بسمالله گفتیم و وارد بیمارستان شدیم، در آنجا به ما اعلام شد که باید شیفت شب را در خدمت بیماران باشیم، راستش را بخواهید در نگاه اول شوکه شدم اغلب بیماران پدربزرگها و مادربزرگها بودند و وضعیت جسمانی خوبی نداشتند.

گروه سلامت خبرگزاری فارس- محمد رضازاده: لباس طلبگی را با تن پوش سفید رنگ درمان جابجا کرده و با همتی مثال زدنی وارد کارزار مبارزه با کرونا شدهاند؛ برایشان فرقی نمیکند که چه کاری انجام دهند؛ یکی غذا دهان بیماران میگذارد، دیگری اتاقها را نظافت میکند و برخی هم جسم رنجور بیمار کرونایی را شستوشو میدهند و ...
برای دیدن این جماعت جهادگر و نوعدوست به قم رفتیم. فکرش را هم نمیکردیم در بدو ورود به بیمارستان فرقانی قم که تا آن روز اخبار تلخی از آن شنیده بودیم با طلبه خوش مشرب و شوخ طبعی مواجه شویم، با راهنمایی او، وارد راهروهای شلوغ بیمارستان میشویم، رفت و آمد پرستاران و پزشکان در راهروها و اتاق بیماران توجه هرکسی را جلب میکند، اما بر خلاف همیشه اینبار شاهد حضور آخوندها در بیمارستانها هستیم آخوندهایی که پا به پای پزشکان در جنب و جوش خدمت رسانی به بیماران هستند.
فکرش را هم نمیکردم روزی چنین قراری بگذاریم، از راهروهای باریکی که به کوچه پسکوچههایی میمانند، میگذریم، راهرویی با کاشیهای سفید که دو طرفش چند اتاق جای داده و به دری بزرگ و شیشهای ختم میشود که رویش نوشته "ICU" ...
*همه طلبههای اینجا شاگرد ممتاز هستند
چند دقیقهای از حضورمان نگذشته که «آقای حمید زارعی» با همان لباس طلبگی و البته ماسکی که صورتش را پوشانده به جمعمان اضافه میشود، از خوش و بش کردنش معلوم است که شیرازی است، تاکید دارد که با ماسک برایمان حال و هوای این روزهایش را برایمان بازگو کند اما با اصرار ما بدون ماسک مقابل دوربین مینشیند. از همان ابتدا صحبت را با شوخی و خنده شروع میکند، مشخص است که خاطرات جالبی را از این روزهای مقابله با کرونا در بیمارستان برایمان روایت خواهد کرد.
حاج آقا میگوید اصالتا شیرازی هستم و در تهران زندگی میکنم، برایمان داستان و چگونگی حضورش در شهر قم را روایت میکند، از او میپرسم شیراز کجا، تهران کجا و حالا چگونه از قم سردرآوردهاید؟ میخندد و میگوید «حکایت من حکایت همان کسی است که از او سوال کردند بچه کجایی و گفت هنوز ازدواج نکردهام!» من برای تحصیل به تهران آمدم و همان جا هم قسمت شد و ازدواج کردم، درحال حاضر هم سه هفتهای است که برای کمک رسانی به بیماران مبتلا به کرونا به قم آمدهام.
*فکرش را نمیکردم خانواده موافقت کنند
از چگونگی حضورش و نحوه مواجهه همسر و پدر و مادرش با درخواست حضور در شهر قم و پوشیدن لباس خدمت به بیماران کرونایی میپرسم، خانواده و همسرتان مخالفت نکردند؟ توضیح میدهد آشنایی من با این گروه از طریق شبکه مجازی بود، به محض اینکه درخواست ثبت نام برای حضور در شهر قم را مشاهده کردم موضوع را با همسرم درمیان گذاشتم، فکرش را هم نمیکردم موافقت کند اما این موضوع را با جان و دل پذیرفت. بیشترین نگرانیام از جانب مادرم بود، چون سال قبل که تصمیم داشتم برای دفاع از حرم به سوریه بروم ناراحت شد و خیلی گریه کرد به همین دلیل هم از این تصمیم منصرف شدم.
برای حضور در این منطقه هم با مادرم تماس گرفتم، به مادرم گفتم اجازه میدهید مدافع حرم شوم و برای اعزام ثبت نام کنم؟ برخلاف دفعه قبلی گفت: بله برو و رضایت داد! نمیدانم چطور شده بود که اینبار موافقت کرد هرچند که من حضورم در اینجا را به نوعی مدیون «حاج قاسم» میدانم چرا که رشادتهای او بود که توانسته بود مادر را راضی کند، بلافاصله گفتم راستش را بخواهی من ثبت نام کردهام. چند دقیقهای پشت تلفن سکوت کرد، گفتم مادر نگران نشو من به جای اینکه به سوریه بروم میخواهم در ایران خدمت کنم، به جای اینکه راهی دفاع از حرم حضرت زینب (س) بروم میخواهم مدافع مردم شهر حضرت معصومه (س) باشم. به جای اینکه مقابل تیر و اسلحه دشمن باشم تصمیم دارم مقابل ویروس قرار بگیرم!
مادرم با تعجب گفت: الان کجایی؟ گفتم قم. گفت واقعا الان قمی؟ گفتم بله قمم و اگر شما اجازه بدهید راهی بیمارستان خواهم شد. منتظر بودم جواب منفی بشنوم اما مادرم گفت تو را به دست حضرت معصومه (س) سپردم و برو؛ با شنیدن این جمله انرژیام چند برابر شد. هرچند قطعا اگر اجازه نمیدادند نمیرفتم.
*پدرم مخالف ملبس شدن من بود
صحبت کردن با او آنقدر برایم جذابیت دارد که تمام سوالات در ذهنم پشت سر هم ردیف شده و دلم میخواهد هرچه زودتر پاسخ سوالاتم را بگیرم. میپرسم جهاد، طلبگی و راضی کردن خانواده در مواقع بحران سخت نیست؟ میگوید سختیهای خود را دارد اما نشدنی نیست؛ خاطرهای از زمانی که میخواست مُلبّس شود را برایمان تعریف میکند، در آن زمان پدرم مخالف بود اما با رایزنیهایی که داشتیم موفق شدیم خانواده را مجاب کنیم. پدر میگفت یا مُلبّس نشو یا با لباس به شیراز نیا؛ به همسرم گفتم که با این حرف پدرم دلم شکست اما همسرم معتقد بود که شاید برای انجام این کار اذن شرعی لازم نباشد اما باید از لحاظ اخلاقی رضایت پدر مهم است. نزد پدرم رفتم و گفتم اگر شما راضی نیستی من لباس به تن نمیکنم از لحاظ اخلاقی صحیح نیست که روی حرف شما حرف بزنم ولی همان موقع پدر گفت که من خیلی فکر کردم و پوشیدن این لباس خیلی هم خوب است و با لطف خدا این موضوع را پذیرفتند.
*در شهر قم هیچ کس را به جز حضرت معصومه (س) نداشتم
بحثمان به وضعیت خدمت رسانی طلاب در فضای بیمارستان و اقدامات جهادی طلبهها کشیده میشود، میپرسم حاج آقا این روزها در بیمارستان چکار میکنید؟ روز اولی که بیمارستان رفتید ترس ابتلا به کرونا نداشتید؟ پاسخ میدهد: من که در شهر قم هیچ کس را به جز حضرت معصومه (س) نداشتم و از ایشان خواستم که کمکم کند به بهترین نحو خدمات را ارائه دهم، بسمالله گفتیم و وارد بیمارستان شدیم، در آنجا به ما اعلام شد که ما باید شیفت شب را در خدمت بیماران باشیم، راستش را بخواهید در نگاه اول شوکه شدم اغلب بیماران پدربزرگها و مادربزرگها بودند و وضعیت جسمانی خوبی نداشتند.
*برکات خدمت به سالمندان
میگوید حضورش در بیمارستان فرقانی و خدمترسانی به پدربزرگها و مادربزرگهای کرونایی برایش برکات زیادی داشته است، سال گذشته همین موقعها بوده که عمل جراحی روی کمرش انجام شده و نمیتوانسته اجسام سنگینتر از دو کیلوگرم را جابهجا کند اما حالا همین سالمندان مبتلا به کرونا را به راحتی جا به جا میکند و احساس درد که ندارد بلکه انرژی بیشتری از قبل دارد. با ذوق و شوق از دیگر برکات حضورش در این بیمارستان تعریف میکند که روز مرد همسرش مهریهاش را بخشیده، میگیوم مهریه همسرتان چقدر بود؟ با خنده پاسخ میدهد 114 تا سکه.
به فضای بیمارستان برمیگردیم، ادامه میدهد، آهسته آهسته توانستیم با کادر درمانی و بیماران ارتباط برقرار کنیم، پزشکان و پرستاران خانم شاغل در بیمارستان کار بسیار دشواری دارند، این افراد باید کارهای منزل را انجام دهند، نقش مادری ایفا کنند و در بیمارستان هم خدمت کنند آن هم در این روزهایی که کارشان چندین برابر شده و با روانی بیماری را هم باید به دوش بکشند.
از حال و روز بیماران سوال میکنم، میگوید پس از چند روز متوجه شدیم که یکی از مادربزرگها علاوه بر نوه نبیره هم دارد و وضعیت خوبی هم داشت، یکی دیگر از مادربزرگها مادر شهید و خواهر شهید بود که همکلامی با آنها و خدمت کردن به آنها انرژی ما را افزایش میدهد.
*تلخترین خاطرات خدمت در بیمارستان
میپرسم حاج آقا خاطره تلخ هم داشتید در این چند روز؟ میگوید خب همه چیز که شیرین نیست، مادری را چند روز قبل به بیمارستان آورده بودند و از لحاظ روحی وضعیت خوبی نداشت، برای تهیه برخی اقلام بهداشتی با خانوادهاش تماس گرفتند وقتی فرزند این مادر تلفن را پاسخ داد گفت در صورت بهبودی مادرمان را جلوی درب بیمارستان بگذارید، ما این مادر را نمیخواهیم! این سوال در ذهنم شکل گرفت که انسان باید به کجا برسد که چنین حرفی را به زبان بیاورد. این مادر در روزهای اول روحیه بدی داشت و حتی داروهای خود را نمیخورد اما با کمک خدا این روزها روحیه بهتری دارد و ارتباط خوبی با ما برقرار میکند.
مادر دیگری را در بخش خودمان داریم که سرشان مو ندارد و تکلمشان هم ضعیف است اما به طرز عجیبی روی حجابش حساس است و همیشه تاکید دارد که روسری من را بپوشانید.
*مرگ عجیب سالمند مبتلا به کرونا
حاج آقا زارعی با تعریف خاطرهای عجیب از فوت یکی از پدربزرگها حالمان را دگرگون میکند، پدر بزرگی را داشتیم که میگفت من را برای خواندن نماز شب بیدار کنید، وقتی بیدار میشد با تیمم اقدام به خواندن نماز شب میکرد، این پدر با تیمم نماز میخواند اما رفته رفته وضعیت جسمیاش بدتر شد، روز آخر از من خواست که برایش قرآن بخوانم، سپس به من گفت کربلا کدام سمت است؟ رو به کربلا نشست و سلام داد، قطرهای اشک از چشمانش جاری شد دست من را محکم گرفت و جان به جان آفرین تقدیم کرد؛ من از فوت این پدر متاثر شدم اما برخورد فرزندانی که با وجود زنده بودن پدر و مادرشان سراغی از آنها نمیگیرند بیشتر ما را دلگیر میکند.
*امان از اولاد ناخلف!
از حاج آقا زارعی میخواهم در این مورد هم برایمان صحبت کند؛ بحث که به این نقطه میرسد از آن چهره خندان اول مصاحبه خبری نیست، بغضی گلویش را میفشارد و توضیح میدهد: مادری در بیمارستان داریم که من را علی صدا میکند، وقتی از این مادر میپرسم علی کیست میگوید علی پسرمه! این مادر نمیتواند خیلی واضح صحبت کند وقتی با فرزندش تماس میگیرم، مادر صدایش را بشوند فرزندش پس از یک دقیقه تلفن را قطع میکند؛ این آقا حتی با خودش فکر نمیکند که شاید حسرت شنیدن همین چند کلمه تا آخر عمر بر دلم بماند؛ دیدن این صحنههاست که ما را به شدت دلگیر میکند. ما تلاش میکنیم به این افراد محبت کنیم اما محبت طلبهها به اندازه یک صدم محبت فرزندان نمیشود؛ من در این چند روز فهمیدم که حتی داشتن پدر و مادر بد هم نعمت است که میتوان به واسطه آنها برکات کسب کرد اما امان از اولاد ناخلف!
از حاج آقا میپرسم وقتی خسته میشوید چکار میکنید؟ لبخندی بر لبش جاری میشود و توضیح میدهد که همکلامی با مادربزرگها ختگس را از تنمان دور میکند آنقدر جذاب از فرزندان و نوههایشان تعریف میکنند که گاهی دوست داری چند ساعت پای صحبتشن بنشینی. یکی از مادربزرگها میگفت کرونا تموم شود برایت آش درست میکنم، از رنجهایی که برا آنها رفته از قالی بافی و سفرها و ... برایمان تعریف میکنند.
*اگر متولد 48 باشم دو سال از مادر خودم بزرگرترم
حاج آقا همه سوالاتمان را با خاطره گویی پاسخ میدهد، میگویم حاجی چند سالهاید؟ میگوید لازم شد باز هم خاطره تعریف کنم، صدای خندهمان فضای اتاق را پر میکند، حاجی میگوید چند سل قبل برای خرید به فروشگاهی مراجعه کرده فروشنده مسن فروشگاه سوال کرده چند سالهای؟ گفتم به نظر شما متولد چندم؟ فروشنده گفت متولد 48 من هم گفتم اگر متولد 48 باشم دو سال از مادر خودم بزرگرترم من متولد 68 هستم.
*از تدریس چند زبان خارجی تا تدریس تاریخ سینما
از فعالیتهای دیگرش میپرسم، حاجی میگوید در تهران مبلغ است و مدرس و دروس زبان آلمانی، انیمیشن، تاریخ تحلیلی سینما و سواد رسانهای، دینی و عربی را تدریس کرده است، دوست داشتم که ادبیات هم تدریس کنم که هنوز قسمت نشده. حاجی به زبان آلمانی تسلط زیادی دارد و در تا حدودی هم به زبانهای فرانسوی و اسپانیولی نیز تسلط دارد. میگوید با چندین توریست تا کنون ارتباط برقرار کرده و خاطرات خوبی از این مواجهه دارد و جالبتر اینکه برخی از آنها را برای صرف یک غذای ایرانی دعوت به منزل کرده است و برای آنها خاطرات جذابی ساخته است.
حاجی میگوید یک بار خانواده آلمانی را دعوت کردم و شام در خدمتشان بودیم و پس از بازگشت آنها به آلمان یک توریست ایتالیایی را به منزل دعوت کردم، برایم خیلی جالب بود که این دو نفر همدیگر را در «تفلیس» دیده بودند وقتی از سفر به ایران صحبت کرده بودند متوجه شده بودند که هردوی آنها در منزل ما حضور داشتند و عکس دو نفرهشان را برای من فرستادند که از این موضوع خیلی متعجب شدم، دنیا آنقدر کوچک است که این دو در یک کشور همدگیر میبینند و برای من عکس دو نفره میفرستند.
*همسرم اصرار دارد که به بیمارستان بیاید و خدمت کند
میپرسم تا چه زمانی تصمیم دارید در قم بمانید؟ با همان لهجه شیرین شیرازی پاسخ میدهد تا اردیبهشت ماه اجازهام را از خانواده گرفتهام، میگویم خانواده نگران نمیشوند؟ دلتنگ همسرتان نیستید؟ پاسخ میدهد: همسرم به دیدنم آمد از پشت نردههای بیمارستان چند دقیقهای همدیگر را دیدیم و دیداری تازه کردیم. همسرم اصرار دارد که به بیمارستان بیاید و خدمت کند اما مادر خانمم خیلی نگرانم است به همسرم گفتم شما مادر را دلگرم کنید بهتر است و در خانه بمانید. خودم به دلیل اینکه در بخش خانمها کمبود نیرو داریم علاقه دارم که در اینجا حضور پیدا کند اما نمیخواهم مادرش را بیشتر نگران کنم.
*طلبههایی که حقوقهای نجومی میگیرند
میپرسم وضعیت قم به نسبت روزهای قبل بهتر است؟ پاسخ میدهد به مراتب با رعایت نکات بهداشتی توسط مردم و تدابیر اندیشه شده شرایط خیلی بهتر است اما متاسفانه برخی از مردم هنوز این بیماری را جدی نگرفتهاند. گریزی به شایعات فضای مجازی میزنم و میپرسم چه چیزی در فضای مجازی اذیتتان میکند؟ میگوید انتشار بدون دقت شایعات. میپرسم در مورد طلبهها چه چیزی شنیدهاید؟ پاسخ میدهد اینکه برخی میگویند طلبهها حقوقهای نجومی میگیرند و بهترین شرایط زندگی را دارند، مسائلی که مردم در مورد طلبهها مطرح میکنند به دلیل نداشتن شناخت است و اگر از زندگی طلبهها اطلاعات داشته باشند اینگونه قضاوت نمیکنند؛ میپرسم چقدر حقوق میگیرید؟ پاسخ میدهد تا الان حساب نکردهام ببینم در یک ماه چقدر دریافتی دارم اما بیشترین حقوقم یک میلیون و دویست هزارتومان بوده است، مستاجرم و صاحب خانه من پدر خانمم است ولی تعهد کردهام ماهانه 500 هزار تومان اجاره بها بپردازم هرچند خدا را شاهد میگیرم اگر کمکهای پدر من و پدر همسرم نبود زندگی برایمان سختتر میشد.
*زوج طلبهای را دیدم که فقط با یارانه زندگی میکردند
زوج طلبهای را دیدم که فقط با یارانه زندگی میکردند شاید اگر این موضوع را از کسی میشنیدم باورم نمیشد؛ میپرسم ماشین هم دارید؟ پاسخ میدهد من پراید دارم که آن را هم پدرم برایم خریده است. چندی پیش در جلسهای یکی از مسؤولان اعلام کرد که در تهران طلبه نجومی بگیر داریم!همه سکوت کردند و منتظر بودند که ببینند چه کسانی حقوق نجومی میگیرند تا در نهایت این مسوول گفت شخصی از طلبهها مدرس، حافظ قرآن و مولف کتاب و پژوهشگر است که ماهانه یک میلیون و سیصد هزار تومان حقوق دریافت میکند، بسیاری از طلبهها در حالت عادی کمتر از 500 هزار تومان شهریه دریافت میکنند.
* به سُند نگویید سُند بگویید سَنَد
از روحیه کادر درمانی سوال میکنم؛ پاسخ میدهد روزهای اول کادر درمان و مجموعه بیمارستانی نسبت به ورود افراد غریبه گارد دارند، اما به مرور زمان با این دوستان دوست شدیم، ما حتی تمیز کردن زیر بیماران سالمند را با علاقه انجام میدهیم، به یکی از دوستانم میگفتم به سُند نگویید سُند بگویید سَنَد به دلیل اینکه انجام همین کار با اخلاص شاید سندی باشد تا خداوند در آن دنیا گناهان ما را ببخشد. اغلب اوقات سعی میکنیم که ملاقات با خانوادهها به صورت تماس تصویری باشد و همین موضوع روحیه بیماران را خیلی افزایش میدهد. حواسمان هست که داروهای بیماران را به موقع بدهیم ماساژ درمانی را داریم برای بیمارانی که چندین وقت هست که روی تخت دراز کشیدهاند و حمام کردن سالمندان.
یک بار فرزندان یکی از بیماران را دور هم جمع کردیم و یکی از مادربزرگها را کنار پنجره آوردیم و تلاش کردیم که فرزندان را ملاقات کند، به قدری این مادربزرگ خوشحال شد و تاثیر مثبت در روحیهاش داشت که الان نسبت به روزهای اوایل بستری وضعیت جسمی و روحی بهتری دارد.
انتهای پیام/
یک فرمانده الحشد الشعبی با بیان اینکه نظامیان آمریکایی مستقر در کرکوک هیچ کمکی به کنترل امنیت این منطقه نمیکنند گفت دولت عراق باید برای اخراج این سربازان آمریکایی که گویی در زندان کی-وان هستند اقدام کند.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری فارس، «علی الحسینی» یکی از فرماندهان الحشد الشعبی پایگاه «کی وان» ( K1 ) متعلق به آمریکا در کرکوک را زندان بزرگ نیروهای آمریکایی توصیف کرد.
الحسینی در گفتوگو با پایگاه خبری بغداد الیوم گفت: «پایگاه کی وان در کرکوک که نیروهای آمریکایی در آنجا مستقر هستند به زندان بزرگی مبدل شده است».
او افزود: «آمریکاییها هیچ فعالیتی در آنجا ندارند، زیرا اوضاع امنیتی تحت کنترل کامل نیروهای امنیت دولتی اعم از ارتش، پلیس فدرال و الحشد الشعبی است و آنها با قدرت و اقتدار امنیت را در کنترل خود دارند».
این فرمانده الحشد الشعبی از دولت عراق خواست نیروهای آمریکایی را از کی وان خارج کنند و از موقعیت پایگاه برای تبدیل آن به یک مکان گردشگری یا اقتصادی استفاده کند و یا زمین آن را تقسیم کرده و به فروش شهروندان گذارند.
او تاکید کرد: «کرکوک نیازی به حضور هیچ نیروی آمریکایی ندارد و اوضاع امنیتی در آنجا باثبات و امن است».
چهار روز پیش هم رسانهها از برخورد دستکم دو راکت به یک پایگاه نظامی در کرکوک عراق که میزبان نیروهای نظامی آمریکا است، خبر دادند.
در 27 دسامبر سال گذشته میلادی(ششم دی ماه 98) نیز حدود 30 فروند راکت به این پایگاه نظامی برخورد کرد که در پی آن ائتلاف بین المللی ادعا کرد که یک پیمانکار نظامی آمریکایی در این حمله کشته شد. مقامات آمریکا گروه «کتائب حزب الله عراق» را مسئول این حمله معرفی کردند و به این بهانه پایگاه کتائب را در القائم را هدف گرفتند که با شهید و زخمی شدن بیست نیروی الکتائب همراه شد.
پایگاه کی-وان یک پایگاه نظامی سابق نیروهای هوایی عراق در نزدیکی فرودگاه کرکوک در شمال غرب این استان است که به دنبال حمله سال 2014 داعش سقوط کرد و به دست این گروهک تروریستی افتاد. سپس به دست نیروهای پیشمرگه کرد آزاد شده و به پایگاه آنها مبدل شد و سپس نیروهای عراقی در اکتبر 2017 پس از عملیات ورود نیروهای عراقی به کرکوک و عقب نشینی نیروهای پیشمرگه آنجا را باز پس گرفتند و میزبان نیروهای نظامی آمریکا و سایر نیروهای ائتلافی شد که مسئولیت آموزش نظامیان عراقی و کُرد برای نبرد با داعش را بر عهده دارند.
انتهای پیام/.
تمام فرشهای حرم امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) به منظور جلوگیری از شیوع ویروس کرونا جمعآوری شد.

به گزارش خبرنگار حج و زیارت خبرگزاری فارس، با شیوع ویروس کرونا در عراق، تردد بین شهری در عراق از امروز ممنوع شد و ورودی شهرهای نجف و کربلا که در ایام ماه رجب هر ساله میزبان زائرانی از کشورهای مختلف یا حتی شهرهای عراق بودند، بسته شده و سیطرههایی در ورودیهای این شهر برای ممانعت از ورود افراد ایجاد شده است.
همچنین به منظور حفظ سلامت زائران و جلوگیری از شیوع کرونا، شب گذشته تمامی فرشهای حرم امام حسین(ع) و حضرت عباس (ع) و همچنین خیمهگاه حسینی جمعآوری شد و در ورودیهای مختلف حرمهای مطهر مواد ضدعفونی نیز تعبیه شد.
پس از جمعآوری فرشهای، غربت حرم بیش از گذشته حس میشد اما با این حال در بینالحرمین زائران و مجاوران با برپایی حلقههایی برای غربت سیدالشهدا (ع) گریستند و برای رفع بلای به وجود آمده در جهان دعا کردند.
در ادامه تصاویری از حرمهای مطهر کربلا پس از جمعآوری فرشها را مشاهده میکنید؛
انتهای پیام/
یک شرکت دانش بنیان ایرانی موفق شد ترکیب دارویی ایرانی درمان ضایعه ریوی بیماری کرونا را کشف و شناسایی کند.

به گزارش خبرنگار گروه علمی و دانشگاهی خبرگزاری فارس، یک شرکت دانش بنیان ایرانی زیر مجموعه معاونت علمی ریاست جمهوری موفق شده در نتایج آزمایشگاهی و ویروس شناسی، داروی درمان ضایعه ریوی بیماری کرونا را کشف و شناسایی کند.
تست بالینی و انسانی این دارو موفقیت آمیز بوده است.
مصطفی قانعی دبیر ستاد زیست فناوری در نشست خبری لحظاتی پیش اعلام کرد: این ترکیب دارویی جدید، ترکیب دارویی مخصوص بیماری کرونا نیست بلکه بیماری های تنفسی و ریوی را درمان می کند.
وی با بیان اینکه این ترکیب دارویی تولیدشده میتواند مدت بستری بیماران مبتلا به کرونا را تا 4 روز کاهش دهد، افزود: ضایعه ریوی متعاقب بروز بیماری کرونا در ریه ایجاد میشود که منجر به بستری، رفتن به بخش ICU و حتی در مواردی منجر به مرگ میشود.
قانعی گفت: این ترکیب دارویی امروز به اطلاع دبیر ستاد ملی مبارزه با کرونا و در نهایت وزیر بهداشت رسید و خوشبختانه این روش به عنوان شروع درمان بوده است.
وی خاطرنشان کرد: در گروهی که این سه ترکیب دارویی را دریافت کردند، 40 درصد این بیماران قبل از 4 روز بستری در بیمارستان ترخیص شدند.
قانعی گفت: البته تاکنون بیماری کرونا برای خودش درمان ندارد بنابراین ما صحبت از درمان کرونا نمی کنیم بلکه صحبت از درمان ضایعه ریوی ناشی از این ویروس است که متعاقب بیماری کرونا در ریه ایجاد می شود و منجر به بستری و رفتن بیمار به آی سی یو و مرگ می شود.
وی ادامه داد: در این روش درمانی به غیر از پروتکل درمان که وزارت بهداشت برای این بیماری در نظر گرفته است سه داروی آزیترومایسین، پردنیزولون و ناپروکسن به طور توام استفاده شد.
وی ادامه داد: 28 نفر در گروه درمان ما قرار داشتند و 31 نفر در گروه کنترل ما قرار داشتند و بنابراین جمعیت 60 نفری را تست کردیم که پزشک در انتخاب این جمعیت دخالتی نداشت یعنی از پذیرش بیمارستان یک سری تحت نظر یک پزشک و دیگری تحت نظر پزشک ریه قرار می گرفتند و برای یک گروه پروتکل را رعایت می کردیم و برای گروه دیگر این سه دارو را به پروتکل اضافه کردیم آنچه که بررسی شد مشخص شد که 40 درصد بیماران قبل از 4 روز ترخیص شدند.
قانعی خاطرنشان کرد: ما تمام مجوزهای اخلاقی را دریافت کرده و نتایج این طرح را به استماع معاون وزیر و دبیر ستاد کرونا و در نهایت وزیر بهداشت رساندیم و مقرر شد که اعلام کنم خوشبختانه به عنوان شروع یک برنامه درمانی مورد قبول واقع شده است و می توانیم تعداد بیماران را به 100 نفر افزایش دهیم.
وی ادامه داد: نتایج این طرح در قالب مقاله ای منسجم منتشر می شود، ما در این تحقیق شاخص های التهاب را بررسی کردیم و متوجه شدیم که با ترکیب این سه دارو سی ار پی سریعا کاهش پیدا می کند ترخیص سریعتر می شود و مدت بستری به طور محسوسی کاهش پیدا می کند البته این شروع کار است و بنا داریم تحقیقات دیگر را پس از تایید در ستاد اصلی کرونا به اطلاع شما برسانیم.
* ستاری: خبرهای خوشی در راه است
همچنین در این رابطه سورنا ستاری در صفحه شخصی خود در اینستاگرام آورده است:
«در چند سال گذشته و با سیاستهای اجراشده در معاونت علمی و فناوری زیستبوم بسیار مناسبی در حوزه بیوتکنولوژی در کشور ایجاد شده است. مجموعهای از دانشگاهها، اساتید، محققین و مهمتر از آنها، استارتآپها و شرکتهای دانشبنیان باعث شدهاند که هماینک ایران در توسعه علم و فناوری و اقتصاد زیستفناوری قدرت اول منطقه و سوم آسیا باشد. حجم اقتصاد زیستفناوری در آینده ایران به حدود 10 درصد کل اقتصاد کشور خواهد رسید، ولی این ویروس چموش باعث شد ما به روی دیگر سکه زیستفناوری پی ببریم و آن بخش امنیت زیستی کشور است. توسعه زیستفناوری فقط توسعه اقتصادی کشور نیست (گاهی یک گرم داروی زیستی قیمتی معادل یک میلیون یورو دارد) بلکه توسعه امنیت کشور است. در این مدت کوتاه محققین و شرکتهای دانشبنیان اقدامات بسیار مهمی را انجام دادهاند. شش قرارداد برای توسعه ساخت کیتهای تشخیص کرونا بسته شده است. خوشبختانه محصول کیت تشخیصی 3 شرکت به تأیید اولیه رسیده است و تا هفته آینده تولید انبوه برخی از شرکتها عرضه خواهد شد. ساخت کیتهای تشخیص در این مدت کم در بخش خصوصی نشاندهنده عمق اشراف علمی جامعه زیستفناوری کشور است.
گرچه هنوز بسیاری از این شرکتها دوره استارتآپی و نوپایی خود را طی میکنند، آمادگی درگیری در یک جنگ تمامعیار با یک ویروس بسیار پیچیده را ندارند ولی بهسرعت در حال رشد هستند و دانش لازم برای مقابله با حوادث اینچنینی را به دست آوردهاند، ضمن اینکه همین شرکتها در حال تولید پیچیدهترین داروهای ساخت داخل برای مقابله با این بیماری هستند و کلیه داروهای استفادهشده در مراکز درمانی، «ایرانساخت» هستند.
در حوزه تجهیزات پزشکی پیچیدهترین دستگاهها در داخل کشور ساخته میشود. در همین ایام با همکاری وزارت بهداشت مجوزهای زیادی برای این محصولات صادر شد و یا در حال صدور است. تولید اقلام ضروری اتاقهای ICU با سرعت و بهصورت سهشیفت در حال انجام است، برای مثال فقط تولید ونتیلاتورهای اتاق عمل به حدود 30 دستگاه در روز رسیده است.
دستگاههایی که تاکنون در کشور تولید نمیشده از پالس اکسیمتر و بایپپ گرفته تا سیتیاسکن در حال اخذ تأییدیههای لازم میباشد. انشاءالله با کمک همه، از این مبارزه بهسلامت عبور خواهیم کرد؛ «البته خبرهای خوش در راه است».
انتهای پیام/
در پی ابلاغ ستاد ملی مبارزه با کرونا و وزیر بهداشت، آستانهای مقدس کشور «توقف موقت» حضور زائرین در حرمهای مطهر را از روز سهشنبه 27 اسفند ماه 1398 اعلام کردند.

به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد به نقل از آستان نیوز، در پی ابلاغ ستاد ملی مبارزه با کرونا و وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، آستانهای مقدس کشور «توقف موقت» حضور زائرین در حرمهای مطهر را از روز سهشنبه 27 اسفند ماه 1398 اعلام کردند.
متن این خبر به شرح زیر است:
«بسمه تعالی
در پی ابلاغ ستاد ملی مبارزه با کرونا و اعلام وزیر محترم بهداشت و درمان و لازمالاجرا بودن آن، آستان قدس رضوی، آستانه مقدسه کریمه اهل بیت (س) در قم و آستان مقدس حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)، توقف موقت حضور زائرین در حرمهای مطهر را از روز سهشنبه 27 اسفند ماه 1398 اعلام کردند».
انتهای پیام/ 70051/ح
.: Weblog Themes By Pichak :.