این دردهای مردم است.

 تجربه طولانی اینجانب در سطوح مختلف مدیریتی، به روشنی بر من ثابت کرده است که اگر فساد و مبارزه با آن در کانون‌های اصلی خود مهار نشود و به علاج یک قوه قاهره بیرونی گره بخورد، جریان آن در شکل‌های مختلف ادامه می‌یابد و بلکه روز به روز گسترده تر می شود. بر این مبنا، حضور خود در عرصه انتخابات را مجاهدتی بنیادین برای مبارزه کانونی با فساد می‌دانم که ان شاء الله با هزینه‌های بسیار کمتر، ریشه‌ها و بسترهای فسادزا را بخشکاند.

روشن است که مردم به وضع موجود اداری و اقتصادی کشور که نه با ارزش‌های انقلاب و نه با انتظارات جمهور و نه با امکانات و توانایی‌های موجود سازگار نیست، معترض، و گله‌مندند. دولت آینده، برای علاج این درد مشترک، باید عمیقاً معتقد به تحول و تغییر اساسی ریل اداره امور اجرایی کشور به نفع مردم باشد تا در آینده‌ای نزدیک، تلخ‌کامی‌های ناشی از بی‌عدالتی، خمودگی و حاشیه‌سازی را به طعم شیرین و خواستنیِ احساس اجرای عدالت مبدل گرداند.

اینجانب فرزند ملت بزرگ ایران و سرباز کوچک انقلاب اسلامی، با استعانت از خداوند قادر متعال و  توسل به امام عصر(عج) و ارواح طیبه شهیدان برای ایجاد تحول در مدیریت اجرایی کشور، و مبارزه بی‌امان با فقر و فساد، تحقیر و تبعیض، با احترام به همه نامزدها و گروه های سیاسی، به صورت مستقل به صحنه آمده ام و تنها در برابر ذات اقدس الهی و پیشگاه ملت ایران، خود را متعهد و مسؤول میدانم.

با شناختی که از چالش ها، ظرفیتها، استعدادها و سرمایه های این کشور کسب کرده ام، آمده ام تا با کمک همه مردم ایران، و در طلیعه گام دوم،"دولتی مردمی برای ایرانی قوی" تشکیل دهم:

دولتی که ارکان و مسئولیت های اصلی آن بر دوش جوانان شجاع، تحول خواه، متخصص، پاک و ضد فساد خواهد بود که هر کجا به آنها اعتماد شد،  قدرت و افتخار برای ایران آفریده اند.
دولتی که توجه به محرومان و مستضعفان و طبقات پایین جامعه از مهمترین اولویتهایش خواهد بود و اجازه نخواهد داد که عزت و شرافت و کرامت آنها خدشه دار شود.
دولتی که با اجماع ملی و دیپلماسی هوشمند و مبتکر، حتی یک لحظه را برای رفع تحریم‌های ظالمانه از دست نخواهد داد. با دیپلماسی برآمده از قدرت و توانایی‌های داخلی، تعامل و رابطه دوستانه و مقتدرانه با دنیا، مخصوصاً با همسایگان را، با سرعت پیگیری می کند.
دولتی که پاسدار آزادی بیان و قلم، و حقوق اساسی همه شهروندان ایرانی و متعلق به همه مردم ایران است. باید راهها و بسترها برای نقش آفرینی مردم در تحقق عدالت باز شود و ملت ایران، زنان و مردان، با قومیت های مختلف، با زبان های متنوع و با سلایق و باورهای فرهنگی و سیاسی متفاوت، باید به یک نسبت به دولت احساس تعلق کنند و «ایرانی بودن» برای تضمین همه حقوق شهروندی آنها کفایت کند. 
دولتی که دیوارهای برافراشته در مقابل شفافیت عملکرد و قراردادهای پر حاشیه را فرو خواهد ریخت و خود را در اتاق شیشه ای در منظر ارزیابی و قضاوت مردم قرار خواهد داد.
دولتی که تأمین اشتغال پایدار را تکلیف قطعی خود می داند و اجازه بیکاری و اخراج ظالمانه کارگران را نخواهد داد.
دولتی که خود را موظف به رشد و بالندگی فکری، علمی، فرهنگی و اخلاقی جامعه می داند و به پشتوانه فرهنگ غنی اسلامی و ایرانی خود، و با نقش آفرینی اصحاب فرهنگ و اندیشه، امکان بالندگی و تبلور بیشتر فضائل اخلاقی آحاد مردم ایران را فراهم خواهد کرد.

مردم عزیز ایران،

 در آستانه قرن جدید نیازمند «تحول» همه‌جانبه و نظام‌مند برای نیل به «ایران قوی» هستیم. تغییرات جزیی و پنهان کردن مسائل اصلی مردم در تعارفات سیاسی و زدوبندهای جناحی، دردی را دوا نمی‌کند. مردم از انتخابات به دنبال این نیستند که فرد یا گروهی از صندلی قدرت بلند شود و قبیله دیگری با نشستن به جای آنها، امکانات کشور را بین خود تقسیم کنند. نتیجه انتخابات باید «تحول» واقعی یعنی بازگرداندن امید و نشاط به زندگی مردم باشد.

در پایان از همه گروه‌ها، محرومان و دردکشیدگان،دانشگاهیان، حوزویان، نخبگان، جوانان عزیز و آحاد جامعه که مطالبه حضور اینجانب را داشتند و همه آنانی که خواستار تغییر وضع موجود هستند، برای همسنگری و کمک به خلق مشارکت حداکثری تاکید می نمایم و یقین دارم که به فضل خداوند آینده‌ای بسیار روشن و چشم‌اندازی بسیار زیبا و دلنشین در انتظار ملت صبور و شکور و شایسته ایران اسلامی است.

خدایا تو شاهدی که هیچگاه دنبال مقام و قدرت طلبی نبوده ام و در این مرحله نیز برخلاف میل و مصلحت شخصی و تنها به منظور انجام وظیفه در جهت اجابت توده مردم وجوامع نخبگان و رعایت مصالح اجتماعی و رفع رنج مردم و ایجاد امید پا به عرصه گذارده ام و در این مسیر از تو و اولیاءت استمداد می طلبم تا خدمتگذاری شایسته برای این مردم قدرشناس و رنج کشیده باشم. انشاء الله. بعونه و کرمه.

سید ابراهیم رئیسی

25 اردیبهشت 1400

انتهای پیام/




تاریخ : شنبه 100/2/25 | 12:11 عصر | نویسنده : مرتضی | نظر

 
  حرکت همگام فلسطینی‌ها در غزه، قدس، کرانه‌باختری و سرزمین‌های اشغالی 1948، رژیم صهیونیستی را با بحران عظیم مواجه گردانیده تا جایی که دو چهره شاخص صهیونیستی «اویگدور لیبرمن» وزیر سابق جنگ و «یائیر لاپید» مامور به تشکیل کابینه از آن به تهدید مرعوبیتی و «خطر وجودی جدی» یاد کرده‌اند. همزمان رئیس‌جمهور آمریکا در تماس تلفنی با نتانیاهو از او خواسته است از تحریک فلسطینی‌ها دست بردارد و متوجه ابعاد این بحران باشد.  نخست‌وزیر رژیم اشغالگر قدس یک روز پس از بالا گرفتن بحران با مقامات مصر و قطر تماس گرفت و از آنان خواست برای توقف درگیری‌ها وارد عمل شوند ولی تلاش‌های آنان به ثمر نرسید و طرف‌های فلسطینی اعلام کردند آتش‌بس کافی نیست و اسرائیل باید روند کنونی در توسعه شهرک‌ها و آزار فلسطینی‌ها را در قدس و کرانه‌باختری متوقف کرده و آزادی رفت و آمد مسلمانان به مسجد‌الاقصی را تضمین کند. درخصوص این تحول مهم نکاتی وجود دارد:
1- بنیامین نتانیاهو که شرایط بسیار متزلزلی در حاکمیت پیدا کرده است تا جایی که علی‌رغم برگزاری چهار انتخابات در دو سال نتوانست موقعیت خود و حزب لیکود را حتی اندکی بهبود بخشد، درصدد برآمد با تشدید فشارها به اعراب ساکن در قدس شرقی و عملی کردن سیاست کوچاندن آنان از این منطقه حساس که در حکم قلب فلسطین می‌باشد، رضایت صهیونیست‌ها را برای تشکیل دولت جلب نماید. بر این اساس از یک‌طرف ارتش این رژیم وارد محله «شیخ جراح» شد و اهالی عرب این محله را وادار به تحویل این محله به شهرک‌نشین‌های یهودی کرد و البته با مقاومت ساکنان آن مواجه گردید و از سوی دیگر شهرک‌نشینان صهیونیست را برای آزار مسلمانان در همه قدس شرقی وارد میدان کرد که نتیجه آن به شهادت رسیدن چندین جوان فلسطینی طی هفته گذشته بود و اینها در حالی بود که نتانیاهو پیش‌بینی می‌کرد یائیر لاپید رئیس حزب «یش عتید»(Yash Atid) علی‌رغم کرسی‌های بسیار کمی که در انتخابات اخیر پارلمانی به دست آورده بتواند جانشین او شود و یا کار به انتخاب فرد دیگری از سوی رئیس‌جمهور غاصب و کنست برسد. نتانیاهو با اعمال فشار سنگین به فلسطینی‌ها درصدد برآمد احزاب دست راستی اسرائیل را به کنار گذاشتن اختلافات و پیوستن به حزب خود متقاعد نماید اما به هیچ وجه گمان نمی‌کرد که به جای متحد کردن این احزاب، فلسطینی‌ها متحد شده و کنترل اوضاع را کاملا از دست او و ارتش خارج نمایند.
2- بعد از اقدامات رژیم صهیونیستی و ساکنان غاصب شهرک‌ها در قدس، مقاومت فلسطین در غزه در استراتژی جدید اعلام کرد اگر اقدامات صهیونیست‌ها در قدس متوقف نشود و اجبار فلسطینی‌ها به واگذاری خانه‌های خود متوقف نشود، دست بسته نمانده و علیه شهرک‌های صهیونیست‌نشین در قدس اقدام می‌کند. در این میان ارتش رژیم صهیونیستی به تشدید اقدامات خود دست زد و حتی حملاتی را متوجه غزه کرد. نتانیاهو با عدم درک وضعیت انفجاری فلسطینی‌ها، گمان کرد تهدید و ضرب‌العجل حماس و جهاد اسلامی بلوف است اما چند ساعت پس از پایان ضرب‌الاجل فلسطینی‌ها مشخص شد که تهدید بی‌سابقه فلسطینی‌ها واقعیت دارد. پس از این بود که یک دادگاه در قدس اعلام کرد که اجرای حکم اخراج فلسطینی‌های «محله شیخ جراح» را متوقف کرده است، نیروهای ارتش هم که به خیابان آمده و در رفت و آمد فلسطینی‌های روزه‌دار به مسجدالاقصی مشکل ایجاد کرده بودند، عقب‌نشینی کردند اما این کافی نبود چراکه عقب‌نشینی رژیم صهیونیستی تاکتیکی و برای خرید زمان بود و لذا مقاومت فلسطینی اعلام کرد به حملات خود تا زمانی که رژیم اسرائیل تعهد بدهد که این اقدامات را در قدس و کرانه متوقف می‌کند، ادامه می‌دهد.
بر این اساس رژیم صهیونیستی از یک‌سو حملات خود را به غزه تشدید کرد و مدعی شد ضربات اساسی به مقاومت فلسطین و به‌خصوص به جنبش حماس وارد کرده است و از سوی دیگر برای متوقف کردن جنگ، دست به دامان مصر و قطر و محور غربی شد که نتیجه‌ای به همراه نداشت و علی‌رغم اصرار زیاد مصری‌ها، مقاومت فلسطین این بار زیر بار آتش‌بس نرفته و اعلام کرد اگرچه پایان یافتن حملات صهیونیست‌ها به غزه یک دستاورد است اما این بار اسرائیل باید برای همیشه به تعدی به ساکنان قدس پایان دهد و تعهد بدهد. پس از به بن‌بست رسیدن تلاش‌های اسرائیل برای رسیدن به آتش‌بس، ارتش این رژیم اعلام کرد که دست به حملات زمینی علیه غزه می‌زند و این در حالی بود که فرمانده تیپ 505 اسرائیل ساعاتی قبل از آن اعلام کرده بود «جنگ زمینی علیه غزه حتما به باتلاقی برای اسرائیل تبدیل می‌شود به‌گونه‌ای که خروج از آن بسیار دشوار خواهد بود» از این رو اسرائیل در عمل وارد عملیات زمینی علیه غزه نشد.
3- در این دور از جنگ فلسطینی‌ها علیه اسرائیل دو اتفاق بسیار مهم و راهبردی به نفع آرمان آزادی کامل فلسطین روی داد؛ یک اتفاق؛ اقدام مقاومت فلسطین به حمایت نظامی از فلسطینی‌های ساکن قدس بود چرا که تا پیش از این سلاح حماس و جهاد و کتائب قسام و سرایا القدس و کتائب ابوعلی مصطفی برای دفاع از غزه وارد عمل می‌شد و این موضوع دست رژیم صهیونیستی را در اقدام علیه ساکنان کرانه‌باختری و قدس باز گذاشته بود، اتفاق دوم به‌هم پیوستن اجزاء از هم جدا شده فلسطین بود. در این جنگ فلسطینی‌ها در هر چهار جزء غزه، کرانه و قدس، ساکنان عرب مناطق مرکزی و شمالی فلسطین - موسوم به اعراب 1948- و ساکنان اردوگاه‌های فلسطینی در لبنان و اردن یکپارچه به میدان آمدند و در واقع فلسطین با همه هویت خود به پا خاست. مقاومت فلسطین در غزه با سلاح به حمایت از مردم قدس آمدند، ساکنان عرب مناطق 1948 شهرهای اللد، عکاء، یافا و حیفا را به هم ریختند و آن‌ها را از کنترل ارتش صهیونیستی خارج کردند تا جایی که کابینه امنیتی رژیم صهیونیستی ناچار شد نیروهای ذخیره را به خدمت فرا بخواند و گارد مرزی را برای خارج کردن اللد از دست فلسطینی‌ها وارد درگیری کند، از آن طرف ساکنان کرانه باختری و قدس هم علیه نیروهای اسرائیلی وارد عمل شدند و ساکنان اردوگاه‌های فلسطینی در لبنان و اردن هم به میدان آمدند. شلیک سه موشک از لبنان به استان جلیل شمالی با مرکزیت حیفا که از سوی فلسطینی‌های ساکن در اردوگاه‌های فلسطینی در لبنان صورت گرفت و حرکت فلسطینی‌های ساکن اردن به سمت مرزهای کرانه باختری و برداشتن فنس‌ها وضعیت جدیدی را پدید آورد تا جائی که رئیس‌جمهور آمریکا در گفت‌وگوی تلفنی به نتانیاهو در مورد عواقب شرایط جاری هشدار داد. بایدن یک نماینده عرب کنگره که فلسطینی‌الاصل است را هم به‌عنوان نماینده خود راهی تل‌آویو کرد تا بلکه بتواند طرف‌های منازعه را به خویشتنداری و پذیرش آتش‌بس وادار کند.
واقعیت این است که جمعیت این چهار بخش فلسطینی حدود 14 میلیون نفر می‌باشند در حالی که جمعیت ادعایی صهیونیست‌های ساکن در فلسطین 8/5 میلیون نفر می‌باشد که از یک سو درباره صحت این عدد تردید جدی وجود دارد و از سوی دیگر همه می‌دانند که حداقل دو میلیون نفر از جمعیت واقعی یهودی غاصب طی سه سال اخیر فلسطین را ترک کرده و در مواطن اصلی خود در آمریکا و اروپا ساکن شده‌اند. حرکت 14 میلیون فلسطینی برای اسرائیل یک وحشت واقعی است و به همین دلیل لیبرمن و لاپید از آن به تهدید موجودیتی و واقعی یاد کردند.
4- انتفاضه کنونی که بعضی آن را «انتفاضه رمضان» و بعضی آن را «انتفاضه موشکی» خوانده‌اند وضعیت واقعی فلسطین را به تصویر کشید و تفاوت آنچه تحت عنوان عادی‌سازی رابطه عربی- اسرائیلی و یا تلاش برای الحاق کرانه باختری و قدس به اسرائیل و یا آنچه ذیل عنوان «معامله قرن» مطرح می‌شد را نشان داد. تلاش‌های آمریکا و رژیم صهیونیستی و بعضی دولت‌های خائن عربی در طی چندین سال به اینجا منجر شد که سه وزیر خارجه از سه کشوری که در عرصه سیاسی منطقه و بخصوص در موضوع فلسطین هیچگاه به حساب نیامده‌اند، عکس یادگاری با نتانیاهو و ترامپ بگیرند و اکثر دولت‌های عربی- حتی کشور وابسته‌ای مثل عربستان- از پیوستن علنی با این روند خودداری کند و حالا اقدام مبارک و هماهنگ فلسطینی‌ها سبب برگشتن کامل ورقه به نفع ارکان آزادی کامل فلسطین شده تا جایی که حتی در سطح همه دولت‌های عربی با اعلام حمایت همراه شده و این در حالی است که مقاومت و جبهه منطقه‌ای آن محور این میدان می‌باشد و چه عجیب است که سعودی‌ها هم ناچار شده‌اند از گروه‌های جهادی فلسطین در مقابل اسرائیل حمایت نمایند!
5- نکته آخر، چشم‌انداز فلسطین است. امروز همه سؤال می‌کنند بالاخره وضعیت فلسطین و سرنوشت مقاومت فلسطین چه می‌شود؟ آنچه در این روزها مشاهده شد از یک سو قدرت فلسطینی‌ها را به نمایش گذاشت؛ وقتی محمود عباس- ابو مازن- که چهره شاخص سازشکار فلسطین به حساب می‌آید هم خطاب به آمریکایی‌ها می‌گوید صلح جز در سایه سلاح برقرار نمی‌شود، روند فلسطین را به خوبی نشان می‌دهد. فلسطینی‌های از هم جدا هم اینک بهم پیوستگی‌ خود و اعتقاد به مبارزه مسلحانه برای آزادی کامل فلسطین را به نمایش گذاشتند. اگر به مسایل فلسطین از سال 1366 که انتفاضه اول فلسطین موسوم به انتفاضه سنگ به وقوع پیوست تا امروز نگاه کنیم، می‌بینیم حرکت فلسطینی‌ها روندی تکاملی و رو به رشد را سپری کرده و قطعاً طی ماه‌ها و سال‌های آینده این روند برای تحقق آرمان آزادی کامل فلسطین ادامه خواهد داشت.
از سوی دیگر آنچه این روزها مشاهده شد، بهم ریختگی کامل سیاسی، امنیتی و اجتماعی رژیم صهیونیستی بود. اسرائیل در این صحنه ضعف مدیریت خود و ناتوانی ارتش و سیستم امنیتی خود را به نمایش گذاشت. سامانه‌های دفاعی پرهزینه آن فرو پاشیدند و حوادث پی‌درپی امنیتی از حیفا و نهاریا در شمال تا صحرای نقب در جنوب، رژیم صهیونیستی را با تهدید جدی مواجه کردند. این رژیم که در این روزها نتوانست از ابزارهای نو برای مهار حرکت توفنده فلسطینی‌ها سودی ببرد، در شرایط توفنده‌تر آینده چگونه می‌تواند با مشکلات بزرگتر مواجه شود؟ قطعاً پس از این، روند فرار یهودی‌های غاصب از فلسطین تشدید شده و ناامیدی مطلق همه زوایا و ارکان رژیم صهیونیستی را دربر می‌گیرد. کار اسرائیل تمام شده است، باور کنیم.
سعدالله زارعی



تاریخ : شنبه 100/2/25 | 12:9 عصر | نویسنده : مرتضی | نظر

مرگ مشکوک زنبورهای عسل در سراب

اخبارهای دریافتی از برخی روستاهای سراب حکایت از مرگ مشکوک تعدادی زنبورعسل دارد که به گفته مسوولان رسمی علت آن دردست بررسی است.

مرگ مشکوک زنبورهای عسل در سراب

به گزارش خبرگزاری فارس از سراب، زنبور‌های عسل نه تنها عسل درست می‌کنند، بلکه در گرده‌افشانی بیش از 90 نوع از خوش‌طعم‌ترین گل‌ها دخیلند که از این بین می‌توان به سیب، آجیل، آووکادو، دانه‌های سویا، کلم بروکلی، مارچوبه، کرفس، کدو و خیار اشاره کرد.

البته بسیاری از مواد ترش و شیرین هم (شامل: مرکبات، هلو، کیوی، توت، زغال‌اخته، توت‌فرنگی، طالبی، خربزه و هندوانه) با همکاری این موجودات تولید می‌شود. همچنین بر اساس یک مطالعه برآورد شده که زنبورهای عسل، سالانه مبلغی معادل 15 بیلیون دلار به ارزش غذایی انسان‌ها می‌افزایند.

شهرستان سراب نیز از قطب‌های مهم تولید عسل بوده و همه ساله جشنواره معرفی عسل و کره سراب برگزار می‌شود.

اخبارهای دریافتی از برخی زنبورداران در مناطق مختلف روستایی حکایت از مرگ مشکوک تعداد قابل توجهی زنبور عسل دارد و مهم‌ترین انگشت اتهام زنبورداران استفاده بی‌رویه از سموم افت‌کش در مزارع کشاورزی است، اگر چه هنوز علت اصلی مرگ زنبورها مشخص نیست.

زارع تالی، مدیر جهادکشاورزی سراب به خبرنگار فارس در سراب اظهار داشت: مرگ زنبورهای عسل گزارش شده و از طریق دامپزشکی نمونه‌ها برای بررسی علت اصلی و دقیق تلف شدن زنبورهای عسل به مرکز استان فرستاده شده و تا حصول جواب قطعی باید صبر کرد.

صهیب شقاقی، دامپزشک سرابی اولین کسی بود که از مرگ زنبورهای عسل در سراب در فضای مجازی تصویر و فیلم منتشر کرد، وی به خبرنگار فارس در سراب گفت: هر ساله مزارع یونجه به علت فعالیت پارازیت‌های مختلف توسط کشاورزان سمپاشی می‌شود و به علت عدم استفاده از راهکارهای علمی و استفاده از یک نوع سم، مقاومت در آفات گیاهی ایجاد می‌شود و سال به سال بر قدرت و دوز مصرفی سموم توسط کشاورزان اضافه می گردد.

وی افزود: امسال به علت مقاومت بی‌سابقه آفات به‌صورت غیراصولی و غیرکارشناسی توسط فروشگاه‌های سم‌فروشی توصیه به اضافه کردن سموم غیرنباتی چون سم مورچه‌کش و سم شپش‌کش به ترکیب سایر سموم موجود باعث به وجود آمدن ترکیبات خطرناک و غیرقابل تجزیه شده و موجب تلفات گسترده حشرات مفید چون زنبورعسل و کفشدوزک (دشمن طبیعی آفات گیاهی) و سایر حیوانات چون مار و سوسک‌های مفید و خارپشت و... گشته که نیاز به بررسی و اطلاع‌رسانی و اتخاذ تدابیر مناسب دارد، چرا که باقیمانده‌های سموم توسط آب و علوفه مصرفی دام‌ها و ... وارد زنجیره غذایی انسان شده و موجب ایجاد انواع مختلف سرطان‌ها می‌گردد و در بین خود دام‌ها باعث ناقص‌الخلقه‌زایی و زایمان‌های زودرس و مرده‌زایی و سقط خواهد شد.

به هر حال برای تولید بهینه و بهره‌مندی از مواهب زنبورهای عسل و نیز همزمان مبارزه اصولی و هدفمند با آفت‌های گیاهی موضوعی است که به همکاری زنبوردار و کشاورز بستگی دارد و باید در این زمینه آموزش‌های لازم به هر دو طرف ارائه شود.

انتهای پیام/60010/س/ر




تاریخ : چهارشنبه 100/2/22 | 4:48 صبح | نویسنده : مرتضی | نظر


  • paper | خرید لینک | اخبار
  • خرید Reports | مقاله سورس باز نیو