محمّد سلیمانی عضو شورای مرکزی جبهه پایداری در گفت‌وگو با خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس با بیان اینکه حمله سپاه به بزرگترین پایگاه آمریکا در عراق و شاید در منطقه، ابهت آمریکا را در سطح جهان فروریخت و هیمنه این کشور را متزلزل کرد، گفت: این حمله نشان داد که قدرت آمریکا پوشالی است و آسیب‌پذیری آن‌ها بسیار بالا است. 

وی ادامه داد: یکی از نتایج حمله موشکی سپاه به پایگاه آمریکا در عراق این بود که دیگر کسی نمی‌تواند مردم ایران را از ترس جنگ فریب دهد. 

سلیمانی با بیان اینکه طرفداران نظام اسلامی در دنیا امیدوارتر شدند و بیشتر به توان ایران پی بردند،‌ تصریح کرد: از طرفی دشمنان بیشتر حساب کار دست‌شان آمد، چرا که این اتفاق، اتفاقی نادر بود و کسی جرأت نمی‌کرد به پایگاه‌های آمریکا نگاه چپ بکند.

وزیر اسبق ارتباطات با اشاره به حادثه سقوط هواپیمای اوکراینی در ایران گفت: طبیعی است که این حادثه غمناکی بود و اکثر سرنشینان هم ایرانی بودند، حتی کسانی که پاسپورت کانادایی و سوئدی داشتند. بنابراین هیچ نفعی در این موضوع برای جمهوری اسلامی وجود نداشت، مخصوصاً که شب قبل از این حادثه، اقدام بزرگی را رقم زده بود.

سلیمانی با بیان اینکه هواپیمایی اوکراین در دنیا تقریباً‌ دارای یک عدم اعتماد است و به همین دلیل قیمت ارزان‌تری دارد و تخفیف‌های بیشتری هم ارائه می‌دهد، افزود: از طرفی، بوئینگ هم در حدود 20 مورد، سابقه سقوط دارد.

وی با یادآوری اینکه هواپیمای بویئنگ متعلق به آمریکایی‌هاست، گفت: آمریکا با بزرگ‌کردن این سقوط و انحراف واقیت ماجرا، در حال بهره‌برداری چندجانبه از این سقوط است. آن‌ها از یک طرف می‌خواهند شرکت بوئینگ را از این وضعیت نجات دهند، چرا که اگر مشخص بشود که نقص فنّی عامل سقوط بوده، اولین جایی که زیر سوال می‌رود، شرکت بوئینگ است و فروش آن و قراردادهای این شرکت با مشکل مواجه می‌شود.

عضو شورای مرکزی جبهه پایداری ادامه داد: هدف بزرگ‌تر از جنگ رسانه‌ای اخیر این است که ترامپ را که پس از حمله موشکی سپاه به کنج دیوار رفته، نجات دهد.

سلیمانی با بیان اینکه با حمله سپاه، آمریکایی‌ها به ترامپ حمله کردند و گفتند شهید کردن سردار سلیمانی، کل عالم را علیه آمریکا بسیج کرده، گفت: دانشمندان غربی هم عمدتاً آمریکا هستند، در رسانه‌ها این موضوع را مطرح کردند که چرا آمریکا ظلم به این بزرگی را در یک کشور ثالث رقم زده و فرمانده یک کشور دیگر را ترور کرده است. این یک آبروریزی بود و ترامپ و دارودسته‌اش برای رهایی از این آبروریزی، دست به خبرسازی در ماجرای سقوط بوئینگ زدند.

وزیر اسبق ارتباطات با بیان اینکه سقوط هواپیما از لحاظ فنی قابل بررسی است، تصریح کرد: هواپیما اگر توسط موشک یا عامل خارجی ساقط شده باشد، قاعدتاً باید قطعات آن در سطح بسیار وسیع‌تری پخش می‌شد نه اینکه قطعات آن در یک نقطه متمرکز شوند.

سلیمانی با بیان اینکه بررسی‌ها حکایت از وجود نقص فنی در هواپیما دارد، گفت: نحوه سقوط نشان می‌دهد، با توجه به اینکه هواپیما در نزدیکی منطقه پرجمعیتی قرار داشته هواپیما که متوجه سقوط هواپیما شده است، سعی کرده هواپیما را به منطقه کم‌جمعیت هدایت کند.

وی با بیان اینکه باید اجازه داد تا نتیجه بررسی علّت سقوط هواپیما مشخص شود، گفت: چرا آمریکایی‌ها آن هم در سطح ترامپ وارد موضوع شده‌اند؟

عضو شورای مرکزی جبهه پایداری ادامه داد: آمریکایی‌ها به‌دنبال این هستند تا جعبه‌سیاه هواپیما به‌دست خودشان بیفتد تا با دستکاری آن، هم شرکت بوئینگ را نجات بدهند هم دولت آمریکا را.

سلیمانی با بیان اینکه هوشمندانه است که ایران هیچ وقت جعبه‌سیاه هواپیما را در اختیار دشمنی مثل آمریکا که در حال ضربه‌زدن به ماست، قرار ندهد، گفت: چنانچه در حضور همه کارشناسان بین‌المللی جعبه‌سیاه هواپیما باز شود، دیگر آبرویی برای آن‌ها باقی نمی‌ماند.

وی تصریح کرد: آمریکایی‌ها که می‌دانند خواندن جعبه‌سیاه هواپیما، زمانبر است با بازی رسانه‌ای، بهره‌برداری از آن را شروع کرده‌اند تا آبروی رفته را بازگردانند یا ذهن‌ها را به موضوعات دیگر منحرف کنند.

سلیمانی، ایرانی بودن اکثر سرنشینان هواپیمای سقوط‌کرده را مورد اشاره قرار داد و گفت: به‌همین دلیل، اتفاقاً اولین مدعی این ماجرا، کشور ایران است و مسئولین باید پیگیری کنند که چرا این هواپیما سقوط کرده است.

وی تصریح کرد: رئیس جمهور باید خسارت‌های واردشده به مردم ما در قضیه سقوط هواپیما را از شرکت بوئینگ طلب کند.

وزیر اسبق ارتباطات با بیان اینکه حمله موشکی سپاه به مواضع آمریکا، نیمه‌شب انجام شده و هواپیمای مسافربری، صبح سقوط کرده، گفت: از طرفی، سقوط هواپیما در غرب تهران رخ داده و حمله موشکی سپاه از غرب کشور انجام شده است. بنابراین هیچ ارتباطی بین این دو رخداد وجود ندارد و ایجاد ارتباط بین آن‌ها صرفاً با هدف جنگ روانی انجام می‌شود.

انتهای پیام/

مجله فارس پلاس؛ نعیمه جاویدی: 15دی امسال، مجله کیهان بچه‌ها وارد شصت و چهارمین سال انتشار خود شد. مجله‌ای که دست‌کم 5 نسل از بچه‌های این سرزمین با آن خاطره دارند. درباره کیهان بچه‌ها کم نگفته و ننوشته‌اند اما اگر نگوییم یکی از ناشنیده‌ها، دست‌کم‌ یکی از کمتر شنیده‌شده‌ها درباره این نشریه مربوط به سال 1362 است. وقتی بازار، سیاه شد و کاغذ کمیاب.

روزهای سخت جنگ، پاییزی که قرار بود پدرها را شرمنده بچه‌هایشان کند اما کیهان بچه‌ها به سردبیری «امیرحسین فردی» فکر بکری کرد؛ کیهان بچه‌ها سفید چاپ شد تا بچه‌ها از آن به‌عنوان دفتر مشق استفاده کنند. شاید هیچ روزی به‌اندازه آن شماره، بچه‌ها کیهان بچه‌ها را مال خودشان ندیدند. این روزها  صفحه کیهان بچه ها برای نسل جدید در فضای مجازی هم در دسترس و وارد شصت و چهارمین سال انتشار خود شده. این گزارش، نیم‌نگاهی به پرتیراژترین و نخستین نشریه ویژه کودک و نوجوان کشور است.

شماره اول نایاب شد

«بچه‌ها آیا می‌دانید چرا ما به این فکر افتادیم که برای شما یک مجله آبرومند و خوب فراهم کنیم؟» کیهان بچه‌ها با همین جمله‌های ساده که بچه‌ها بعدها متوجه شدند به آن «سرمقاله» می‌گویند 6 دی 1335 متولد شد و روی پیشخوان دکه های روزنامه فروشی نشست. تیراژ شماره اولش 5 هزار نسخه بود و از سال ششم با استقبال کودکان و نوجوانان به مرز 50 هزار نسخه رسید که در نوع خود، ثبت بالاترین رکورد تیراژ مجله در کشور بود. دو معلم و نویسنده حوزه ادبیات کودک؛ «جعفر بدیعی» صاحب‌امتیاز و «عباس یمینی شریف» مدیرمسئول، این نشریه را تدارک دیدند.

ادبیات داستانی و انتشار افسانه‌های جذاب، کمیک‌ها، داستان‌های مصور و طرح‌های جالب جلد که تصویرگرانی مانند «الکس گورگیز» نقاش ارمنی و روس‌تبار ساکن کشور ترسیم آن را بر عهده داشتند، این نشریه را برای بچه‌ها جذاب کرده بود. صفحات مجله به‌طور میانگین 35 صفحه بود. 10 سال اول سیاه‌وسفید و بعدازآن رنگی منتشر شد. مخاطبان مجله هم بین 5 تا 12 سال سن داشتند. ظاهراً شماره نخست کیهان بچه‌ها خیلی زود نایاب شد و در اقدامی کم‌سابقه، موسسه کیهان شماره اول را با همان تعداد مجدد چاپ کرد.

نسل با نسل فرق دارد

 مرور مطالب و پیشینه کیهان بچه‌ها حاکی از این است که ظاهراً قبل از پیروزی انقلاب، نشریه 8 هفته تعطیل می‌شود و نخستین انتشار بعد از تعطیلات انقلابی؛ با شماره 1127 در سال بیست و سوم  انتشار آن دوباره جای خود را در پیشخوان دکه‌های مطبوعاتی باز می‌کند. «بهمن پگاه راد»، نویسنده? ادبیات کودک و نوجوان و روزنامه‌نگار که روزگاری خواننده کیهان بچه‌ها بوده و بعدها نویسنده آن، در گفتگویی که با «ایسنا» داشته اما از تیراژی بیشتر می‌گوید: «در دوران طلایی دهه 60 این تعداد شمارگان از مرز 300 هزار نسخه فراتر رفت. استقبال به حدی بود که روز دوم انتشار، این مجله نایاب می‌شد.» نشریه‌ای که این روزها دهه نودی‌ها کمتر با آن آشنا هستند. این نویسنده دلیل این موضوع را که چرا نسل جدید مثل نسل قبل دغدغه کیهان بچه‌ها را ندارد را با مرور بخشی از گفتگوی مرحوم فردی مرور می‌کند: «الآن با گذشته متفاوت است و بچه‌های ما جور دیگری زندگی می‌کنند.»

قرار نبود بیایم اما ماندگار شدم

مدیریت کیهان بچه‌ها پس از انقلاب در سال 1358 و تجربه یک دوره انتشار 23 ساله تغییر کرد و  از سال 1358 تا 1361 به افراد دیگری سپرده شد. در دوره بدیعی کیهان بچه‌ها مصور و داستان محور بود. داستان هایی ترجمه‌شده از زبان انگلیسی، فرانسه و آلمانی با همان تصاویر که بافرهنگ و سبک زندگی کودکان ایرانی همخوانی نداشت. بااین‌حال جذابیت‌های داستانی و تصاویر، آن را خوش‌استقبال کرده بود.

زنده‌یاد امیرحسین فردی مدیرمسئول و سردبیر این نشریه اما بیش از سه دهه؛ حدود32 سال(تا زمان فوت؛ اردیبهشت 1392) سکان‌دار نشر آن بود. فردی در گفتگویی خاطره و دلیل رفتن به کیهان بچه‌ها را این‌طور مرور کرده بود: «در حوزه هنری بودم که خبر دادند: کیهان بچه‌ها در آستانه تعطیلی است و کمک کنید که این اتفاق نیفتد. مسئولیت سنگینی در حوزه داشتم. گفتم نمی‌آیم. اما کیهان بچه هابا سابقه و پرمخاطب بود. تصمیم گرفتم هفته‌ای دو روز بیایم. از شهریور 61 آمدیم تا الآن. با کیهان بچه‌ها ماندگار شدم.» دوران فردی، این نشریه پرمخاطب و پرآوازه کودکان و نوجوانان کشور مرحله جدیدی از بلوغ خود را تجربه کرد. نویسنده به تعبیر رهبری «مؤمن سخت‌کوش» با خلاقیت بلوغ این نشریه را رقم زد.

تحریریه نه! خانه نویسندگان

تحریریه کیهان بچه‌ها در طول بیش از 6 دهه کار مطبوعاتی خود شاید عناوین مختلفی به خود دیده و شنیده باشد اما «خانه نویسندگان» و «خانه امید نوقلم‌ها» شاید بیشتر با آن معنا شود. تحریریه ای که پس از انقلاب به دلیل صبر، تواضع و روی گشاده مرحوم فردی راه را برای حضور نویسندگان جوان فراهم کرد. تا قبل از آن اگر انتشار یک نامه یا داستان، آرزوی نوجوانان دست‌به‌قلم و مخاطب نشریه بود حالا گروهی قلم‌ها را رصد و خوش‌قلم‌ها و استعدادهای ادبی را حمایت می‌کردند. این تا جایی پیش رفت که کم‌کم نام بعضی خوانندگان دائمی نشریه به عالم ادبیات گره خورد. آنها به‌مرور پا به عرصه هنر، فرهنگ، نویسندگی، شاعر یا رسانه گذاشتند و صاحب سبک شدند. همان‌هایی که وقتی از آن‌ها می‌خواهی با شنیدن کلمه «سه‌شنبه» اولین چیزی که به ذهنشان می‌رسد را بگویند، می‌گویند: «کیهان بچه‌ها».

یادی از حبیب...

برای انقلاب نوپای اسلامی در دهه 60 این استعدادیابی، خدمت فرهنگی بزرگی بود و فردی که سال‌ها با کمک بچه‌های مسجد «جوادالائمه(ع)» محله جی، نشریه بچه‌های سوره و جلسه‌های مسجدی «دوشنبه‌های داستانی» را اداره می‌کرد، خوب راز و رمز این کار را بلد بود. همان جلسه‌هایی که تعدادی از بچه‌های آن بعدها شهید شدند.

همان محفل ادبی ساده‌ مسجدی که بعدها قبای بزرگ‌تری پوشید و جشنواره سال کتاب شهید «حبیب غنی پور»، خوش قلم‌ترین بچه مسجدی آن دوشنبه‌ها را در سطح کشور رقم زد. جشنواره ای که حالا یکی از مهم ترین های فرهنگی برای اهالی ادبیات است. «بهزاد بهزاد پور» کارگردان، «فرج‌الله سلحشور»، «محمدناصری» و «اصغر نقی زاده» هم چند نفر از چهره‌های بنام و برکت فرهنگی-هنری این مسجدهستند.

«سوسن طاقدیس»، «حسین فتاحی»،‌ «محمد میرکیانی»، «افسانه شعبان‌نژاد»، «محمدکاظم مزینانی»، «فرهاد حسن‌زاده» و ... هم نامشان با کیهان بچه‌ها گره‌خورده است. قوت این قلم‌ها به‌قدری بود که به تعبیر اهل فرهنگ شاید بتوان کیهان بچه‌ها را در آن مقطع، نشریه ای پر از شعر، داستان کوتاه و قصه‌های دنباله‌دار در قواره یک کتاب به شمار آورد.

وقتی فردی از کیهان بچه‌ها رفت

به‌مرور اما با تفاوت ذائقه فرهنگی جامعه،‌ افزایش یک‌باره نشریه‌ و ضمیمه های کودک و نوجوان و رفتن نویسندگانی که نخستین تجربه‌های اجتماعی جدی نوشتن و انتشار داستان را از خانه خود، کیهان بچه‌ها آغاز کرده بودند به نشریات دیگر، کیهان بچه‌ها از روزهای رونق فاصله گرفت. توان مالی تحریریه محدود بود و پیشنهاد بهتر، نویسندگان را که معاشی جز نوشتن نداشتند، ناچار به رفتن می‌کرد. ناچار، از این‌ رو که مصاحبه‌های متعددی از این نویسندگان هست که رفتن از کیهان بچه‌ها را مثل ترک خانه پدری تلخ توصیف می‌کنند. البته در این میان بودند نویسندگانی که دوست داشتند بعد از یک دوره تجربه کار گروهی و تحریریه‌ای، مستقل‌تر و در نشریه خودشان قلم بزنند.

اما به اذعان بسیاری از اهالی فرهنگ و ادبیات، با درگذشت امیرحسین فردی که حدود نیمی از عمر خود را در این مطبوعه گذرانده بود، روزهای دشوار کیهان بچه‌ها آغاز شد. شماره 2807، آخرین کیهان بچه‌های دوره زنده‌یاد فردی سه‌شنبه 12 دی 1391 با بهای 400 ریال منتشر شد.

خاطره بازی با کیهان بچه‌ها

کیهان بچه‌ها را شاید بتوان از آن دسته نوستالژی‌های مشترک چند نسل به شمار آورد. مجله‌ای که در قطع وزیری چاپ شد. برای چند نسل خاطره رقم زد و هر وقت صحبت از آن به میان می‌آید، مخاطبان قدیمی‌اش که حالا احتمالاً خیلی‌هایشان پا به سن گذاشته‌اند و شاید چندتایی از آن را به یادگار نگه‌داشته باشند، خاطرات دویدن تا دکه روزنامه‌فروشی به شوق خرید نشریه و خواندن آن شب‌به‌شب بعد از تمام شدن درس‌ومشق را مرور کنند. مثل جملاتی که در ادامه می‌خوانید و نمونه‌ای از نظرات و به عبارت بهتر، خاطرات مخاطبان در واکنش به مطالبی است که درباره کیهان بچه‌ها در فضای مجازی منتشرشده است.

* سلام.59 سالمه.یادش به خیر مجله را که می‌گرفتم همان روز تمام مطالبش را می‌خواندم و تمام می‌کردم وبعدیک هفته انتظار تاشماره بعدی. فکر می‌کنم بهای آن هم 5ریال بود. هنوزهم چندتایش را دارم.

*یادش به خیر سال 1364 این مجله رو 25 ریال می‌خریدیم و یک‌راست سراغ صفحه لطیفه هاش می‌رفتیم.
*من در روزگار بچگی در سال‌های 61 به بعد این مجله بسیار دوست‌داشتنی را می‌خریدم یادش به خیر روزهای سه‌شنبه و کیهان بچه‌ها. موقع برگشتن از دبستان سعدی می‌دویدم خانه، دو تومان از مادر می‌گرفتم می‌دویدم سرِ پامنار و کیهان بچه‌ها می‌خریدم و تا برسم خانه همان‌جا تو کوچه ورق می‌زدم و همیشه عادت داشتم همراه ناهار خوردن کیهان بچه‌ها می‌خواندم چه کیفی می‌داد.

انتهای پیام/

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، وزارت خارجه عربستان سعودی در بیانیه‌ای حمله موشکی تلافی‌جویانه ایران به نظامیان تروریست آمریکا را در عراق محکوم کرد.

به گزارش خبرگزاری رسمی عربستان سعودی (واس)، ریاض در این بیانیه اقدام موشکی ایران را «نقض حاکمیت ملی عراق» توصیف کرد و از طرفین خواست خویشتن‌داری کنند.

وزارت خارجه عربستان سعودی در حالی پاسخ مشروع ایران به اقدامات تروریستی آمریکایی‌ها در منطقه را محکوم می‌کند که سعودی‌ها در جریان حمله تروریستی آمریکا به خودروی حامل سپهبد سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه و ابومهدی المهندس، جانشین رئیس الحشد الشعبی را محکوم نکرد و آن را مصداق نقض حاکمیت عراق ندانست.

سعودی‌ها طی مدت جنگ عراق با تروریسم داعش، همواره در صحنه سیاسی و رسانه‌ای به نیروهای الحشد الشعبی حمله می‌کردند و آن‌ها را تروریست می‌خوانند.

انتهای پیام/ق

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، «بَری مک‌کافری» ژنرال بازنشسته و چهار ستاره ارتش آمریکا معتقد است حضور دریای عزاداران ایرانی و مشارکت میلیون‌ها نفر در مراسم تشییع پیکر سردار «قاسم سلیمانی» فرمانده شهید نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور ایالات متحده را تا حد مرگ ترسانده است.

مک‌کافری در مصاحبه با شبکه «اِم‌اِس‌اِن‌بی‌سی.» در واکنش به تهدید ترامپ برای بمباران مراکز فرهنگی ایران گفت: «این یک قضاوت بد و مضحکانه توسط یک رئیس‌جمهور آمریکا بود. وزیر دفاع [مارک] اسپر یک فرد شایسته و معتمد به نفس است، ژنرال مارک میلی [رئیس ستاد مشترک] سال‌ها در نبرد بوده... اما می‌توانید تصور کنید که چه چیزی در ذهن آنها می‌گذشته وقتی شنیدند که رئیس‌جمهور از بمباران سایت‌های یونسکو و باستانی [در ایران] حرف می‌زد!»

وی تهدید ترامپ را «مخوف» توصیف کرده و افزود: «تفنگداران ما همینجا (آمریکا) هم از چنین مکان‌های فرهنگی و موزه‌ها حفاظت می‌کنند».

این ژنرال آمریکایی سپس به مراسم تشییع پیکر سردار شهید سلیمانی پرداخته و توضیح داد: «به‌نظرم او از چیزی که اتفاق افتاد، تا حد مرگ ترسید! او مراسم تشییع ژنرال سلیمانی را تماشا کرد و ترسید. امیدوارم او مسیر عاقلانه‌ای در پیش بگیرد».

مک‌کافری در پایان با بیان اینکه آمریکایی‌ها به دنبال جنگ با ایران نیستند، گفت: «البته [جنگ] از نظر سیاسی هم برای او (ترامپ) ویرانگر است».

وی پیشتر هم با انتقاد از اظهارات رئیس‌جمهور این کشور مبنی بر عقب‌نشینی نکردن از عراق، گفت ترور سردار سلیمانی احمقانه و فکر نشده بود. (جزئیات بیشتر)

بامداد جمعه سیزدهم دی ماه (سوم ژانویه) نظامیان تروریست آمریکایی با استفاده از یک فروند پهپاد نقطه‌زن، سردار سلیمانی و «ابو مهدی المهندس» معاون سازمان الحشد الشعبی را به شهادت رساندند (+). در پی این خبر، وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) مسئولیت ترور شهید سلیمانی و ابومهدی المهندس را بر عهده گرفت و در بیانیه‌ای اذعان کرد که این ترور به دستور رئیس جمهور آمریکا صورت گرفته است. 

به گزارش گروه اقتصاد بین‌الملل خبرگزاری فارس به نقل از بی‌بی‌سی، انتشار قسمتی از پیام‌های داخلی شرکت بوئینگ، سوال‌های بسیاری در مورد امنیت این هواپیما مطرح کرده است.

در یکی از پیام‌ها، کارمندی می‌گوید، این هواپیما «توسط دلقک‌ها طراحی شده است.»

طراحی این هواپیما در این پیام‌ها «کاملا غیرقابل قبول» توصیف می‌شود.

پس از سقوط‌های مرگ بار در اندونزی و اتیوپی که  در مجموع منجر به مرگ 350 نفر شد، بوئینگ 737 مکس در مارس 2019 کنار گذاشته شد.

بوئینگ اعلام کرد: صدها پیام را به عنوان بخشی از تعهد به شفاف سازی منتشر کرده است.

ماه گذشته به اداره هوانوردی امریکا و کنگره آمریکا، نسخه‌های بدون واکنش ارائه شده بود.

بوئینگ اعلام کرد: «این پیام‌ها نشان‌دهنده شرکتی نیست که ما هستیم و باید باشیم و کاملا غیرقابل هستند.»

یک کارمند این شرکت در آوریل 2017 نوشته است: «این هواپیما توسط دلقک‌ها طراحی شده و به نوبه خود توسط تعدادی میمون مورد نظارت قرار گرفته است.»

پیام دیگری در نوامبر 2015 نشان می‌دهد  که چه میزان این شرکت علیه ناظران هوانوردی که خواستار آموزش خلبان‌ها شده بودند، لابی می‌کرده است.

در فوریه 2018، یک کارمند بوئینگ از همکارش می‌پرسد: «آیا خانواده خود را سوار بوئینگ مکس می‌کنی؟ من چنین کاری را نمی‌کنم.»

نفر دوم جواب می‌دهد: «نه»

پیتر دیفازو، رئیس کمیته ترابری آمریکا که در مورد بوئینگ 737 مکس تحقیق می‌کند، گفت این پیام‌ها «نشان از تلاش هماهنگ دارد و به روزهایی برمی‌گردد که برنامه بوئینگ مکس 737،  اطلاعات مهمی را از ناظران و عموم مردم پنهان می‌کرد. »

به گزارش فارس، آخرین سانحه مربوط به هواپیماهای بوئینگ 737 به سقوط روز گذشته یکی از آنها در حوالی تهران بازمی‌گردد که به کشته شدن 176 سرنشین آن منجر شد.

هواپیمای بوئینگ 737 یکی از پرتیراژترین هواپیماهایی است که تاکنون در جهان تولید شده، اما در عین حال از جمله هواپیماهایی است که بیشترین قربانی را در جهان در حوادث هوایی به خود اختصاص داده است. 

در حقیقت خطرناک‌ترین هواپیمای مسافربری حال حاضر جهان است و تاکنون 4 هزار و 300 نفر در حوادث مرتبط با این نوع هواپیما در جهان جان خود را از دست داده‌اند. (جزئیات بیشتر)

انتهای پیام/