وزیر خارجه آمریکا که تا همین چند روز قبل، به مقامات عراقی تحکم میکرد، دیروز در واکنش به حمله موشکی به پایگاه آمریکایی «بلد»، فقط ابراز خشم کرد!
به گزارش خبرگزاری فارس، پایگاه هوایی «بلد» واقع در استان صلاحالدین عراق، یکشنبه شب هدف پنج فروند موشک کاتیوشا قرار گرفت. این خبرگزاری به نقل از شبکه «المیادین» افزود، موشکها به باند فرودگاه بلد و یک رستوران این پایگاه هوایی اصابت کردند. در این حمله، دو نظامی آمریکایی زخمی شدند. اسکای نیوز شمار موشکهای اصابت کرده به بلد را 7 فروند ذکر کرد.
پمپئو: خشمگین هستم!
وزیر خارجه آمریکا از حمله به پایگاه البلد عراق که محل حضور تروریستهای آمریکایی است، به شدت انتقاد کرد. به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، پمپئو در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشت: از اینکه دوباره یک پایگاه دیگر در عراق هدف حمله راکتی قرار گرفته است، خشمگین هستم، امیدوارم زخمیها سریعاً بهبود پیدا کنند. ادامه نقض حاکمیت عراق توسط گروههای شبه نظامی، که به دولت بغداد وفادار نیستند، باید پایان یابد!
این اظهارات که بیشتر عجز پمپئو را تداعی میکند، پیش از حمله موشکی ایران به پایگاه «عین الاسد»، شکل دیگری داشت و وزیر خارجه آمریکا به همراه رئیسجمهور این کشور، مرتبا علیه مقاومت عراق و ایران رجز خوانی میکردهاند.
فرصت برای اخراج آمریکا
«محمد محیی» سخنگوی «گردانهای حزبالله عراق» وابسته به حشدالشعبی، گفت: ما در حال آماده شدن برای مقابله با اشغالگران آمریکایی هستیم.
به گزارش خبرگزاری فارس، وی در گفتوگو با شبکه المیادین تصریح کرد: ما میدانیم که نیروهای آمریکایی تلاش دارند برای مدت طولانیتری در عراق بمانند، اما به طرفهای رسمی عراق فرصت میدهیم تا همه ابزارها برای خروج نیروهای آمریکایی را به کارگیرند.
سخنگوی گردانهای حزبالله با تاکید بر اذعان همه گروههای عراقی به نقش شهید حاج «قاسم سلیمانی» در کمک به عراق برای شکست داعش گفت: «هیچ عراقی نمیتواند نقش بزرگ و افتخارآمیز سردار سلیمانی و ایستادن وی در خطوط مقدم شکست داعش را فراموش کند.»
محیی اخراج نظامیان آمریکایی از منطقه را اولویت حشد خواند و گفت:« جبهه مقاومت برای مقابله با نیروهای آمریکایی، درمناطق وسیعی گسترده شده است.»
اقدام آمریکا در به شهادت رساندن سپهبد سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران و «ابومهدی المهندس» نائب رئیسحشدالشعبی عراق و چند روز قبل از آن، حمله پهپادی آمریکا به پایگاه گردانهای حزبالله در شهرستان «القائم» الانبار و به شهادت رسیدن 28 نفر از نیروهای این گروه، باعث شد که عراقیها از ادامه حضور اشغالگران آمریکایی در کشورشان، بیشتر خشمگین شوند.
پارلمان عراق روز یکشنبه 15 دی(دو روز بعد از اقدام تروریستی آمریکا) به خروج همه نیروهای خارجی از عراق رای داد.
نشست مقتدا صدر و عامری
«مقتدا صدر» رهبر ائتلاف «سائرون» و «هادی عامری» رئیسائتلاف «فتح» عراق، طی نشستی، درباره نحوه اخراج نیروهای خارجی از این کشور، سخن گفتند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، مقتدا صدر و عامری همچنین، درباره رسیدگی به خواستههای تظاهرکنندگان و تسریع در تشکیل دولت، گفتوگو کردند.
علاوهبر آن، مقتدا صدر به همراه شماری از فرماندهان مقاومت، بر سر اخراج نیروهای آمریکایی از عراق، هم قسم شدند.
توطئه تازه واشنگتن
آمریکا بار دیگر دست رژیم صهیونیستی را برای حمله به عراق بازگذاشت و پهپادهای متجاوز آمریکایی نیز پروازهایشان را در آسمان عراق، گستردهتر کردهاند.
به گزارش فارس، مقامات عراقی میگویند پرواز این پهپادها به منظور رصد و پیگیری اوضاع است، اما آمریکاییها ادعا میکنند که این قضیه جنبه دفاعی دارد و به منظور مقابله با هر گونه حملهای به پایگاههایشان در شمال، غرب و مرکز عراق است.
به همین خاطر، حشدالشعبی در حال انتقال انبارهای تسلیحات از مواضع فعلی خود به داخل پایگاههای مستحکم ارتش عراق و تغییر دادن پادگانهایشان هستند.
همچنین، تدابیر امنیتی برای حفاظت از جان فرماندهان گروههای حشدالشعبی افزایش یافته است، به خصوص آنهایی که نامشان در لیست تحریم آمریکا قرار دارد. از جمله این افراد تحریم شده، «قیس الخزعلی» رهبر گروه عصائب اهل الحق، «ابوالاء الولائی» فرمانده گردانهای سید الشهداء و «اکرم الکعبی» فرمانده النجباء هستند.
این منبع افزود: براساس ابلاغیه فوری صادر شده توسط «فالح الفیاض» رئیسدفتر مشاور امنیت ملی عراق و رئیسسازمان حشدالشعبی، روز یکشنبه رهبران برجسته گروههای حشد محل اقامت و تردد خود را تغییر دادند و برخی از آنها در تیم همراهان خود، تغییراتی به وجود آوردند و شماره تلفنهای خود را هم عوض کردند.
یکی از اعضای برجسته ائتلاف «فتح» با اعلام این خبر، تاکید کرد: «آمریکامجددا دست رژیم صهیونیستی را برای حمله به مواضعی در داخل عراق، که چند ماهی متوقف شده بود، بازگذاشته است و حالا شامل تهدید علیه مسئولان حشدالشعبی هم میشود».
وزارت خارجه ایران در بیانیه ای در واکنش به اقدامات و اظهارات نا به جای انگلیسی ها هشدار داد هر خطای جدید انگلیس با واکنش شدید و متناسب مواجه و در صورت ادامه چنین رفتارهایی دیگر تنها به احضار سفیر بسنده نخواهد کرد.

به گزارش گروه سیاست خارجی خبرگزاری فارس، وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران طی بیانیه ای اقدام غیرقانونی و غیرحرفهای سفیر انگلیس در تهران و حضور مشکوک او در یک تجمع داخلی و نیز اظهارات نابجای دیگر مقامات انگلیسی را به شدت محکوم کرد.
وزارت امور خارجه در این بیانیه یک بار دیگر اظهارات غیرقابل قبول نخست وزیر و وزیران امور خارجه و دفاع رژیم انگلیس در رابطه با اقدام تروریستی ترامپ در به شهادت رساندن سردار سپهبد قاسم سلیمانی، ابومهدی المهندس و همرزمان ایشان، که به مثابه همراهی و مشارکت رژیم انگلیس در اقدام تروریستی آمریکا می باشد را به شدت محکوم و تاکید کرده است حضور سفیر انگلیس در یک تجمع داخلی را مداخله آشکار در امور داخلی کشور و خلاف اصول حاکم بر روابط دیپلماتیک می داند که شائبه مشارکت آن کشور در سیاست شکست خورده فشار حداکثری آمریکا را تقویت میکند.
در این بیانیه همچنین با اشاره به تهدیدات امروز وزیر امور خارجه انگلیس به اعمال تحریمهای بیشتر علیه جمهوری اسلامی ایران آمده است: واضح است که رژیم انگلیس بر اساس یک اشتباه محاسبه خطرناک کماکان توهمات ضد ایرانی را در سر می پروراند و به دنبال افزایش تنش در منطقه و در روابط خود با ایران است. سردمداران انگلیس باید بدانند که اتهامات علیه ایران نمی تواند تبعیت کورکورانه آن رژیم از آمریکا و ناتوانی مفتضحانه انگلیس در انجام تعهداتش در برجام و حتی خودداری از اجرای حکم دادگاه انگلیس در بازپرداخت صدها میلیون پوند بدهی به مردم ایران بدلیل ترس از آمریکا را بپوشاند. هر خطای جدید انگلیس با واکنش شدید و متناسب ایران مواجه خواهد شد و مسئولیت کلیه عواقب آن بر عهده دولت انگلیس می باشد.
وزارت امور خارجه کشورمان با یادآوری سابقه استعماری انگلیس در خاورمیانه اضافه کرده است که زمان دخالت سفرای انگلیس در امور داخلی دیگر کشورها و ایجاد تفرقه و دامن زدن به منازعات داخلی مدتها است به سر رسیده و انگلیس باید این قبیل اقدامات مفتضحانه را کنار بگذارد و بدانند از دورانی که آفتاب در امپراتوری بریتانیا غروب نمی کرد دهه ها گذشته است. مردم هوشیار ایران با تمامی تفاوت سلیقه ها و دیدگاه ها، مداخله خارجی ها و به ویژه دولت هایی با سابقه استعمار و حمایت از دیکتاتورها را نمی پذیرند و فراموش نمی کنند که همین دولت انگلیس حامی اصلی و تسلیح کننده قصابان خاشقچی و کودک کشان یمن است.
وزارت امور خارجه در پایان این بیانیه خواستار خاتمه فوری هر گونه اقدام مداخله جویانه و تحریک کننده از سوی سفارت انگلیس در تهران شده و هشدار داد در صورت ادامه چنین رفتارهایی وزارت امور خارجه دیگر تنها به احضار سفیر بسنده نخواهد کرد.
به گزارش فارس، «دومینیک راب» وزیر خارجه انگلیس امروز (دوشنبه) با حضور در پارلمان این کشور، گفت لندن بعد از خروج از اتحادیه اروپا نظام تحریمی تازهای تعریف میکند تا با آن بتواند تحریمهای تازهای علیه ایران وضع کند.
گفتنی است در پی حضور «راب مک ایر» سفیر انگلیس در تهران در تجمع غیرقانونی مقابل دانشگاه امیرکبیر، روز گذشته او به وزارت خارجه احضار و مراتب اعتراض ایران به وی و دولت انگلیس ابلاغ شد. امروز هم دولت انگلیس در واکنش به دستگیری 15 دقیقه ای سفیرش در تهران، حمید بعیدی نژاد سفیر ایران در لندن را به وزارت خارجه این کشور فراخواند.
انتهای پیام/
همه اصرار ما برای زایمان طبیعی حتی با بیحس نخاعی فواید آن برای مادر و جنین است. الان بسیاری از پزشکان در عمل سزارین وقتی برش رحم را میزنند کمی صبر میکنند تا بچه خودش فشار بیاورد و از شکم بیرون بیاورد. این فشار و همت بچه برای خروج برای خودش بسیار مفید است او را بچهای توانمند و سالم میکند. کاری که در زایمان طبیعی طبق خلقت زن و آفرینش به درستی انجام میشود.

گروه خانواده؛ نعیمه موحد: هر مادری به محض اینکه برگه آزمایش و جواب مثبت بارداری را در دست میگیرد دغدغهای توی ذهنش متولد میشود. دغدغه اینکه فرزندم را طبیعی به دنیا بیاورم یا به روش سزارین.
در این بین هرکسی هم سعی میکند اطلاعاتش را به عنوان اطلاعات درست به مادر بدهد. اما اکثر پزشکان و ماماها معتقدند که مادران را انبوهی از اطلاعات غلط درباره بارداری، نوع زایمان و مسائلی از این دست احاطه کرده است.
معصومه صابریان رنجبر، کارشناس مامایی و کارشناس ارشد مشاوره 34سال است که برای به دنیا آمدن بچهها به روش زایمان طبیعی به مادران کمک میکند. او که دوران دانشجویی و طرح خود را در زمان جنگ در کرمانشاه، اسدآباد و گیلانغرب گذرانده است؛ این روزها همه تلاشش را روی زایمان به روش فیزیولوژیک و تبیین روش «خودآگاهی ذهنی» برای مادران گذاشته است.
او در این مصاحبه با روشهای علمی از مزایای زایمان به روش طبیعی گفته است. خانم صابریان معتقد است که اگر مادرها درباره همه ابعاد یک زایمان طبیعی آگاهی داشته باشند، روز زایمانشان یکی از بهترین روزهای زندگی آنها خواهد بود.
یکی از مسائل شایع بین مادرها این است که میگویند ما تحمل درد زایمان طبیعی را نداریم. وقتی میتوانیم بدون درد فرزندمان را به دنیا بیاوریم چرا باید مجبور به تحمل درد بشویم؟
من همیشه قبل از اینکه از فواید درد زایمان برای مادر و جنین بگویم مسئله دیگری را مطرح کنم. آن هم فرق بین درد و رنج است. در کشور ما درد زایمان طبیعی هم ردیف یک رنج تعریف میشود. ما نمیگوییم زایمان طبیعی درد ندارد و آن را انکار نمیکنیم. اما زایمان طبیعی رنج ندارد. رنج چیزی است که شما در آن احساس ناتوانی میکنید و از لحاظ روحی در اصطلاح فرو میریزید. اما درد زایمان که من اصرار دارم به خاطر بارمنفی کلمه درد، به آن «انقباضات رحمی» بگویم یک درد مداوم نیست که جسمی و روحی به شما آسیب برساند. یک درد قابل تحمل و منقطع است که در طول چندساعت با فاصله به مادر وارد میشود، رحمش را منقبض میکند. اگر مادر به چشم دردی که در پس آن شیرینی در آغوش گرفتن فرزند است و نه رنجی که قرار است او را از پا دربیاورد به این موضوع نگاه کند، اوضاع خیلی برایش متفاوت میشود.
مادرانی که در یک شرایط ایدهآل بدون اینکه کمترین توهینی بشوند، دردشان نادیده گرفته بشود و در جریان روند زایمان خود باشند، فرزندشان را به دنیا میآورند اگر بعد از زایمان از آنها بپرسید چه تجربهای داشتند حتما میگویند که تجربه خوبی بوده است و در واقع چیزی از اثر درد در روحشان باقی نمیماند. همین مادرها فرزند بعدیشان را هم به روش طبیعی به دنیا میآورند. اما متاسفانه رفتار نامناسب برخی پرسنل پزشکی با مادران خاطرات بدی برای آنها به وجود میآورد. ماما یا پزشکی که به دردهای مادر بی توجه است یا با دادن اطلاعات غیرضروری او را از شرایطش میترساند باعث میشود مادر آنچنان ذهینت بدی به زایمان طبیعی پیدا کند که روز زایمانش برایش از بدترین روزهای زندگی او باشد.
متاسفانه من بین همکاران ماما و پزشکم میبینم که به مادر توهین میکنند. مثلا با حالت غیظ میگویند، بشین، چقدر سروصدا میکنی؟ فکر کردی اولین کسی هستی که زایمان میکنی؟ یا اطلاعات غیرضروری را جلوی مادر به زبان میآورند. خانم بجنب بچه داره میمیره. عه چرا اینطوری شد؟ و بعد توضیح نمیدهند که چهطور شد! یا حتی حریم خصوصی مادر را رعایت نمیکنند. در این مواقع درد زایمان طبیعی جایش را به رنج زایمان میدهد و این علت روی آوردن بسیاری از افراد به جراحی سزارین است.
بعضی از خانمها میگویند که پزشک به من گفته است که لگن کوچیکی دارم و توانایی زایمان طبیعی ندارم. این موضع چقدر از نظر علمی درست است؟
لگن کوچک یک تعریف علمی دارد. متاسفانه خیلی از پزشکان وقتی میخواهند زایمان طبیعی را از سر خود باز کنند یک لگن کوچک به مادر میچسبانند و میگویند تو توانایی زایمان طبیعی نداری. به همین راحتی یک نفر را به سمت جراحی سوق میدهند.
کسی که قدش زیر 145 سانتیمتر و شماره کفشش کمتر از 34 باشد در اصطلاح دارای لگن کوچک است و احتمال دارد این فرد نتواند زایمان طبیعی انجام بدهد. یعنی باز هم «احتمال» دارد. در زایمان تا قبل از اینکه پروسه شروع بشود نمیشود هیچ چیز را پیشبینی کرد. یعنی درباره یک مادر نهماهه باردار هم نمیتوان گفت که چه نوع زایمانی برای او مناسب است. چه برسد به فردی که هنوز باردار هم نشده است.
حتی بعضی دیگر از همکاران ما به مادر میگویند فیزیک بدنی مادران ایرانی مناسب زایمان طبیعی نیست. این هم از آن حرفهاست. از زمان آدم و حوا زایمان طبیعی بوده است. پس قبل از اینکه سزارین کشف بشود زنها چه میکردند؟ قبل از اینکه سزارین در ایران باب بشود زنان ایرانی چه میکردند؟ اصلا کی فیزیک بدنی زنان ایرانی شروع به تغییر کرد و یکدفعه برای زایمان طبیعی نامناسب شد؟
اینها را ما در شرایطی تجربه میکنیم که سازمان بهداشت جهانی میگوید در بدترین شرایط سزارین باید در 15درصد موارد صورت بگیرد. یعنی 85درصد زنان توانایی زایمان طبیعی دارند.
چیزی که من سعی میکنم در کلاسهای آمادگی بارداری، مادران را با آن آشنا کنم زایمان طبیعی نیست، بلکه زایمان فیزیولوژیک است. در زایمان طبیعی آمپول فشار نداریم، استفاده از ساکشن و هیچ مداخله دارویی غیرضروری هم نداریم. حتی نمیتوانیم به مادر بگوییم که روی تخت بمان یا فقط در یک حالت خاص قرار بگیر. مادر باید بتواند در هرحالتی که دوست دارد و ترجیح میدهد قرار بگیرد. یکی دوست دارد به حالت نشسته باشد، یکی دوست دارد به حالت سجده قرار بگیرد یا راه برود. در زایمان فیزیولوژیک تا قبل از به دنیا آمدن نوزاد، مادر مجاز است با نظارت ماما در هرحالتی باشد و برای شدت بخشیدن به روند زایمان هم هیچ مداخله دارویی غیرضروری برای او صورت نمیگیرد. در این روش مادر میتواند در اتاق موسیقی موردعلاقهاش را پخش کند، همسرش در کنارش باشد، وسائلی که دوست دارد و به او آرامش میدهد را همراه داشته باشد و خلاصه در یک شرایط راحت و دلخواه باشد.
زایمان طبیعی هم این روزها با روشهای مختلفی انجام میشود. آیا این روشها واقعا طبیعی به حساب میآیند؟
البته باید برای توضیح زایمان فیزیولوژیک به کلمه «غیرضروری» دقت کرد. هرجا لازم باشد ماما باید درخواست مداخله پزشکی برای مادر بدهد. ولی اگر لازم نبود مداخله غیرضروری در روند یک زایمان طبیعی انجام نمیشود.
شما حضور پدر در اتاق زایمان را توصیه میکنید؟
مادران ما متاسفانه در غربت زایمان میکنند چون بخشهای زایمان بیمارستانها قوانین سفت و سختی برای ورود همراه و همسر دارند که این اصلا خوب نیست. از ویژگیهای یک زایمان فیزیولوژیک فراهم بودن همه چیز طبق درخواست مادر است. و یکی از موارد مهم حضور یک فرد آشنا به مادر در مراحل زایمان است. مامای همراه کسی است که مادر از ماهها قبل با او در ارتباط است و حضور او به مدیریت و کم شدن درد زایمان مادر بسیار کمک میکند.
اما فراتر از همه اینها من معتقدم حضور پدر از همه چیز بهتر و موثرتر است. شاید بعضیها بگویند همسر من اصلا تمایل ندارد یا در اصطلاح دلش را ندارد. ما در کلاسهایمان پدرها را هم برای این شرایط آماده میکنیم چون معتقدیم حضور پدر جزء لاینفک زایمان فیزیولوژیک است. در یک زایمان فیزیولوژیک که مادر و جنین در شرایط مناسبی قرار دارند خبری از سروصدا و فریاد یا صحنههایی که بعضی ها میگویند دلش را نداریم ببینیم، نیست. ما مدام در حال تعریف و گپ و گفت هستیم، موسیقی موردعلاقه مادر درحال پخش است، بوی موردعلاقهاش پوی فضا پراکنده است و در کل محیط یک محیط خوشایند است و اصلا دلیلی ندارد که پدر بگوید من نمیخواهم در این فضا باشم. در این بین هم وقتی درد سراغ مادر میآید با تکنیکهای تنفسی آن را مدیریت کنیم تا بگذرد.
تحقیقات میگوید وقتی مرد در کنار همسرش قرار میگیرد در زن هورمون «اکسی توسین» ترشح میشود. این هورمون، هورمونهای «آدرنالین» و «کورتیزول» که برای فرآیند زایمان مخرب هستند را کنار میزند و زایمان را راحتتر و سریعتر میکند. به همین خاطر وقتی همسر هست اصلا مدل زایمان عوض میشود.
از آنطرف هرگونه نگرانی، احساس غربت، توهین، نادیدهگرفتن خواست یا درد مادر و... هورمون آدرنالین و کورتیزول را در بدن مادر زیاد میکند. این دو هورمون حتی میتوانند روند یک زایمان موفق و در حال طی مسیر مناسب را هم مختل و کند کنند.
بسیاری از مادرانی که زایمان سزارین داشتهاند میگویند ما اصلا دردی را تجربه نکردهایم و خیلی زود بعد از زایمان سرپا شدهایم.
یکی از ناآگاهیهای شایع بین مادران این است که فکر میکنند سزارین درد ندارد. اینکه ما درد را حس نمیکنیم به این معنی نیست که درد ندارد. مگر میشود چندین لایه بافت عضلانی یک نفر شکافته بشود، دیواره رحم شکافته بشود، بعد همه اینها دوخته بشود و هیچ درد و عارضهای هم به فرد وارد نشود؟
درد سزارین با مسکنهای بسیار قوی که هم روی مادر و هم روی جنین تاثیر منفی دارد کنترل میشود و اگر مادری این مسکنها و داروهای بیهوشی را استفاده نکند قادر به تحمل درد سزارین نیست. بچههای سزارینی در هنگام تولد به خاطر داروهای بیهوشی حالت گیج و منگی دارند و چون شکم مادر باز است ارتباط اولیه هم با مادر برقرار نمیشود. این داروهای بیهوشی روی کمر و نخاع مادر هم تاثیر دردناکی دارند و حتی حساسیت به آنها موجب بیماریهای پوستی مثل کهیر هم میشود.
از آن طرف باز هم مادران بی اطلاع هستند که همین درهای قابل تحمل زایمان طبیعی را هم با مداخله دارویی و هم با مداخله غیردارویی میتوان کنترل کرد. الان روشهایی به نام «اسپاینال» و «اپیدورال» وجود دارد که در آنها از طریق تزریق نخاعی، بی حسی موضعی برای مادر حاصل میشود و مادر دردی حس نمیکند. یک روش دیگر هم استفاده از گاز «انتونکس» است که مادر آن را استنشاق میکند و باعث میشود مادر حالت تخدیر پیدا کند و درد برایش بسیار کمتر بشود.
در مدل بیحسی نخاعی و زایمان طبیعی، فرآیند زایمان دو الی سه ساعت طولانیتر میشود چون مادر به دلیل بیحسی نمیتواند زیاد همکاری کند. ولی باز هم یک زایمان طبیعی به روش بیحسی نخاعی از زایمان سزارین بهتر است.
همه اصرار ما برای زایمان طبیعی حتی با بیحس نخاعی فواید آن برای مادر و جنین است. الان بسیاری از پزشکان در عمل سزارین وقتی برش رحم را میزنند کمی صبر میکنند تا بچه خودش فشار بیاورد و از شکم بیرون بیاورد. این فشار و همت بچه برای خروج، برای نوزاد بسیار مفید است و او را بچهای توانمند و سالم میکند. کاری که در زایمان طبیعی طبق خلقت زن و آفرینش به درستی انجام میشود.
واقعیت این است که مطالعه باید علمی باشد نه موردی. اینکه بگوییم دخترخاله من زایمان طبیعی داشته و ناراضی است ولی دخترعمهام سزارین کرده و راضی است حرف علمی نیست. فشاری که موقع زایمان طبیعی به نوزاد میآید آبهای میان بافتی ریه، مغز و گوارش را پاک میکند. درحالی که این اتفاق برای یک بچه سزارینی نمیافتد. به همین خاطر است که تحقیقات متعدد وقتی تعداد فرزندان زنان در گروههای مساوی از نظر انجام زایمان طبیعی و سزارین و در نظر گرفتن باقی متغیرها را با هم مقایسه کرده است به این نتیجه رسیده است که آمار اوتیسم، آلرژی، دیابت، اضطراب، تحریک رودهای و گوارشی در کودکان سزارینی بسیار بیشتر است.
مطالعات علمی هم در این زمینه وجود دارد؟
«نیکوس کازانتزاکیس» که شاعر و نویسنده است در یکی از کتابهایش آزمایشی انجام داده است. او پیلهای را توی دستهایش گرفته و به جای اینکه اجازه بدهد کرم داخل پیله خودش فضای پیله را گرم کند و خارج بشود با دمیدن داخل دستهایش روند گرم شدن پیله را جلو انداخته است. در نهایت پیله میشکافد و پروانه از آن خارج میشود اما بعد از مسافت کوتاهی پرواز، بالهای پروانه یاری نمیکند و روی زمین میافتد.
در جراحی سزارین دقیقا چه آسیبی متوجه مادر یا جنین است؟
در جراحی سزاین لایه لایه بافت و فیبرهای عضلاتی برش میخورند تا به رحم برسد و بعد هم رحم برش میخورد. امکان ندارد که هیچوقت این لایهها درست مثل سابق سرجای هم قرار بگیرند. به همین خاطر در اکثر سزارینها چسبندگی اتفاق میافتد و هم بارداری بعدی و هم زایمان بعدی را با مشکل مواجه میکند.
مادری که یکبار زایمان سزارین انجام بدهد ترجیح میدهد زایمان بعدیاش هم سزارین باشد. من همیشه به مادرها میگویم شما یکبار میآیید در اتاق عمل استریل و مجهز و عمل سزارین میشوید. از کجا معلوم برای زایمان بعدی این شرایط برایتان محیا باشد که بشود تمام عوارض چسبندگی و پارگی رحم و... را مدیریت کرد. عید امسال وقتی در شهرهای شمالی سیل آمد، مادرهای در آستانه زایمان از کجا میدانستند که باید فرزند بعدیشان را در این شرایط به دنیا بیاورند؟ در واقع شما با انجام یک سزارین تمام زایمانهای بعدی خود را با ریسک همراه میکنید.
البته همه اینها که میگویم درباره یک سزارین انتخابی است. وگرنه هروقت که امکان زایمان طبیعی نباشد و جان مادر و جنین به هر دلیلی به در خطر باشد سزارین به عنوان بهترین روش جایگزین زایمان طبیعی نجاتدهنده جان مادر و فرزند است.
از اشکالات دیگری که پزشکان به زایمان طبیعی وارد میکنند زمانبر بودن آن است. اینکه پزشک نمیتواند مثلا 12ساعت برای یک مادر وقت صرف کند چون بیماران و مادران در آستانه زایمان دیگری هم تحت نظر دارد.
سیستم غلط است. معلوم است که هیچ پزشکی وقت این را ندارد که مثلا 12ساعت بالای سر مادر بایستد تا زایمان انجام بشود. این وظیفه ماماست. چیزی که در فرهنگ زایمانی ما جانیفتاده است. پزشک میتواند در لحظات پایانی برای گرفتن بچه، بخیه زدن و چک کردن وضعیت مادر و جنین حضور داشته باشد.
قطعا پزشک بیماران دیگری هم در آستانه زایمان یا مشکلات زنانه دیگر دارد که باید به آنها رسیدگی کند. آن صبر و حوصله مدیریت فرآیند زایمان در حوزه وظائف ماماست. اما متاسفانه چون در فرهنگ ما ماما خیلی جدی گرفته نمیشود، پزشک هم خیلی از اوقات وقتی که لازم است را برای مادر نمیگذارد. یا سریعا آمپول فشار میزند، یا مادر را هول میکند که آدرنالین ترشح بشود و زایمان تاخیر بیفتد، یا مادر را برای سزارین میبرد.
در یک سیستم ارجاع استاندارد، هر زنی از ابتدای بارداری در کنار یک ماما قرار میگیرد. همراه ماما مراحل بارداری را طی میکند، همراه ماما به بیمارستان میرود، همراه ماما انقباضات رحمی را پشت سر میگذارد و زایمان میکند. در این بین پزشک سونوگرافی و تجویزات او را کنترل میکند و موقع تولد نوزاد هم کارهای پزشکی لازم را انجام میدهد.
شما در کلاسهای آمادگی برای بارداری یک روش جدید را برای مادرها ازائه میکنید. درباره روشتان توضیح میدهید؟
من به عنوان کسی که از سال 1394 تا امروز حدود سیصد وپنجاه زایمان طبیعی را برای مادران انجام داده و قبل از آن در شهرهای مرزی روزانه بیشتر از سی زایمان را گرفته است، میگویم که بهترین روش برای انجام یک زایمان طبیعی روش «آگاهی کامل ذهنی» است.
من این روش را در کلاسهایم به مادرها تدریس میکنم و معنی آن هم این است که مادر باید خودش درباره همه چیز آگاهی کامل داشته باشد و به صورت تجربی به یک ماما مبدل بشود.این روش در کشور ما که فرآیند زایمان طبیعی زیاد استاندار نیست و شما پزشک به پزشک و بیمارستان به بیمارستان با شرایطی متفاوتی روبهرو میشوید بهترین روش است.
من به مادرها میگویم شما باید برای همه چیز آماده باشید. شاید روزی که برای زایمان میروید حال پزشکتان خوب باشد شاید هم نباشد. شاید پزشکتان به شما برسد شاید هم کار داشته باشد و نرسد. شاید با یک مامای خوش اخلاق روبهرو بشوید شاید هم آن روز بدترین روی مامایی باشد که به پست شما میخورد. وظیفه شما این است که آگاه باشید. در صورت دیدن هر رفتاری آنقدر به خودتان مسلط باشید که نگذارید هورمون آدرنالین و کورتیزول در بدنتان ترشح بشود. اگر حرف بد یا توهینی شنیدید روی آن تمرکز نکنید. اگر برنامهها به هم ریخت شما به هم نریزید.
از آن طرف باید به مراحل زایمان آگاه باشید. اگر کیسه آب پاره شد هول نکنید. بدانید چقدر وقت دارید. اگر زایمان دوم است و و قبل از رسیدن به بیمارستان بچه متولد شد بدانید چه کارهایی باید انجام بدهید. منفعل نباشید در جریان کامل روند بارداری موفق، زایمان موفق و در آغوش گرفتن فرزندتان باشید. این همان آگاهی کامل ذهنی است که باعث میشود حواشی روز زایمان روی مدل زایمان شما و فرزندتان تاثیر نداشته باشد و این روز را به یکی از بهترین و زیباترین روزهای زندگی شما تبدیل کند.
مادرانی که یک زایمان طبیعی را پشت سر میگذارند همه میگویند که از آن به بعد احساس یک زن قدرتمند و یک مادر شجاع را دارند. حسی که شاید تا قبل از آن تجربه نکرده باشند.
روشهای کاهش درد در زایمان طبیعی که از آن صحبت میکنید چه چیزهایی هستند؟
به غیر از روشهای دارویی که اشاره شد؛ اولین مورد غیرداروی همان آمادگی روانی مادر است که تا حد زیادی درد را تسکین میدهد. مورد بعد هم که اشاره کردم حضور یک حامی مثل پدر در مراحل زایمان است. از تکنیکهای دیگری که در جریان یک زایمان فیزیولوژیک از آن استفاده میکنیم تکنیکهای تجسم خلاق و منحرف کردن حواس از درد است. معنویت درمانی توسط آیههای قرآن و توسلهای دینی، موسیقیدرمانی، گرم کردن و سرد کردن بدن مادر، ماساژدرمانی، تغییر وضعیت، فشار متقابل، هیپنوتیزم و بیوفیدبک، طب فشاری، طب سوزنی و رفلکسولوژی، تزریق داخل جلدی آب مقطر و آروماتراپی است.
علت اصلی روی آوردن مادرها به سزارین از زبان خودشان چیست؟
اولین چیزی که در صحبت با هر مادری که درخواست سزارین میکند، میبینیم ناآگاهی و محاصره شدن با اطلاعات غلط است. مثلا بسیاری از افراد میگویند هرکس زایمان طبیعی کند دچار عارضه شل شدن کف لگن میشود. شل شدن ماهیچههای کف لگن همان چیزی است که بعضی مادرهای قدیمی از آن با عنوان بی اختیاری در کنترل ادرار یا افتادگی مثانه یاد میکنند.
تا جایی که گفته میشود زایمان ممکن است باعث شل شدن ماهیچههای کف لگن بشود درست است. اما قید زایمان طبیعی غلط و ناشی از همان ناآگاهی است. چون تحقیقات نشان داده است که یک مادر با دو زایمان طبیعی و یک مادر با دو زایمان سزارین هردو به یک اندازه امکان ابتلا به عارضه شل شدن عضلات کف لگن را دارند.
من این موضوع را به طور علمی در کلاسهای آمادگی برای بارداری توضیح میدهم. تفاوت زایمان سزارین و طبیعی تا قبل اینکه بچه وارد لگن بشود کاملا یکسان است. یعنی در طول بارداری فشار یکسانی از طریق جنین به بدن هر مادری وارد میشود. در روند زایمان هم تفاوتی در این فشار وجود ندارد. به جز زمانی که در یک زایمان طبیعی کودک وارد لگن میشود که این مرحله آخر زایمان و در واقع یک زمان کوتاه است. قرار گرفتن کودک در لگن برای یک مادر اولی نهایتا دو ساعت و برای بچههای بعد چند دقیقه طول میکشد و این مدت، زمانی نیست که بتواند عارضهای را به وجود بیاورد. در واقع علت به وجود آمدن این عارضه سبک زندگی غلط در دوران بارداری است و ربطی به نحوه زایمان ندارد.
مادرهای ما در طول بارداری هرطور میخواهند مینشینند، هرطور میخواهند برای بلند شدن به کمر خود فشار میآورند و تحرک و نرمش را هم کنار میگذارند. بعد انتظار دارند هیچ عارضهای متوجه آنها نشود. چاره مشکل شل شدن ماهیچههای کف لگن، ورزشهای موسوم به «کگل» است که تحقیقات و تجربه نشان داده به شدت برای مبتلانشدن و کم شدن این عارضه موثر است. اما چند مادر یا خانم در آستانه بارداری هستند که ورزشهای کگل را بشناسند؟ این همان ناآگاهی هست که از آن صحبت میکنیم.
اصلا چه اتفاقی افتاد که به یکباره میل به جراحی سزارین انقدر در میان مادران ایرانی زیاد شد؟
از سال 1360 وقتی پذیرش رزیدنت پزشکی در دانشگاهها زیاد شد بحران سزارین انتخابی هم به وجود آمد. در واقع اولین آموزش این رزیدنتها انجام عمل جراحی سزارین بود. کم کم بیشتر مادرها به این سمت سوق داده شدند و عمل سزارین تبدیل به یک کار در اصطلاح «باکلاس»، فرهنگ غالب به دنیا آوردن بچه و یک باور عمومی در جامعه مادران ایرانی شد.
این وضعیت تا سال 1390 طول کشید. یعنی حدود سی سال طول کشید تا عوارض موارد انبوه و غیرضروری یک عمل جراحی به اسم سزارین در جامعه خودش را نشان بدهد. این زنگ خطر را هم سازمان بهداشت جهانی برای ایران به صدا درآورد و گفت که این تعداد انبوه عمل سزارین یک جامعه بیمار تولید کرده است.
چون مطالعات نشان میدهد سزارین یک روش جایگزین تولد فرزند برای مواقعی است که جان مادر یا جنین در خطر است. اما در ایران یک روش انتخابی از ابتدای بارداری بود. بدون اینکه اصلا بررسی بشود مادر امکان این را دارد که فرزندش را طبیعی به دنیا بیاورد یا نه.
بحث کنترل جمعیت چقدر در این مسیر موثر بود؟
خوشبختانه از سال 1390 به بعد با فشاری که از نظر آمار بینالمللی مثل آمار سازمان بهداشت جهانی به ایران آمد، تبلیغات برای تغییر فرهنگ، آموزش همگانی و سوق دادن مادرها به سمت زایمان طبیعی آغاز شد که تا حدی هم موفقیتآمیز بوده است. حالا نسبت به دهههای قبل مادران بیشتری با آگاهی نسبت به زایمان طبیعی آن را انتخاب میکنند. الان به نظر من در قشر تحصیلکرده این ورق برگشته است و مادران باسواد و آگاه ترجیح میدهند به جای عمل جراحی، روند طبیعی زایمان را طی کنند.
بخشی از ماجرای زیاد شدن زایمان سزارین هم مربوط به بحثهای کنترل جمعیت بود. تا همین چندسال پیش باور بر این بود که اگر زایمان اول هر زنی سزارین باشد، تمام زایمانهای بعدیاش را هم باید با همین روش انجام بشود. محل پارگی شکم و بخیه در سزارین هم امکان زایمانهای متعدد به مادر نمیدهد. پس سزارین محبوب شد چون تعداد فرزندان متولد شده از یک زن و طبیعتا نرخ جمعیت را پایین میآورد.
زمانی بود که من به عنوان ماما، معدود آدمهایی که برای زایمان طبیعی به من مراجعه میکردند را طوری کنترل میکردم و طوری به بیمارستان میرساندم که بچه در آستانه به دنیا آمدن باشد و دکتر بهانهای برای سزارین نداشته باشد! یکی از این مادرها بعدها به من گفت که دکتر به او گفته بود اگر فرصت کرده بودیم یک رگ از تو بگیریم و داروی بیهوشی را تزریق میکنیم سزارین میکردیم. ولی فرصت نبود و مجبور شدیم بچه را طبیعی به دنیا بیاوریم.
اما هنوز هم آمار سزارین ما از طبیعی بیشتر است
ایستادن جلوی ناآگاهی از عوارض سزارین، در دنیای پزشکی بسیار سخت است. برای امثال من ماما که همه عمر فعالیتم سعی کردهام مادرها کودکشان را به طور طبیعی به دنیا بیاورند چالشها آنقدر زیاد است که گاهی فکر میکنم این حرفه را کنار بگذارم. متاسفانه عمل سزارین برای برخی پزشکها به یک کاسبی تبدیل شده است. طوری که ما را تخریب میکنند، مادر را از ما میترسانند و یا اطلاعات غلط و غیرعلمی درباره زایمان طبیعی به مادر میدهند. اطلاعاتی که اصلا شنیدنش از زبان یک پزشک حیرتانگیز است. گاهی برخی پرشکها طوری درباره زایمان طبیعی صحبت میکنند که اگار یک جنایت است. درحالی که عمل جراحی غیرضروری و یک سزارین انتخابی جنایت در حق مادر و جنین است.
انتهای پیام/
سفیر انگلیس علاوه بر اقدام علیه امنیت کشور که به تنهایی یک اقدام مجرمانه است، به اراده چند ده میلیون از مردم ایران و ملتهای دیگر که به تجلیل از شهید قاسم سلیمانی آمده بودند، هم اهانت آشکار کرده است.

خبرگزاری فارس،گروه دیدگاه: «حسین شریعتمداری» در واکنش به حضور سفیر انگلیس در تجمع غیرقانونی در تهران نوشت:
«راب مک ار»، سفیر انگلیس که در تجمع اعتراضی تعدادی از پادوهای کاسهلیس غرب حضور یافته و در حال سازماندهی عوامل خود بود و مخصوصاً روی شعار علیه شهید قاسم سلیمانی تاکید میکرد، از سوی نیروهای انتظامی بازداشت شد. سفیر انگلیس که میدانست دست به اقدام خطرناکی زده است به هنگام دستگیری از شدت ترس خودش را خیس کرد و در حالی که به محل دیگری بیرون از تجمع یادشده منتقل میشد بار دیگر خیس کردن او تکرار شد! اشاره به این ماجرای شرمآور برای تحقیر سفیر انگلیس نیست. او حقیرتر از آن است که به تحقیر بیشتر وی نیازی باشد. شرح ماجرا از شدت ترس و وحشت سفیر انگلیس به هنگام بازداشت خبر میدهد و سؤال این است که چرا از بازداشت خود تا این اندازه به وحشت افتاده بود که...؟! پاسخ را باید در ماموریت او برای مدیریت یک مشت سلبریتی علیه شهید قاسم سلیمانی دانست. تعدادی به اصطلاح هنرپیشه که بارها به کاسهلیسی حقیرانه آمریکا و انگلیس و اسرائیل رفتهاند و روی خون مطهر شهیدان به رقص و پایکوبی پرداختهاند و البته کسانی که به تصور سوگواری برای جانباختگان سقوط هواپیمای اوکراینی در جمع حاضر شده و بعد از پی بردن به هویت سلبریتیهای وطنفروش از معرکه پا پس کشیدهاند، حساب جداگانهای دارند.
دیروز آقای عراقچی، معاون محترم وزیر خارجه کشورمان در صفحه توئیتر خود و در پاسخ به اعتراض جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به بازداشت سفیر انگلستان نوشت؛ «او بازداشت نشده بود، اما در یک تجمع غیرقانونی به عنوان یک خارجی ناشناس دستگیر شد. وقتی پلیس به من اطلاع داد که مردی دستگیر شده است و ادعا میکند که سفیر انگلیس است، من گفتم غیرممکن است! فقط پس از مکالمه تلفنیام با او، با بهتزدگی زیادی شناختم که خود اوست. پانزده دقیقه بعد او آزاد شده بود». این واکنش در حالی است که سفیر انگلیس از وحشت افشای ماموریت خرابکارانهای که درپی انجام آن بوده خودش را خیس کرده است! سفیر در میان جمعی که اولاً علیه نظام اسلامی تجمع کرده و ثانیاً از پادوهای شناختهشده سفارت انگلیس بودهاند چه میکرده است؟! آیا کمترین واکنش در قبال این اقدام ضدامنیتی وی اخراج از کشور نیست؟!
بند یک از ماده 32 کنوانسیون وین تصریح میکند؛ «دولت میزبان میتواند در هر زمان به دولت فرستنده ????(سفیر و کارکنان سفارت) اطلاع دهد که یکی از مأموران کنسولی را شخصی نامطلوب میداند یا هر یک از کارکنان دیگر کنسولی را غیرقابل قبول میشمارد. در این صورت دولت فرستنده حسب مورد شخص مورد نظر را فرا خوانده یا به مأموریت او در آن پست کنسولی پایان میدهد». ?
گفتنی است در بند 4 همان ماده آمده است که در موارد مذکور در بندهای یک و 3 ماده یادشده دولت میزبان ملزم به ارائه دلایل تصمیم خود نیز نمیباشد.
سفیر انگلیس علاوه بر اقدام علیه امنیت کشور که به تنهایی یک اقدام مجرمانه است، به اراده چند ده میلیون از مردم ایران و ملتهای دیگر که به تجلیل از شهید قاسم سلیمانی آمده بودند، هم اهانت آشکار کرده است و چنانچه با تحقیر از ایران اخراج نشود، روباه پیر زمینه را برای انجام اقدامات خباثتآمیز دیگر مساعد تشخیص خواهد داد!
انتهای پیام/
فرمانده کل سپاه گفت: دوست داشتم داخل این هواپیما باشم و با این عزیزان سقوط کنم اما شاهد این ماجرای غمانگیز نباشم.

به گزارش خبرنگار دفاعی خبرگزاری فارس، سرلشکر حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی صبح امروز (یکشنبه) در جلسه غیرعلنی مجلس شورای اسلامی با دستور کار بررسی اتفاقات اخیر، اظهار داشت:
آنچه را میگویم چیزی است که از قلب من جاری میشود؛ من از میدان یک پیروزی شگفت انگیز و بینظیر که ملت ایران در تاریخ حیات خود کسب کرده است میآیم؛ از جایی که آمریکا این بار مستقیم و آشکارا از ایران بزرگ شکست خورد؛ هرچند غبارهای حادثه غم انگیز سانحه سقوط هواپیما هنوز اجازه نداده است ابعاد این پیروزی شگفت انگیز و خیره کنده شناسایی شود.
وی افزود: بعدها می توان در مورد آن دقیق تر سخن گفت؛ ما بعد از ترور و شهادت سردار عزیز و هم رزمان ایشان، کاملا در فضای روانی یک جنگ ناشناخته با آمریکا قرار گرفتیم. بعد از حادثه این تصور به وجود آمد که آن اقتدار و شکوه و اعتبار ملت بزرگ ایران، تحت تاثیر حادثه شهادت آسیب دیده است. ما برای لحظاتی با احساس جزر در اقتدار ملی مواجه شدیم و نیاز این بود که دوباره به حالت مد برگردیم.
سرلشکر سلامی تاکید کرد: فشار افکار عمومی برای انتقام بسیار سنگین بود و ما هم مثل همه شما و بیش از شما تحت تاثیر این حادثه قرار داشتیم؛ ما یکی از بهترین برادرانمان را از دست داده بودیم، یک اسطوره، یک تکیه گاه بزرگ. اما وقتی مردم را میدیدیم، با احساس متفاوتی مواجه میشدیم.
فرمانده کل سپاه با بیان اینکه آمریکا فرمانده ما را شهید کرده و اخطار داده بود که اگر عکس العمل نشان بدهید 52 نقطه را خواهیم زد، ادامه داد: ما از یک طرف تحت فشار سرعت عمل برای انتقام بودیم و باید اقدام متقابل را چسبیده به حادثه انجام میدادیم. آمریکا آمده بود حرف آخر را به ملت ایران بزند و آمده بود ملت ایران را برای همیشه بشکند و دستانمان را ببندد. آمده بود نشان دهد که مسیر تقابل ما با او یک سویه است و میزند و ما جواب نمیدهیم. این در یک چشم انداز طولانی به یک تهاجم طولانی می انجامید.
وی با تاکید بر اینکه قدرتها وقتی در مقابل خود مقاومتی نبینند، فشار خود را افزایش میدهند، خاطرنشان کرد: در عین حالی که باید سریع پاسخ میدادیم، دشمن میگفت عکس العمل نشان خواهد داشت. ما باید چند تفوق به دست میآوردیم، اول تفوق اطلاعاتی که باید تعیین می کردیم کجا را باید بزنیم و با چه شدتی، باید تفوق فناوری پیدا می کردیم که آنچه را پرواز می دهیم سالم به مقصد برسد، اندازه آن بایستی با مقیاس عمل آمریکا هماهنگی داشته باشد و بایستی قبل از تدفین شهیدمان اتفاق میافتاد.
**دوست داشتم داخل این هواپیما باشم و با این عزیزان سقوط کنم
سرلشکر سلامی با بیان اینکه دوست داشتم داخل این هواپیما باشم و با این عزیزان سقوط کنم و بسوزم اما شاهد این ماجرای غمانگیز نباشم، گفت: جان فرزندانم را با این حرف معاوضه میکنم که ما هیچ آرزویی جز تکهتکهشدن پای امنیت، رفاه و آرامش مردممان نداریم.
فرمانده کل سپاه اظهار داشت: واکنش انتقامی ایران به ترور سردار سپهبد شهید قاسم سلیمانی باید متناسب با جنایت آمریکا میبود چرا که چه میزبان و با چه شدتی و با تفوق فناوری باید این کار را انجام میدادیم ضمن اینکه آنچه را باید پرواز میدادیم نباید آسیب میدید و برهمین اساس باید سالم به مقصد میرسید.
وی افزود: باید اقدام جمهوری اسلامی ایران درباره انتقام ترور حاج قاسم سلیمانی با مقیاس عمل آمریکاییها میبود.
**ملت ما سرافراز است و همواره رشد کرده
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تصریح کرد: بایستی قبل از تدفین شهید سلیمانی این عمل رخ میداد که این موضوع بخشی از عناصر قدرت است و وقتی اینها وجود دارد یعنی آن ملت عزت، افتخار، موجودیت و قدرت دارد و سرافکنده نیست؛ ملت ما سرافراز است و همواره رشد کرده است.
وی گفت: ما باید موجی از سرزندگی جدید در جامعه ایجاد میکردیم تا تراز بینالمللی نظاممان ارتفاع میگرفت؛ ما نمیتوانیم زیر سقفی که کمتر از ارتفاع نظاممان در جهان است زندگی کنیم زیرا ما بزرگ هستیم.
**غلبه بر آمریکا از نظر فنی و تکنولوژی مهم است
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خاطرنشان کرد: غلبه بر آمریکا از نظر فنی و تکنولوژی مهم است زیرا نبرد ما نبرد تکنولوژی، نبرد استراتژیک و نبرد فنی بود.
وی گفت: آمریکا نباید موشکهای ایرانی را منهدم میکرد و اگر موشکهای ما به هدف نمیرسید و دقیق نبود و نمیتوانست ویران کند میدانید چه اتفاقی رخ میداد به همین دلیل ما باید اطلاعاتمان از نقطه هدف را به دست آورده و افزایش میدهیم نه اطلاعاتمان را از مساحت هدف.
سلامی گفت: باید عکسالعمل دشمن را به عمل ما متوقف میکردیم.
وی گفت: من قسم میخورم که فرماندهان و عزیزانی که در طراحی این مسئله نقش داشتند شاید چند شبانهروز و یا شاید حتی چند ساعت هم نخوابیدند و اگر هم خوابیدند توأم با دغدغه فراوان بود.
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: ما میخواستیم تا یک جنگی که از جنگ بزرگ جلوگیری کند را عملیاتی کنیم لذا باید آنها را غافلگیر میکردیم و دشمن را فریب میدادیم و باید برای واکنش متقابل آماده میشدیم به همین دلیل باید موضوع را تا آخر پیش میبردیم.
سلامی خاطرنشان کرد: باید چگونگی کنترل دشمن آن هم در یک جنگ ناشناخته را بررسی میکردیم زیرا ما برای اولینبار بود که مستقیماً با آمریکا درگیر میشدیم هرچند که منطق ما فقط انتقام نبود.
** حمله به پایگاه آمریکا الهیترین تصمیم ایران بود
وی گفت: اقدام ما شجاعانه، حیکمانه و الهیترین تصمیم ایران بود که برپایه تدبیر، توکل و قدرت استوار شده بود.
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: شاید از روز جمعه تا شب چهارشنبه همه چیز را آماده کردیم.
وی گفت: جمهوری اسلامی ایران زیر رصد قویترین قدرت اطلاعاتی عالم توانست سامانههای خود را گسترش داده و جابهجا کند و ما حتی برای چندین مرحله جنگ با احتمال گسترش دامنه آن برنامهریزی کردیم هنوز هم هیچ چیز از دید ما تمام نشده است.
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: عملیات بزرگ انجام شد و وقتی من به عنوان فرمانده نظامی میگویم که انتقام میگیریم همه چیز مشخص است.
** آمریکاییها تمام قد آماده بودند
سلامی گفت: شب عملیات و انتقام ما، پروازهای آمریکاییها، جنگ الکترونیکها، پروازهای شناسایی و سیستمهای پدافندیشان روی آسمان بود و به همین دلیل میگویم آمریکاییها تمام قد آماده بودند.
وی با بیان اینکه انتخاب هدف بسیار مهم است، افزود: پایگاه التاجی را انتخاب کردیم ولی چون نزدیک بغداد بود و بخشی از مردم این کشور در اینجا بودند هدف را تغییر دادیم. اتفاقاً دشمن خیلی از چیزها را تغییر داده و به عینالاسد که همان پایگاهی که به آن حمله کردیم، برد.
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت:پایگاه عینالاسد 160کیلومتر با بغداد فاصله دارد.
وی تصریح کرد: ما این بار بر مبنای گرفتن تلفات انسانی هدفگذاری نکردیم.
وی گفت:این بار ما برمبنای تلفات انسانی هدفگذاری نکردیم؛ هدف ما کشتن سربازان دشمن نبود و برایمان اهمیتی هم نداشت.
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تصریح کرد:در پایگاه عینالاسد انواع و اقسام بالگردهای آپاچی و بلک هاوک، پهپادهای MQ-9، پریدیتور و مرکز فرماندهی و کنترل و سولههای نگهداری تجهیزات قرار داشت ولی باید نقطه نقطه آن میخورد هدف قرار میگرفت.
سلامی با بیان اینکه عملیات ما برمبنای تأثیرگذاری بود، گفت: آن چیزی که توازن را برقرار می کرد نفس عملیات بود که انجام شد.
وی گفت:ایران در فضایی که آمریکاییها تهدید به عکسالعمل داشتند عملیات کرد که حس قدرت و برابریمان را نشان دادیم. ضمن اینکه اعتبار جهانی آمریکا را شکست داده و خورد کردیم.
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: تخریبهای فیزیکی در پایگاههای آمریکاییها فقط برای آن بود که ما بگویم آنقدر برتری داریم که هر نقطه را بخواهیم میزنیم و این اتفاق هم رخ داد.
وی افزود: در توضیحات سردار حاجیزاده مسائل ماقبل پایگاههای آمریکایی و ما بعد این پایگاهها را دیدید.
** موشک بالستیک نقطهزن یعنی انتهای تکنولوژی
سلامی گفت: موشک کروز دقیق است و هیچکس از دقت آن تعجب نمیکند ولی وقتی موشک بالستیک نقطهزنی میکند یعنی انتهای تکنولوژی.
وی افزود: آمریکاییها نتوانستند هیچ یک از موشکهای جمهوری اسلامی ایران را مورد هدف قرار دهند و تمام موشکهای ما به هدف برخورد اما فقط دو موشک به دلایل طبیعی و قبل از رسیدن به سرزمین عراق در سرزمین ایران Failed شد. لذا تمام موشکهای ایرانی نقطهها را مورد هدف قرار دادند.
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: اینکه رئیس جمهور آمریکا اعلام کرد هیچ فرد و تجهیزات این کشور در پایگاههایشان آسیب ندیده طبیعی است زیرا او به دنبال مفری برای خروج و عقبنشینی است.
سلامی گفت: بعد از عملیات نظامی ایران علیه آمریکاییها به سراغ جنگ الکترونیکی رفتیم این در حالی است که این جنگ مدرنترین جنگ روز دنیا است.
وی افزود: تمام پرندههای آمریکایی بعد از جنگ الکترونیکی که ایران آغاز کرد در پایگاههای خود نشستند این در حالی است که برتری هوایی و الکترونیکی آمریکا در دنیا کاملاً مشخص است و آنها در یک مقیاس محدود شکست خوردند.
وی گفت: از نظر تاکتیکی ما موفق شدیم آمریکاییها را شکست دهیم زیرا دقیقاً تمام اهداف مورد نظر خودمان را مورد اصابت قرار دادیم.
وی گفت:تفوق استراتژیکی و تاکتیکی بوده و منجر به برتری ایران شد و ما اعلام کردیم که اگر عکسالعملی نشان دهید واکنش جمهوری اسلامی سختتر خواهد شد.
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: آمریکاییها تهدید کرده بودند اما ما برای همه گونه واکنشهای بعدی آماده بودیم.
وی تصریح کرد: وقتی رئیس جمهور آمریکا عقبنشینی خود را اعلام کرد و پشتش را به دوربینها کرد یعنی اینکه آمریکا تمام شد این در حالی است که آن موقع فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران در میدان جنگ بود.
** در دریا هم آماده مقابله بودیم
سلامی گفت: در دریا هم تمام توانمندیهایمان را آماده کرده بودیم و مدام آن را ارتقا میدادیم.
فرمانده کل سپاه در تشریح موضوع هدف قرار گرفتن هواپیمای مسافربری، خاطرنشان کرد: ماجرای سقوط هواپیما به این شکل بود که ما در بالاترین حد آماده باش بودیم، چون تهدید متقابل ما هوایی و موشکی بود و در این شرایط پدافند ها قلب مقابله بودند و سامانه های جدیدی را برای این مقابله گسترش داده بودیم تا آتش بر روی مردممان نبارد و همه آماده بودند.
** به سامانه پدافندی خبر پرواز موشک کروز داده بودند
وی ادامه داد: به سامانه های ما خبر پرواز تعدادی موشک های کروز را داده بودند و همه خود را برای انهدام موشک ها و هواپیماهای دشمن آماده کرده بودند و چون موشک کروز به لحاظ سرعت، او هم یک هواپیمای بدون سرنشین بزرگ است و فقط خلبان ندارد و در موقعی که هواپیما در ارتفاع پایین حرکت میکنند، کروزها هم معمولا در ارتفاع پایین حرکت میکنند.
سرلشکر سلامی تاکید کرد: خبر پرواز کروزها به اپراتور داده شده بود و برای لحظاتی ارتباط او با SOC قطع شده بود، که خبر انتفاع کروزها را بشنود، با همان تصور وقتی این هواپیما پرواز می کرد، روی صفحه رادار او به این یقین رسیده بود که این یک تهدید جدی است.
فرمانده کل سپاه با بیان اینکه موقعیت پرواز هواپیما نسبت به این سامانه به گونهای بود که این پرواز نزدیک شونده محسوب میشد، اظهار داشت: معمولا وقتی هواپیماها همراستا با سامانه ها قرار می گیرند، سطوح مقطع آنها کوچک میشود، اپراتور در فضای جنگی با تصور اینکه هدف کروز است، شلیک میکند و تصور می کند که یک کروز را منهدم کرده است.
** فرضیه برخورد موشک به هواپیما را خود ما مطرح کردیم
وی گفت: برادران ما از همزمانی شلیک و سقوط هواپیما مشکوک شده بودند و من این را میگویم که خدا گواه است ما خودمان منشأ ایجاد این فرضیه شدیم که ممکن است موشک ما اصابت کرده باشد، آن هم به دلیل همزمانی و اگر ما خود مبدأ شکل گیری این فرضیه نبودیم، هیچکس نمیتوانست متوجه شود.
سرلشکر سلامی ادامه داد: هیچ چیزی را دست نزدیم، نه جابجایی قطعات هواپیما، نه جابجایی سامانه و نه گراف های راداری، وقتیکه هنوز سردار حاجی زاده در منطقه برای عکس العمل بود، ما هم کل صحنه را اداره می کردیم که اگر اتفاقی افتاد، زمین و هوا و دریا فعال شود.
** روایت سرلشکر سلامی از لحظات اولیه حادثه
فرمانده کل سپاه تصریح کرد: به ما خبری رسید که ما به این پدیده مشکوک هستیم و به برادران گفتیم بیشتر بررسی کنند چون یک تردید جدی وجود داشت که چون هواپیما پر از سوخت است، اگر یک موشک پدافندی به آن بخورد، مشتعل و منفجر می شود، اما تصاویر نشان می داد که این هواپیما در حال سقوط به سمت زمین است.
** غروب چهارشنبه از هدف قرار گرفتن هواپیما اطمینان یافتیم
وی گفت: با بررسی های بیشتر، احتمال اصابت این فرضیه بیشتر می شد، اما ما هرگز تا غروب چهارشنبه اطمینان پیدا نکردیم، به همین دلیل هم ستاد کل نیروهای مسلح یک تیم از متخصصین را تعیین کرد و آنها هم شروع به بررسی ماجرا کردند.
سرلشکر سلامی ادامه داد: حتی جعبه سیاه هم بازخوانی نشد، اگر میخواستیم همه چیز را بررسی کنیم، شاید مدتها طول می کشید، اما در چند روز به این مسئله رسیدیم و خود ما کمک کردیم به اثبات این مسئله، تا اینکه تیم کارشناسی به این نتیجه رسید که در اثر خطاهایی که صورت گرفته این هواپیما سقوط کرده و شروع به تنظیم بیانیه و اطلاع رسانی کردیم. در حالی که فرمانده ما که در جنگ بود و ما که در میدان قرار داشتیم، هنوز و همین الان هم معرکه را پایان یافته اعلام نکردیم.
** آرزویی جز تکهتکه شدن به پای ملت نداریم
فرمانده کل سپاه با بیان اینکه ما در جنگ با آمریکا بوده و هستیم و خود را سرباز و فدایی ملت، میدانیم، اظهار داشت: خدای بزرگ را به شهادت می گیرم که دوست داشتم داخل این هواپیما بودم و با آن بمیرم ولی شاهد این ماجرای غم انگیز نباشیم. همه میدانیم که سپاه یک بار کامل شهید شده، من جان فرزندانم را گواه میگیرم که هیچ آرزویی جز اینکه با برادرانم به پای این ملت تکه تکه و قربانی شویم نداریم. میدانید که آدم تا کسی را به اندازه خانواده خود دوست نداشته باشد، حاضر نیست برای آن فدا شود و به خدا سوگند اینها همه خانواده و فرزندان ما بودند، مادران و پدران و برادران ما بودند، هیچوقت در طول عمرم اینقدر شرمنده نبودم.
وی با بیان اینکه ما خطا کردیم و تعدادی از هموطنان در اثر خطای ما به شهادت رسیدند، اما غیرعمد بوده و شرمنده هستیم و جبران می کنیم، گفت: اجازه نمیدهیم یک نفر از مردم ما کوچکترین آسیبی ببیند، ما محکم و استوار هستیم، زانو نمیزنیم و مطمئن باشید تا ما هستیم اجازه نخواهیم داد تار مویی از سر مردم ما کم شود.
سرلشکر سلامی تاکید کرد: باور کنید شاید در این یک هفته شاید ده دقیقه تلویزیون ندیده باشیم که اصلا بفهمیم چه اتفاقاتی در حال افتادن است و فقط در عین حالی که این حادثه را مدیریت می کردیم، به این فکر می کردیم که اگر اتفاقی افتاد چگونه عمل کنیم.
فرمانده کل سپاه با بیان اینکه ما برای این حادثه مصمم تر شدیم به هر شکل جبران کنیم، عنوان کرد: داستان رجزخوانی آمریکا برای ایران تمام شده است، ایران بلند شده و سر بر افراشته و همه جهان قدرت ایران را می بینند.
وی با اشاره به ایرادات وارده در موضوع اطلاع رسانی این حادثه، اظهار داشت: عزیزان هواپیمایی کشوری با معیارهای خود در حال بررسی بودند، آنها افراد صادقی بودند. ما وقتی یقین پیدا کردیم اطلاع رسانی کردیم با این حال حاضریم هر تصمیمی هرچه که باشد را بپذیریم و تسلیم به اراده ملت عزیز و بزرگ ملت ایران هستیم.
سرلشکر سلامی عنوان کرد: خانواده جانباختگان را خانواده خودمان میدانیم و همه سپاه ها را در تهران و استان ها بسیج کردیم تا فرماندهان ما با افراد محلی به این عزیزان سرکشی کنند و تلاش می کنیم مراسم این عزیزان در شان شهدا برگزار شود.
انتهای پیام/
.: Weblog Themes By Pichak :.