بیژن نوباوه منتخب مجلس یازدهم گفت: فصلهای قبلی سریال «پایتخت» را دیده بودم و به نظرم کار قابل قبولی بود اما امسال احساس کردم که هرگز مخاطب این سریال نیستم.

«بیژن نوباوه» خبرنگار و نماینده دوره هشتم، نهم و منتخب یازدهمین دورهمجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری فارس، درباره مجموعه تلویزیونی «پایتخت 6» گفت: فصل های قبلی سریال را دیده بودم و به نظرم کار قابل قبولی بود اما امسال احساس کردم که هرگز مخاطب این سریال نیستم.
**نویسندگان پایتخت به احساسات مردم توجهی ندارند
وی در ادامه درباره اعتراض و گلایه خانواده ها مبنی بر بدآموزی این سریال در فصل 6 نیز گفت: درباره برنامه های صداوسیما واقعا انتقاد زیاد است و این روزها علاوه بر نوروز مردم صدر در صد در خانه هایشان هستند و برنامه های تلویزیون اصلا جذاب نیست. فیلم های سینمایی بسیار ضعیف است و بسیاری از اینها پخش می شود با اینکه محدودیت سنی دارد در صورتیکه باید برای بچه هایی که الان مدرسه هم نمی روندو تحملشان هم کمتر است، برنامه ها و فیلم های بیشتری پخش کنند.
نوباوه در ادامه نیز بیان داشت: در سریال پایتخت، کاراکتری که راننده نماینده مجلس بود با حرف ها و رفتارش یک نوع اباحه گری و یک نوع رفتار عوام پسندانه ای را تصویر می کرد. تازه عوامی که دیگر امروزه همین ها را هم نمی پسندد. یعنی این مسائل تکراری است و نشان می دهد نویسنده های سریال نویسنده هایی نیستند که به فرهنگ، فولکلور و احساسات مردم اهمیت بدهند. شاید شروع فصل جدید این سریال با یک شیب برانگیختن احساسات نوستالژیک مردم بود و مردم به دلیل سادگی این سریال جذب آن شدند.
وی ادامه داد: برای مثال لهجه محلی مردم را بسیار جذب می کرد و آدم ها خیلی بی شیله و پیله بودند ولی سریال کم کم راهی را رفت که سریال هایی که از نظر سناریو ضعیف هستند این مسیر را می روند. کم کم وارد شرایطی می شوند که بتوانند 14 قسمت را پر کنند و مسائلی در آن مطرح می کنند که بیش از اینکه نگاه به نیاز جامعه در این شرایط داشته باشد، متاسفانه سعی می کند خودش برای خودش بدون در نظر گرفتن خواست مخاطب حرف هایی را بزند که بسیاری از آنها تکراری است و شاید خیلی هایش با فرهنگ ما حتی مغایرت دارد.
**ادامه پایتخت با این هزینه ها به صلاح نیست
نوباوه در ادامه نیز عنوان داشت: نوع ارتباط بین زن و مرد و یا رفتار زن و مردهایی که نباید به این شکل در جامعه ما مطرح شود. به خصوص سریالی که در خانه های مردم جا دارد و این روزها مردم با توجه به شرایطی که دارند برای آن وقت و توجه زیادی می گذارند. به نظر نمی رسد نویسندگان این سریال خیلی دلشان به حال مردم بسوزد و این سریال را برای اغنای افکار عمومی و پر کردن ساعت فراغت آنها ساخته باشند. فکر می کنم ساخت این سریال به پایان رسیده است و ادامه این سریال و چند ده میلیارد هزینه کردن اصلا به صلاح نیست و می شود همین هزینه ها را صرف تولید مستند و سریال های بهتر به لحاظ محتوا کرد که شاید به مراتب تاثیرش بیشتر باشد.
نوباوه تصریح کرد: نمی توان گفت کل برنامه ها را تعطیل کنید و همه برنامه ها خسته و کسل کننده باشد و فقط یک سریال را با حدود 20 میلیارد تومان هزینه به این شکل بخواهید عرضه کنید که این همه انتقاد را هم به دنبال داشته باشد. به نظر می رسد صداوسیما یک نگاه روانشناسانه و جامع شناسانه به برنامه ها را از دست داده و علی رغم اینکه برخی از مسئولین این سازمان ادعای زیادی در روانشناسی دارند، حداقلش را هم ندارند و شرایط تولید یک برنامه آن هم در شرایط بحران در رسانه ملی را رعایت نکردند و این یک عیب بسیار آشکاری است که حتما باید در مورد این سازمان تصمیم های بهتری گرفت و یا افرادی را به کار گرفت که واقعا صلاحیت تولید برنامه را در این سازمان داشته باشند.
وی درباره ضعف در نظارت مدیران تلویزیون و سوءاستفاده سازندگان نیز گفت: وقتی که مدیریت در یک رسانه، مدیریت آگاه باشد، قطعا عواملی که با آنها کار می کنند نیز عواملی آگاه به کار هستند. تهیه کننده آن چیزی را می سازد که به او می گویند یا تهیه کننده پیشنهادی می دهد و سازمان اگر پیشنهادش را نپذیرد عوض می کند. اساسا می گویند متولی است که آبروی امام زاده را حفظ می کند.
**صداوسیما نیاز به یک تغییرات اساسی دارد
وی افزود: صداوسیما امروز با مشکلات بسیاری مواجه است. چه از نظر مسائل مالی که این سازمان با آنها دست به گریبان است و چه از نظر مدیریتی که واقعا این روزها زبانزد شده است و فکر می کنم یک نیاز اساسی برای تغییرات بنیادی و اساسی در داخل سازمان صداوسیما وجود دارد و اگر این اتفاق نیفتد روز به روز مخاطبان این سازمان کمتر خواهند شد و رغبت مردم برای دیدن رسانه های خارجی بیشتر خواهد شد و در واقع ما را از هدف رسانه ملی دور می کند.
نوباوه عنوان داشت: ما قبلا هم در مجلس تلاش کردیم تا قانون اداره صداوسیما را تدوین کنیم اما متاسفانه دست هایی که در کار هست جلوی این کار را گرفت. این مسئله، مسئله تازه ای نیست و بارها رهبری فرمودند من رئیس سازمان را انتصاب می کنم ولی اداره صداوسیما را قانون معلوم می کند و ما قانونی مدون برای اداره صداوسیما نداریم. شورای نظارتی که بر صداوسیما نظارت می کند، نظارت استصوابی نیست و نظارتش فقط برای تهیه گزارش و در اختیار گذاشتن این نظارت برای سران سه قوه و مقام معظم رهبری است. به همین دلیل تمکین کافی از سوی صداوسیما نسبت به این نظارت وجود ندارد و البته شورای نظارت هم فراز و نشیب داشت.آن زمان که افراد متخصص در آن بودند بهتر و کاراتر عمل کردند و آن زمانی که افراد متخصص کمتری در آن بودند شاید به سمت نگاه سیاسی بیشتر رفت و آسیبش به انقلاب ما و همه ارزش های ما است و واقعا فکر می کنم صداوسیما نیاز به تغییرات بسیار جدی دارد و افرادی که منصوب می شوند باید از حداقل فهم رسانه ای برخوردار باشند که متاسفانه طی این چند سال ما این را ندیدیم و متاسفانه اثراتش را هم در برایند صداوسیما داریم می بینیم.
این نماینده مجلس شورای اسلامی نیز گفت: غیر از معاونت سیاسی صداوسیما که واقعا پر سابقه ترین معاونت سازمان هست و نیروهای بسیار زبده ای دارد و در برهه های گوناگون و شرایط مختلف خیلی خوب کار کرده و خود را نشان داده مابقی سازمان دچار مشکل است. اما بسیاری از معاونت های ما اینطور نیست و استقلال صداوسیما با این شرکت های اقماری که به نوعی منویات صداوسیما را در دست گرفتند تا جایی که رئیس سازمان می گوید نمی توانیم تبلیغی را مجانی پخش کنیم در حالیکه وضعیت کشور در برهه حساسی است.
نوباوه ادامه داد: برای اینکه مردم را در خانه نگه دارند شرکت های اینترنتی تشویق شوند این ها نیاز به سازوکار دارد اما رئیس سازمان علنی می گویند که ما این قدرت را نداریم یعنی چه؟ یعنی رسانه ملی یک کشور فقط باید پول دربیاورد؟ و در اختیار شرکت هایی قرار بگیرد که هیچ هدف فرهنگی برای این سازمان ندارند و ما نشانه هایش را از این آگهی هایی که کل سبک زندگی مردم را تغییر داده و مشکل های اساسی برای مردم و برای هویت اسلامی ایرانی ما ایجاد کرده را شاهدیم که مسئله بسیار مهمی است حتی بیش از پرداختن به یک سریال. به نظرم مسئله صداوسیما امروز به نقطه حساسی رسیده است و اگر آدم های متخصص در این سازمان در مدیریت کلان به کار گرفته نشوند ما شاهد ضربه های بسیار سختی خواهیم بود.
انتهای پیام
سردار غلامی محکم اما بی تکلف حرف می زند. با طومار پر و پیمان آمار فاخری که هر کدام آن ها به تنهایی کفاف سرفراز کردن یک ملت، برای مقابله با بحران کرونا را میدهد، روبه روی ما نشست. مخلص کلام سردار میدان دیده ما ایثار مخلصانه و بی منت جوان هایی بود که حالا در گمنامی تمام نفرات سپاه تمام نشدنی این کارزار شده اند. ایثاری که بی برو برگرد چهره ایران اسلامی در مقابله با این بحران را با همه دنیا متفاوت کرده است.

گروه اجتماعی خبرگزاری فارس- معصومه اصغری: بهار برای ویروسی که خیل آدم ها را از خیابان ها روبیده و به پستوی خانه ها کشانده تره هم خرد نمیکند. به سنت همیشگیاش درخت های جوانه زده اطراف میدان سپاه را در آغوش کشیده و با نسیمی که میرود و نرفته بر میگردد سر بازی را با شاخه های تازه نفس باران خورده باز کرده است. قرار است در یکی از اتاق های مقر فرماندهی سازمان بسیج با سردار غلامی گفتگو کنیم. مسئول پدافند زیستی بسیج که بخشی از سر و ساکت بودن این روزهای خیابان های شهر مدیون تلاش شبانه روزی اعضا و زیرمجموعه های این تشکیلات است. سردار با آمارهای تاق و جفت و از حساب گذشته رو به روی ما مینشیند. تعارف ندارد و پیش از هر چیز میگوید ما ابتدا در مقابله با شیوع بیماری کرونا غافلگیر شدیم اما به برکت معجزه ای که محصول انقلاب اسلامی است مهار آن را به دست گرفتیم و انشاالله مثل سال های دفاع مقدس از این مبارزه نیز با سربلندی و افتخار بیرون خواهیم آمد. جلوه های این پیروزی با نقش آفرینی ایثار جوان های این مرز و بوم آغاز شده و چهره تازه ای از ایران اسلامی را به رخ جهانیان خواهد کشید.
- در ابتدای گفتگو از وظایف تعیین شده پدافند زیستی سپاه پاسداران بفرمایید. خیلی ها با عملکرد و رویه عادی این ستاد آشنایی ندارند؟
اولویت نخست پدافند غیر عامل زیستی حفظ جان هم میهنان و سرمایه انسانی کشور است. هر نوع تهدیدی که جامعه را از این منظر به خطر بیندازد این پدافند برای مقابله با آن به میدان عمل میآید. منظور از این تهدیدها صرفا پدیده های طبیعی مانند سیل و زلزله نیستند و شیوع بیماری های خطرناک و مشکوک نیز در ذیل و دامنه آن قرار میگیرند. در چنین شرایطی است که پدافند غیرعامل زیستی با کمک زیر ساخت هایی که در نقاط مختلف کشور پراکنده هستند به مقابله با این نوع بحران ها می پردازد و معمولا عملکرد آن مطابق با شرایط موجود در آن بحران تعریف و سازمان دهی می شود.
- چه زمانی مقابله با بحران کرونا برای پدافند زیستی جدی شد؟ آیا ظرفیت های موجود در استان ها به گونهای تعبیه شده بود که میزان غافلگیری در خدمات رسانی را کاهش دهد؟
این بیماری همان طور که می بینید بیشتر کشور ها را درگیر کرده است. ابعاد این گرفتاری به اندازه ای گسترده است که مقابله با آن حتا با وجود آمادگی های قبلی کار ساده ای نیست. باید بگویم ما در مقابله با ورود این ویروس و شیوع آن تا اندازه ای غافلگیر شدیم. جزو کشور های اولی بودیم که ناگهان میزان مبتلایان و متاسفانه فوتی های مان آمار قابل توجهی پیدا کرد. در واقع ما در دوران پیک بیماری و شیوع آن در شهر قم که به طور نگران کننده ای آمار مبتلایان را بالا می برد با این بیماری رو به رو شدیم. حال رزمندههایی را داشتیم که دشمن، خط شان را شکسته است و فضای ملتهب اینچنینی را تجربه می کردیم. بنابراین نمیتوانم بگویم ما با آمادگی کامل این مقابله را شروع کردیم اما در ادامه اتفاق هایی افتاد که برخی از تهدید ها را تبدیل به فرصت کرد.
- روز هشتم اسفند تفاهم نامه ای میان پدافند زیستی و وزرات بهداشت منعقد شد. مفاد این تفاهم نامه به چه رویداد هایی میدان کار اجرایی در شهرها و استان های مختلف داد؟
بلافاصله بعد از جدی شدن بحران شیوع ویروس کرونا در کشور جلساتی با حضور وزیر محترم بهداشت برگزار شد. از آنجایی که بحث مقابله با این بیماری یک موضوع کاملا تخصصی بود و هر کسی قرار بود کاری انجام دهد باید در خدمت توصیه های عزیزان مان در وزارت بهداشت قرار میگرفت به همین دلیل این تفاهم نامه در روز 12 اسفند به طور رسمی بین پدافند زیستی و وزارت بهداشت منعقد شد. در مفاد این تفاهم نامه وظایفی تعریف شد که با استفاده از زیرساخت های موجود و ظرفیت های سازماندهی شده بسیج، اقدام به اجرای آن ها در همه قرارگاه های ما آغاز شد. بندهای این تفاهم نامه بر اساس نیاز های موجود مطرح شدند و با عنایت خدا و پای کار آمدن 530 هزار نیروی بسیجی بند بند آن به سمت اجرایی شدن سوق پیدا کردند.
- مهم ترین اتفاق های موثری که تا به حال با همکاری این تعداد از بسیجیان با فرماندهی پدافند زیستی رقم خورده در چه مواردی خلاصه می شود؟
در ابتدا ساز و کار ورود تخصصی بسیج به این بحث به تایید مقام معظم رهبری رسید. پس از آن گروه های مختلفی از بسیجیان سراسر کشور با سازمان دهی پدافند زیستی در زیرمجموعه نیروهای خانه های بهداشت و پایگاه های سلامت و همچنین دانشگاه های علوم پزشکی در استان های مختلف قرار گرفتند. با وجود این همکاری ها کار بی نظیر غربالگری شهروندان آغاز شد. موفقیت در این حوزه تا جایی پیش رفت که براساس آمارهای موجود غربالگری بیش از 60 میلیون نفر به انجام رسید. در کنار این رویداد عملکرد های بی نظیر دیگری هم وجود داشته است اما از آنجا که این مهم در کشورهایی که درگیر این ویروس هستند کم نظیر است برای همه متخصصان امر اهمیت ویژه ای پیدا کرده است.
- میدانیم که این نرخ از غربالگری در میان مردم کشور با روش های مختلفی انجام شده است. نقش پدافند زیستی در چه بخشی از این غربالگری ها پر رنگ تر بوده است؟
بله درست است. برای غربالگری این جمعیت میلیونی از روش های متفاوتی استقاده شده است. برخی از مردم به صورت خود اظهاری علائم خود را در درمانگاه ها، خانه های بهداشت و پایگاه های سلامت ثبت کرده اند. عده ای با استفاده از برنامه های مورد تایید وزارت بهداشت در سامانه سلامت در مورد این غربالگری اقدام کردند و بخش اصلی کار نیروهای بسیج ما در این زمینه معطوف به فعالیت در سامانه 4030 شده است. بیش از 130 هزار تیم غربالگری در خدمت وزارت بهداشت قرار گرفته است و ثبت فعالیت های این عزیزان به صورت روزانه ادامه دارد و به این شکل آمار های ما دقیق و سازمان دهی شده به روز می شوند و همین باعث ایجاد عملیات های راهبردی بهتر و دقیق تر در حوزه مقابله با این بیماری می شود.
- تیم های زیرمجموعه پدافند زیستی در قرارگاه های بسیج بعد از تشخیص بیمار در سیکل غربالگری چه اقدام هایی انجام می دهند. آیا وظایف آن ها در قبال با این بیمار ها طبق تفاهم نامه با وزارت بهداشت ادامه دارد یا صرف این شناسایی و جدا سازی این افراد وظیفه آن ها به اتمام می رسد؟
خیلی خلاصه بخواهم به این سوال پاسخ بدهم باید بگویم که شناسایی این بیماران قدم اول مسیر این عزیزان است. کار رده های دیگری از تیم های بسیجی ما که انصافا در حال خطر پذیری و بهتر بگوییم ایثار کردن هستند بعد از این مرحله آغاز می شود. سردار سلامی در گفتگویی اشاره کردند ما حتا یک بیمار رها شده در کشور نداریم در حالی که داریم میبینیم و دنیا دارد این تصاویر را مخابره میکند و همگان با چشم باز می بینند که متاسفانه بیماران سالمند و نیازمند کشورهای غربی که همواره دم از حقوق بشر می زنند به حال خودشان رها شده اند. برخی از بیمارانی که خوش شانس تر بوده اند در خیابان ها و در راهروی بیمارستان ها ویزیت می شوند و درمان آن ها ناقص است. طبق تفاهم نامه ای که پدافند زیستی با وزرات بهداشت منعقد کرده نه تنها به فرد بیمار رسیدگی می شود بلکه حتی خانواده های آن ها نیز در نگرانیهای شان تنها نمیمانند.
بعد از غربالگری و تشخیص قطعی بیماری در فرد، ابتدا به خانواده اش اطلاع داده می شود. سپس با هماهنگی آن ها تیم های دو تا سه نفره بلافاصله به محل زندگی آن بیمار اعزام می شوند و اقدام به ضد عفونی ساختمان مسکونی و داخل خانه ها میکنند. توصیههای لازم توسط کارشناسان به خانواده داده میشود. اگر فرد در اماکن دیگری تردد داشته آن نقاط نیز ضدعفونی می شوند و به این شکل نگرانی اطرافیان بیمار نیز به حداقل می رسد.
- از ایثار و خطر پذیری جوانانی گفتید که این روزها فعالیت شان را چند برابر کرده اند تا مردم با خیال آسوده تری در قرنطینه بمانند. این روحیه از ابتدای این بحران وجود داشت یا به مرور و با شناخت بیشتر شرایط موجود شکل منظمی به خود گرفت؟
خیلی از آن هایی که سال های دفاع مقدس را درک کرده اند اشاره داده اند که جوان های امروزی ما شبیه به رزمنده ها ایثار کردند. من در این مدت کم جلوه هایی از این فداکاری را دیده ام که جایگاه این جوانان را برایم هم طراز جوانان مدافع حرم کرده است. یادم هست در روزهای نخستی که وضعیت بحرانی در گیلان اعلام شد وضعیت واقعا نا امید کننده بود.دقیقا مثل این بود که نیروها بدون تجهیزات در یک نبرد تمام عیار زمینگیر شده باشند. میزان تلفات و مبتلایان لحظه به لحظه بیشتر می شد. پزشکان و پرستاران فدارکاری را از دست می دادیم. ماسک، دستکش و ژل ضدعفونی بسیار کمیاب شده بود. ظرفیت تخت های بیمارستانی کفاف بیماران را نمیداد. پرستاران و نیروهای خدماتی در بیمارستان ها بعضا چند شبانهروز بی وقفه و بدون استراحت خدمت رسانی کرده و به غایت خسته و ناامید شده بودند و خودشان را در خطر میدیدند.
در چنین شرایطی که رعب و وحشت از این ویروس در جامعه مان به اوج خود رسیده بود خبری به من دادند که من را متاثر کرد. گفتند 200 نیروی جهادی قصد ورود به بیمارستان های گیلان برای انجام کارهای خدماتی دارند و برای این کار اجازه می خواهند. بسیار منقلب شدم. این جوان ها نمیخواستند از راه دور خدمت کنند. منتظر اجازه بودند تا بدون معطلی بروند در دل خطر و در کنار پزشکان و پرستاران و نیروهای خدماتی بیمارستانهایی که وضعیت آن ها قرمز اعلام شده بود خدمت کنند. به برکت حضور همین جوان های بسیجی ورق برگشت. انگار پرستاران و نیروهای بیمارستانی روحیه گرفتند. به وضوح دیدند که تنها نیستند. در این فاصله نیروهای جهادی دیگر هم پای کار آمدند و کارگاه های تولید ماسک به سرعت راه اندازی شدند و رفته رفته توانستیم با همین ایثارگری ها کنترل اوضاع را به دست بگیریم و آرامش نسبی را به این بیمارستان ها برگردانیم.
- آیا این خبر درست است که با تلاش نیروهای خودجوش بسیجی در قرارگاه های استانی روزانه هزاران ماسک در شهرهای مختلف تولید میشود و در برخی از آن ها دیگر خبری از کمبود ماسک نیست؟
بله خوشبختانه طبق آماری که ما در اختیار داریم تا کنون بیش از 9 هزار گروه جهادی اقدام به تولید ماسک کردهاند. نمی توانیم بگوییم که این نیاز به طور صد در صد برطرف شده است، اما به عنوان مثال اطلاع داریم که در اردبیل این نیاز به گونه ای رفع شده که حالا گروههای جهادی حاضر در این استان اعلام کردهاند که بخشی از تولیدات شان را می توانند در اختیار استان گیلان قرار دهند.
- آیا به برخی از گروه ها و تشکل های بسیجی ماموریت های ویژه ای داده شده است؟ به عنوان مثال اطلاع داریم که بسیج جامعه طلاب بعد از انجام استفتاء از مقام معظم رهبری در مورد تجهیزفوت شدگان مبتلا به کرونا پای کار غسل دادن و کفن کردن اموات در غسالخانه ها آمدند. این کار به انتخاب این جامعه از بسیجیان کشور انجام شده یا با توجه به ویژگی این طلاب به آن ها محول شده است؟
شیوع این بیماری با همه گرفتاری هایی که داشته است چهره مقابله ما با این ویروس را با همه کشورهای دنیا متفاوت کرده است. اعتقاد راسخی دارم که جلوه های ایثارگری این عزیزان در تاریخ ما ماندگار و مثال زدنی خواهد شد. این کاری نیست که خوشایند کسی باشد. بسیاری از این طلبهها هرگز تجربه ورود به این فضا را نداشتند. اما عشق به ولایت و مردم و انجام کار واجب آن ها را به طور خودجوش پیشتاز این عرصه کرد. یعنی طلاب ما نخستین گروه از بسیجیان بودند که به طور آتش به اختیار به این حوزه ورود کردند و باعث تسکین نگرانی خانواده های داغدیده شدند.
بعد از پاسخ استفتاء از مقام معظم رهبری به مرور 5 هزار و 95 طلبه بسیجی کار بسیار دشوار و پرخطر غسل دادن اموات فوت شده از این بیماری را به عهده گرفتند. انجام این کار تنها با داشتن ایمان و اعتقادات راسخ دینی امکان پذیر است و می بینیم که این عزیزان به بهترین شکل ممکن این ماموریت را با اشتیاق و نه با اکراه انجام می دهند تا باعث آرامش خاطر خانواده های داغداری شوند که حتا امکان برگزاری مراسم ترحیم را هم ندارند و این مصیبت سختی برای این دسته از هم میهنان ماست.
این ماموریت بعد از انجام این حرکت های خود جوش به طور رسمی به جامعه بسیج طلاب ابلاغ شد. در برخی از استان های ما تعداد نیروی داوطلب برای این کار کم است. بد نیست بدانید که تعداد قابل توجهی از این عزیزان به دلیل انجام این کار شهرشان را ترک کرده و در غسالخانه شهرهای دیگری مشغول خدمت رسانی هستند. من در فضای مجازی تصاویر تاسف باری از شیوه خاک سپاری دسته جمعی در برخی از کشورهای غربی را دیدم. اگر این تفکر مخلصانه بسیجی نبود و میدان از حضور آن ها خالی می شد به واقع ما هم ممکن بود به گرفتاری های آن کشور ها دچار شویم و نتوانیم کنترل اوضاع را به دست بگیریم اما این جوان ها رحمت الهی شده اند و در این شرایط سخت آماده و حاضر به خدمت هستند.
- یکی از ظرفیت های بکارگیری از بسیجیان استفاده از ارتباط های موثر آن ها در متن محلات و مناطق و شهرستان ها و نقاط روستایی بوده است. در واقع عملکرد این گروه ها در مقیاس های کوچک جغرافیایی در مجموع باعث ثبت آمارهای فاخری در حوزه مقابله با بحران ویروس کرونا شده است. با توجه به این ویژگی تاثیرگذار چه وظایفی در مفاد تفاهم نامه پدافند زیستی با وزرات بهداشت به این گروه ها محول شد؟
مردم در کوچک ترین مقیاس های محل سکونت که همان محله ها هستند بسیجیان شان را می شناسند. مکان پایگاه و قرارگاه های بسیج در این نقاط مشخص است. همه میدانند که این گروه در همه بحران ها از زلزله گرفته تا سیل و ایجاد امنیت در محلات نقش موثری ایفا کرده اند. خیران و نیکوکاران هر محله به این بسیجیان مومن اعتماد دارند و کمک های شان را به آن ها می سپارند و همین امرو کار در این زمینه راه را برای کمک رسانی گسترده تر در شهرستان ها و شهر های بزرگ تر هموار میکند.
یک مثالی برای شما میزنم. در یکی از شهرهای کم برخوردار خراسان شمالی گروهی از همین بسیجیان در حال آماده سازی 6 هزار بسته از اقلام بهداشتی برای نیازمندان بودند. این کاربه طور آتش به اختیار در همان روزهای نخست بحران شکل گرفت. تعدادی از این جوان ها متوجه شدند که این بیماری برای سالمندان مخاطره آمیز است و خرید های آن دسته از سالمندانی که کسی در کنار خود نداشتند را به عهده گرفتند.نتیجه این کارها به گوش مسئولان بالادست استان رسید و آن ها نیز با پای کار آوردن خیران و نیکوکاران شناخته شدهای اقدام به کمک رسانی به این گروه کردند و این 6 هزاربسته با همین همکاری و اعتماد متقابل طرفین تبدیل به 156 هزار بسته شد و به دست خانوارهای نیازمند رسید. خب همین یک نمونه نشان میدهد که اعتماد به این جوان های آتش به اختیار بسیجی تا چه اندازه می تواند نتایج مثبتی را رقم بزند.
- این گروهها عملکردی در پیشینه خود داشتهاند که حالا به کار بازکردن گرههای بحران مقابله با کرونا آمده باشد؟
بله. انجام برخی از کارها بدون برخی زمینه هایی که این گروهها از پیش ایجاد کرده بودند بسیار زمانبر تر می شد. مسئله زمان در مقابله با این بحران اهمیت ویژه ای دارد. وقتی ما میخواهیم به گروههای کم برخورداری که توان خرید اقلام بهداشتی و مواد ضد عفونی کننده را ندارند کمک کنیم نیاز به راستی آزمایی داریم. نیاز داریم بدانیم که این کمکها به نیازمندانی میرسد که حقیقتا توان خرید این کالاها را ندارند. یا نیاز به بانک بیماران، معلولان، جانبازان و افراد سالمندی داریم که در این شرایط بحرانی نیاز به غربالگری ها و رسیدگیهای ویژه دارند.
تصور کنید قرار باشد از صفر شروع کنیم و ایجاد این بانک اطلاعاتی را در محله ها کلید بزنیم. در این شرایط بحرانی این کار تا چه اندازه میتواند زمان بر باشد؟ اما همه این اطلاعات در اختیار این گروههای بسیجی هست. چرا که آن ها سال ها در دل همین محله ها و در همسایگی همین افراد زندگی کردهاند. بارها به کمک آن ها رفتهاند و در این شرایط هم مردم به آن ها اعتماد دارند و به اصطلاح حرف آن ها بیشتر از خیلی مسئولان دیگر در متن همین محله ها برو و خریدار دارد.
- فعالیت های بسیجیانی که اکنون ذیل دستورات پدافند زیستی مشغول خدمت رسانی در حوزه ضد عفونی کردن مبلمان شهری هستند شامل چه مواردی می شود؟
این گروه گسترده و مخلص کمتر از عزیزان دیگر ما که در بیمارستان ها، غسالخانه ها،کارگاه های تولیدی و گروه های توزیع اقلام غذایی و بهداشتی مشغول به خدمت هستند، دیده شده اند. در حالی که داوطلب انجام کار بسیار ارزشمندی شده اند. لازم است بار دیگر تاکید کنم که پدافند زیستی سپاه پاسداران به صورت مستقل تصمیم به انجام فعالیتی در این زمینه نکرده است. طبق مفاد تفاهم نامه با وزرات بهداشت در واقع نیروهای ما در سراسر کشور در خدمت متخصصان این وزارت خانه قرار گرفتهاند تا با توجه به نظرات کارشناسی شده اتفاق های موثری در زمینه مقابله با این بیماری انجام شود. در جلساتی که با این متخصصان داشتیم آن ها نقاطی از اماکن شهری که می توانند بیشترین میزن آلودگی ویروسی داشته باشند را مشخص کردند. دستگاه های خودپرداز، مبلمان وسایل حمل و نقل عمومی، پمپ بنزین ها، تاکسیها و درمانگاه ها از نقاطی بودند که باید به طور روزانه ضد عفونی می شدند و این مهم با کمک تعداد زیادی از بسیجیان گردان های بیت المقدس،کوثر و گردان های امام حسین در حال انجام است.
- سردار غلامی، با توجه به این عملکردها به نظر می رسد در هفته های گذشته از برخی بحران ها مانند کمبود ماسک،کمبود نیروی خدماتی در بیمارستان ها، نحوه خاکسپاری اموات، تجهیز نقاهتگاه ها و کمک رسانی ضروری به نیازمندان تا حدودی فاصله گرفته ایم، یا دست کم کنترل بیشتری بر ابعاد گسترده این بحران ایجاد شده است. این روزها مهم ترین دغدغه پدافند غیرعامل زیستی سپاه معطوف به انجام چه اقداماتی شده است؟
اجرای طرح فاصله گذاری اجتماعی اهمیت دو چندانی در کنترل و مهار این بحران پیدا کرده است. به لطف الهی و اجرای دستورات کارشناسی شده متخصصان امر و خدمت رسانی مخلصانه کادر درمان و بسیجیان سراسر کشور اوضاع در برخی از استان های ما ثبات پیدا کرده است و حرکت برای مهار کامل بیماری و حتی اقدامات پسا بحران در این نقاط آغاز شده است. در چنین شرایطی قطع زنجیره انتقال اهمیت ویژه ای پیدا کرده است. شرایط مردم عزیز ما کاملا قابل درک است. آن ها هفته هاست که در خانه مانده اند. بازار ها تعطیل است. فعالیت مراکز تجاری و اقتصادی، آموزشی و تفریحی متوقف شده است.
تردد در جاده های شهری ممنوع شده و سرپیچی از این قوانین می تواند منجر به بروز شیوع بیماری در یک نقطه شود و دوباره همه دستگاه ها را درگیر خود کند. به همین دلیل سرکشی تیم های بسیجی به این نقاط به ویژه مراکز تجاری و تفریحگاه ها و همچنین ایجاد ایستهای بازرسی برای غربالگری و به طور کلی جلوگیری از ایجاد هر نوع تجمع در اماکن شهری از مهم ترین وظایف گروه های ما در سرتاسر استان هاست.خوشبختانه مردم تا این لحظه همکاری قابل قبولی با مسئولان داشته اند و بسیاری از آن ها در قرنطینه خانگی به سر میبرند.امیدواریم با ادامه این روند و توجه جدی مردم به طرح فاصله گذاری اجتماعی به زودی شاهد مهار این بحران در کل استان های کشور باشیم.
انتهای پیام
نماینده سابق ولیفقیه در امور حج و زیارت با اشاره به اهمیت جلوگیری از شیوع کرونا، به بیان مطالبی درباره تعطیلی حرمهای مطهر امام رضا (ع) و حضرت معصومه (س)، اذکار مجرب در رفع گرفتاری و وضعیت سفرهای نوروزی در زمان کرونا پرداخت.

خبرگزاری فارس ـ گروه حج و زیارت: این روزها با شیوع کرونا در جهان، محدودیتهایی در کشورهای مختلف به منظور مبارزه با کرونا اعمال شده و یک ویروس، کشورهای مختلف و حتی کشورهای پیشرفته را درگیر و عاجز کرده است؛ تا جایی که حتی برخی از این کشورها در تأمین تجهیزات پزشکی دچار مشکل شدهاند و امکان مدیریت این بحران را ندارند.
با این وجود در ایران اسلامی با کمک مردم بصیر و همچنین پیشتازان عرصه سلامت، تجهیزات لازم در بیمارستانها وجود دارد و تمام مردم و مسؤولان برای مبارزه با کرونا فعالیت میکنند.
در این روزها که کرونا در جهان فراگیر شده و اماکن مذهبی بسیاری نیز برای جلوگیری از شیوع این ویروس بسته شده است، برخی افراد با شایعهپراکنی در تلاش هستند تا به جهانیان القا کنند که مسلمانان در سختی و گرفتاری درهای حرمها را بسته و دست از توکل و توسل برداشتهاند. اما به گفته حجتالاسلام قاضیعسکر، نماینده سابق ولیفقیه در امور حج و زیارت، ائمه اطهار (ع) هم در زمان بیماری در کنار توسل و کمک از درگاه خداوند، به توصیههای پزشکی توجه داشتند. همچنین وقتی سلامت جامعه اهمیت دارد، نه تنها حرمها مطهر، بلکه حتی برای این موضوع میتوان نماز جمعه و نماز جماعت را هم که اسلام اینقدر به برپایی آن توجه و تاکید دارد، تعطیل کرد.
در ادامه گفتوگوی مشروح فارس با حجتالاسلام «سیدعلی قاضیعسکر» نماینده سابق ولیفقیه در امور حج و زیارت را میخوانیم:
ائمه (ع) هم بیماری را با ذکر دوا نمیکردند
برخی معتقدند که با شیوع کرونا انگار خدا انسانها را رها کرده و توسلها هم راه به جایی نمیبرد. نظر شما درباره این چنین تفکراتی چیست و آیا ائمه اطهار (ع) هم برای رهایی از گرفتاری و بیماریها تنها به دعا اکتفا میکردند؟
آنچه مربوط به عالم طبیعت و وجود انسانها میشود، در مرحله اول باید مسیر طبیعی خود را طی کند. در زمان ائمه هم میبینیم وقتی بیماری به وجود میآمد، آن بیماری را فقط با ذکر حل نمیکردند، بلکه با مراجعه به اطباء تلاش میشد که بیماری رفع شود و در کنار آن از خداوند منان طلب شفا میشد.
آنچه درباره ذکر میتوان عنوان کرد، این است که چون خدا شفادهنده است و همه چیز به دست قدرت اوست، باید از خدا کمک خواست و دعا کرد که این بیماریها رفع شده و مردم شفا پیدا کنند. در ماه رمضان هم یکی از دعاهایی که بسیار میگوییم «اَللّهُمَّ اشْفِ کُلَّ مَریض» است.
یا وقتی میگوییم «اللَّهُمَّ أَشْبِعْ کُلَّ جَائِعٍ» معلوم است که خدا از آسمان برای اینکه مردم بتوانند رفع گرسنگی کنند، چیزی نمیفرستند، بلکه هر کسی باید به دنبال تلاش و کوشش برود و از دل زمین روزی خود را به دست بیاورد.
بر همین اساس، برای رهایی از کرونا در مرحله اول باید مسیر قانونی و اصلی یعنی همان توجه به توصیههای پزشکان طی شود. هماکنون پیشتازان عرصه سلامت، پزشکان، پرستاران و کادر درمانی فداکاری میکنند تا کرونا از کشور رخت ببندد.
همچنین تلاش میکنند که دارو یا واکسنی تولید کنند تا این بیماری را از بین ببرند. پس از توجه به نکات بهداشتی و رعایت دستورالعملهای پزشکان باید از خدا خواست که در این داروهایی که تولید میشود، شفا قرار دهد.
اگر این دو یعنی هم تلاش برای مبارزه با کرونا و هم توسل به درگاه الهی را پیوند بزنیم، هم عنایت خدا را خواهیم داشت و هم تلاش و کوششی کردهایم تااین ویروس را شکست دهیم.
هر دردی درمان خود را دارد، مثلا وقتی بیماری عفونی به وجود میآید، پزشکان میگویند که باید آنتی بیوتیک مصرف شود. هر بیماری داروی متناسب با خود را دارد، اما در کنار اهمیت مصرف دارو، باید از خدا هم خواست که این بیماری برطرف شود.
«کرونا» ناتوانی انسان در برابر خداوند را نشان داد
نکته دوم این است که درست است بیماریها بلایای طبیعی و امتحانات الهی است. اما از طرفی نشانگر عجز و ناتوانی انسان است. الان حدود 8 میلیارد جمعیت روی کره زمین است و در بسیاری از کشورهای پیشرفته دانشگاههای معتبر و پزشکان و لابراتورهای مجهز وجود دارد، اما هر چند سال، یک ویروس میآید که دنیا در برابر آن عاجز است.
در چند سال گذشته در ایام حج گفتند تب دره ریفت آمده. چند سال بعد آنفلوانزای خوکی و مرغی آمد. هر دفعه اسمی روی بیماری میگذارند، اما به واسطه آن بیماری، انسانها تا مدتها از دفع آن ناتوان هستند. همانطور که خداوند نیز خطاب به مشرکان در قرآن میفرماید: «ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ؛ طالب و مطلوب هر دو ناچیز و ناتوانند» (حج/ 73) بنابراین باید به قدرت خدا پی برد و ایمان آورد که در این جهان پهناور ریزهکاری زیادی قرار داده که هر چه جلو برویم باز هم بینیاز از لطف خداوند نیستیم و هر لحظه عجز ما در برابر خداوند متعال بیشتر نمایان میشود.
هماکنون با شیوع کرونا بهتر است از طرفی این را امتحان ببینیم و از طرفی هم بدانیم که بلایای طبیعی است که هر ساله تکرار میشود. یک وقتی سیل و زلزله میآید و گاهی چنین بیماریهایی پدیدار میشود. علاوه بر این، یکی از نکاتی که نباید فراموش کنیم، این است که در فرهنگ اسلامی، بزرگان دین به ما آموختهاند که باید خیر و خوبی را برای همه بخواهیم. بنابراین اکنون باید دعا کنیم خداوند این بلا را نه تنها برای مسلمانان و کشورهای اسلامی بلکه برای همه کشورها رفع کند.
افرادی که به اسلام میتاختند که دین و علم سازگاری ندارد، جواب خود را گرفتند
برخی بسته شدن درهای حرمهای مطهر در مشهد و قم را نوعی دوگانگی مسلمانان جلوه میدهند و معتقدند که یک ویروس مسلمانان را از عقیده خود دور ساخت. به نظر شما چرا درهای حرم باید بسته میشد؟
اقداماتی که در زمینه بسته شدن حرمهای مقدس صورت گرفته است، برای حفظ سلامت مردم است. دو چیز در روایات ما مورد اهمیت است؛ یکی سلامتی و دیگری امنیت. بنابراین هر چیزی که به این دو مورد ضرر برساند باید متوقف شود. همانطور که وقتی کسی نمیتواند نماز را ایستاده بخواند، میگویند نشسته بخوان یا اگر نمیتواند نشسته بخواند، میگویند با اشاره بخوان.
از نظر دینی توصیه و دستورالعمل پزشکان برای ما واجب شرعی است، چرا که حفظ سلامت انسان، یک واجب شرعی به شمار میرود و هر چیزی که موجب سلامتی انسان شود، عمل به آن واجب است. افرادی که به دین میتاختند که دین و علم سازگاری ندارد، جواب خود را گرفتند که از رهبری معظم انقلاب تا مراجع تقلید و حوزههای علمیه و مراکز دینی همه همراه با پزشکان حرکت کردند و حتی اماکن بسیار مهم ما مثل حرم حضرت امام رضا (ع)، حرم حضرت معصومه (س) و حرم شاهچراغ (ع) تعطیل شد که دلیل آن حفظ جان مردم است.
وقتی سلامت جامعه اهمیت دارد، حتی برای این موضوع میتوان نماز جمعه و نماز جماعت را هم که اسلام اینقدر به برپایی آن توجه و تاکید دارد، تعطیل کرد. ما نیز از مردم میخواهیم که به توصیه پزشکان توجه کنند و خدا را شکر که در داخل و خارج کشور پزشکان توانمندی داریم که به زودی با تلاش آنها واکسن و داروی ضدکرونا ساخته خواهد شد و این بلا از کره زمین رفع خواهد شد.
بسیاری از درمانگاه های ایران را پزشکان خارجی اداره میکردند/ خدمات پزشکی بعد از انقلاب قابل مقایسه با گذشته نیست
در گذشته هم بیماریهای مختلفی شیوع پیدا کرد و در آن دوران بسیاری قربانی این بیماریها همچون طاعون و حصبه شدند. شما خاطراتی از آن دوران شنیده یا خواندهاید و با توجه به پیشرفت علم کرونا چه تفاوتی با این بیماریها دارد؟
در گذشته علم پزشکی در کشور رشد بالایی نداشت. البته دانشمندان بزرگی مثل ابوعلی سینا داشتیم که آن موقع علم آنها در همه جا فراگیر نشده بود و تعداد این پزشکان هم زیاد نبود.
تا جایی که حتی قبل از پیروزی انقلاب و حتی چند سال بعد از پیروزی انقلاب در بسیاری از نقاط کشور به ویژه کمبرخوردار، پزشکان هندی، بنگلادشی و پاکستانی درمانگاهها را اداره میکردند، اما اکنون در شهرهای کوچک هم بسیاری از پزشکان متخصص و فوق تخصص کشورمان حضور دارند و این پزشکان در کشورهای پیشرفته جهان نیز خدمت میکنند و حرفهای زیادی برای گفتن دارند. همچنین بیمارستان زیادی ساخته شده که تعداد تختهایی که در چند سال اخیر اضافه شده است، قابل مقایسه با قبل از پیروزی انقلاب اسلامی نیست.
وقتی کمبود امکانات موجب تلنبار شدن جنازهها در عربستان شد
زمانی حصبه، طاعون و جذام و دیفتری بود و بسیاری از مردم قربانی این بیماریها شدند. مثلا فلج اطفال بود که بسیاری از کودکان به دلیل این بیماریها از دست میرفتند، اما اکنون با تزریق واکسن فلج اطفال این بیماری ریشهکن شده است.
در کشورهای دیگر هم چنین بیماریهایی بوده است. در سفرنامههای حج نگاه میکردم، خواندم که وقتی وارد جده شدیم، دیدیم که جسدهایی در خیابانها افتاده و بسیاری از جنازهها روی هم انباشته شده است که این افراد بر اثر وبا فوت شده بودند. اینها در گذشته که علم پزشکی پیشرفت چندانی نداشت، بوده است، اما اکنون امکانات پزشکی و درمانی رشد پیدا کرده و نباید نگران این مسائل باشیم.
از طرفی هم مردم نباید استرس و نگرانی داشته باشند. عمر دست خدا است و خداوند هر زمانی اجل ما برسد، گریبان ما را خواهد گرفت. باید تلاش کنیم و کوتاهی در درمان انجام ندهیم و بقیه را به خدا واگذار کنیم.
دعایی که آیتالله بهجت به شهید سلیمانی توصیه کرد/ دعای سریع الاجابه در مفاتیح
شما در زمان گرفتاریها ذکر یا دعای خاصی میخوانید؟ یا در محضر علما و بزرگان دینی توصیههایی برای رهایی از گرفتاری شنیدهاید؟
آیتالله بهجت همواره به مداومت بر ذکر«اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی دِرْعِکَ الْحَصِینَةِ الَّتِی تَجْعَلُ فِیهَا مَنْ تُرِیدُ» تأکید داشتند و حتی به یاد دارم شهید سپهبد قاسم سلیمانی میگفت که از مرحوم بهجت شنیدم که بعد از نماز صبح و نماز عشا سه مرتبه این ذکر را بگویید تا همواره از بلا و گرفتاریها در امان باشید و ایشان هم به اثربخشی آن ذکر تأکید کردند.
همچنین «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ» که انسان با این ذکر اقرار میکند که همه چیز دست خداست، از دیگر اذکاری است که همواره مورد توصیه بزرگان دین بوده است.
من نیز با توجه به اینکه نه تنها از علما بلکه در مفایتح هم ذکر «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی دِرْعِکَ الْحَصِینَةِ الَّتِی تَجْعَلُ فِیهَا مَنْ تُرِیدُ» تأکید شده است، این ذکر را میخوانم. در مفاتیح هم مرحوم محدث قمی درباره مشکلات متعدد ذکرهایی بیان کرده، اما آنچه مقام معظم رهبری مطرح فرمودند، یعنی دعای هفتم صحیفه سجادیه هم میتواند برای رفع این گرفتاری کمک کند. مرحوم محدث قمی هم این دعا را دعای سریع الاجابه نقل کردند که هر کسی با عنایت و توجه این دعا را بخواند، مستجاب میشود.
البته دعا و استجابت دعا شرایطی دارد. اینطور نیست هر دعایی کردیم مستجاب میشود، بلکه باید شرایط و زمان را نیز مدنظر قرار داده و با توسل به اهل بیت (ع) آنها را واسطه استجابت دعا قرار دهیم.
سفر رفتن در شرایط کرونا/ قاعده لاضرر و جبران خسارت
با شیوع کرونا همواره مسؤولان تأکید میکنند که «در خانه بمانیم». با توجه به تقارن نوروز و سفرهای نوروزی برخی هم بیتوجه به این امر اقدام به مسافرت کردهاند. آیا سفر در چنین وضعیتی از نظر اشکال دارد؟
در روایات درباره سفر تأکید شده که اگر در سفر خطری وجود داشته باشد، رفتن به آن سفر، حرمت شرعی دارد. فقط یک جا استثنا است که آن هم سفر به کربلا برای زیارت امام حسین (ع) است و در روایات داریم اگر خوف و نگرانی هم درباره این سفر معنوی وجود داشته باشد، باز هم به آن سفر بروید.
اما درباره سفرهای دیگر وضعیت فرق میکند. اگر با سفر رفتن ممکن است موجب ابتلا به بیماری کووید 19 شود، پس شرعاً گناه است. قاعده لاضرر هم داریم که فقها در حوزه بحث زیادی میکنند که اگر انسان به دیگری ضرر وارد کند، شرعا مدیون است و باید جبران خسارت کند.
بنابراین، اگر سفر ما باعث شود که برخی مردم در سایر شهرها و روستاها هم به بیماری مبتلا شوند، یا موجب تلف شدن و آسیب در زندگی افراد شود، باید خسارت آن را شرعاً پرداخت کنیم. با توجه به اینکه در برخی شهرها ممکن است امکانات تنها در حد خود مردم آن شهر و روستا باشد، اما مثلا تصمیم بگیریم گروهی به شمال برویم و ناقل بیماری باشیم و موجب خسارت به مردم آنجا شویم، شرعا مدیون هستیم و در صورت بروز خسارت باید آن را پرداخت کنیم. به همین دلیل هم همواره توصیه میشود که در خانه بمانید، چرا که این اقدام کمک میکند زنجیره انتقال قطع و بیماری زودتر رفع شود.
توصیه به مطالعه/ تلفنی صله رحم کنید
شما در اوقات فراغت و قرنطینه چه میکنید و چه توصیهای به سایر افراد دارید؟
فرصتی است که بیشتر در کنار خانواده باشیم. البته باید از دید و بازدیدهای عید خودداری شود و با توجه به تأکید اسلام به صله رحم، با توجه به لزوم جلوگیری از شیوع کرونا بهتر است که صله رحم را به صورت تلفنی به جای آورد تا کمکی در مهار این ویروس کنیم.
همچنین افرادی که عادت به مطالعه دارند، فرصت خوبی است که اقدام به مطالعه کتابهای ارزشمند در حوزههای مختلف کنند. خدا را شکر که در حوزه کتاب و کتابخوانی تنوع بسیاری در سالهای اخیر ایجاد شده و کتابهایی برای هر کسی با هر سلیقهای وجود دارد.
یک روز منزل مقام معظم رهبری بودم. حدود 100 جلد کتاب با موضوع دفاع مقدس که به تازگی از سوی حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی چاپ شده بود، خدمت ایشان آوردند. رهبر معظم انقلاب فرمودند: اغلب را مطالعه کردهام. اینکه ایشان با فرصت محدود کتابهای بسیاری مطالعه کرده بودند، برایم جالب بود.
اکنون هم فرصتی است تا افراد در خانه کتابهای مفید همچون احادیث، مفاتیح الجنان و ... و هر آنچه علاقهمند هستند، مطالعه کنند. همچنین میتوانند از این فرصت برای گفتوگوهای خانوادگی و ورزش هم استفاده کنند. امیدواریم زودتر با شکست کرونا، مردم به زندگی عادی بازگردند.
انتهای پیام
فقط «کرونا» دید و بازدید عیدانه ایرانیها را تعطیل نکرد؛ یکبار هم «تیفوس» همین کار را کرد. نوروز سال 1322 دنیا درگیر جنگ جهانی بود و ایران درگیر تیفوس؛ بیماری کشنده و همهگیر، سوغات خارجیها!

مجله فارس پلاس؛ امین رحیمی: از سال 1318 جنگ جهانی دوم شروع شد و از سال 1320 ایران بیدفاع باوجود اعلام بیطرفی توسط بریتانیا و شوروی اشغال شد. کمبود مواد غذایی و قحطی و بیماری و ناامنی که بماند امراض واگیر هم از راه رسیدند و روزگار ایرانیها سیاه شد. در میان این بیماریها از همه بدتر تیفوس بود که سال 1321 از راه رسید و اسفند آن سال دولت ایران رسماً از همهگیری تیفوس خبر داد. دلایل همهگیری تیفوس نیز مشکلات ناشی از اشغال نظامی ایران، سوءتغذیه مردم و از همه مهمتر استقرار نظامیان خارجی اعلام شد که از جبهههای آلوده به بیماریها به ایران آمده بودند. البته فروردین همان سال نخستین گروه از مهاجران لهستانی با کشتیهای روسی وارد بندر انزلی شده بودند و منابع تاریخی، بیماری تیفوس را نتیجه ورود و استقرار آنان در شهرهای ایران معرفی کردهاند. هر چه بود نوروز 1322 از ترس تیفوس، مردم عید نداشتند.
از سال 1321 گروههای بزرگی از مهاجران لهستانی با کشتیهای روسی وارد ایران میشدند
شیوع ناگهانی و غافلگیرانه!
پس از کشمکشهای جنگی و سیاسی فراوان میان لهستان و شوروی قرار شده بود اسرای لهستانی از خاک شوروی به اروپا بازگردند یا به کشورهای دیگر مهاجرت کنند و مسیر این مهاجرت از ایران میگذشت. طی جنگ جهانی دوم حدود 160 هزار نظامی و غیرنظامی لهستانی وارد ایران شدند و برخیهایشان نیز حداقل تا پایان جنگ در ایران ماندند. لهستانیها با لباسهایشان که آلوده به حشرات ناقل تیفوس بود بیماری آوردند یا حداقل انتشار بیماری تیفوس به نامشان نوشته شد. تیفوس یک بیماری کشنده است که از طریق شپش، کک، کنه و موش به انسان منتقل میشود. عفونت حاد ناشی از این بیماری میتواند پوست، دستگاه عصبی، دستگاه گوارش و عضلات بدن را درگیر کند. هنگامیکه رعایت بهداشت فردی به دلایلی نظیر جنگ ممکن نباشد این بیماری همهگیر میشود و تلفات میگیرد.
به دلیل قحطی و اشغال ایران برای مبتلایان بیماریهای واگیر، درمانی در دسترس نبود
همان سال که جنگ جهانی دوم شروع شد واکسنی نیز برای تیفوس کشف شده بود ولی در ایران اشغالشده، خبری از واکسن نبود. تیفوس بهعنوان یک بیماری غیر شایع در ایران وجود داشت ولی آن سال مردم غافلگیر شدند و نمیدانستند برای مقابله با شیوع ناگهانی این بیماری چه باید کرد. وضعیت خرابتر از این حرفها بود و هنگامیکه جنگ و بیماری تمام شد دولت ایران حتی نمیدانست چند نفر به دلیل این بیماری فوتشدهاند. آماری در کار نبود ولی تاریخ میگوید هزاران ایرانی به دلیل تیفوس مردند. باقی هم به دلیل حصبه و وبا و گرسنگی و جنگ. تلفات ایران در جنگ جهانی دوم را حدود 2 تا 4 میلیون نفر تخمین میزنند.
صابون کمیاب بود
بهار 1322 اوج همهگیری تیفوس بود. مردم از ترس در خانههایشان مانده بودند. این بیماری سراسر کشور را گرفته بود ولی بیشتر در تهران و مشهد و اصفهان و کرمان و حاشیه جنوبی ایران قربانی میگرفت. دارو کمیاب بود و تعدادی از پزشکان و پرستاران و حتی دانشجویان پزشکی که داوطلبانه به مردم کمک میکردند خودشان به تیفوس مبتلا شده و درگذشتند. در آن شرایط که حتی صابون کمیاب بود مرگومیر ناشی از تیفوس و شیوع این بیماری به دلیل ضعف بهداشت عمومی، داد نمایندگان مجلس را درآورد؛ «هر جای دنیا که تشریف ببرید قیمت استحمام از همهچیز ارزانتر است. اینجا کدام حمام که شما بروید کمتر از یک تومان است... مردم فقیر بیچاره که نمیتوانند با این قیمت حمام کنند... آنوقت بروید آب این حمامها را ببینید چه کثافتی است. خب، آن آب از این نهرها میآید که تویش رخت میشویند، تویش پر از سگ مرده و گربه مرده است و وقتیکه میآید در حمام یکقدری زیرش را آتش میکنند...»
بیمارستانهای صحرایی ارتش برای درمان بیماریهای واگیر سربازان
«امانالله خان اردلان» وزیر بهداری نیز در روزهایی که هزاران نفر از جمعیت 700 هزارنفری تهران به تیفوس مبتلا شده بودند در مجلس شورای ملی چنین گزارش داد: «ما الآن در بیمارستان شفا، نجات و رازی تقریباً 300 تختخواب داریم که بیمارهای تیفوس را میپذیریم ولی آنچه مشهود است بیماری زیادتر از این است و متأسفانه محلی برای نگاهداری اینها نیست. باید حقایق را گفت.»
پول عید مردم، حمام صحرایی شد!
روزنامهها نوشتند و مردم هم تصمیم گرفتند که آن سال خرید عید نکند و به دیدوبازدید نروند. بهجایش پول عید را به بیماران تیفوسی کمک کنند که اغلب نیز از مردم فقیر بودند. با همین روحیه یک انجمن جلوگیری از بیماری تیفوس در تهران تشکیل شد که 2 میلیون و 800 هزار ریال اعانه مردمی جمع کرد. با این پول یک حمام صحرایی با 48 دوش در میدان سنگلج برپا کردند و خانه و اثاثیه هزاران مبتلابه تیفوس نیز ضدعفونی شد. اعلامیههایی هم برای اطلاعرسانی درباره روشهای پیشگیری از شیوع تیفوس به تعداد زیاد تهیه و توزیع شد.
کودکان لهستانی در اردوگاه تهران
لهستانیها چه شدند؟
اغلب مهاجران لهستانی در اردوگاههایی در شهرهای مختلف ایران ازجمله بندر انزلی، مشهد، همدان، قزوین، خرمشهر، اهواز و اصفهان زندگی میکردند. برخی از آنها نیز در شهرها به کارگری و مشاغل مختلف مشغول شده بودند. آرامستان مخصوص لهستانیها که در برخی شهرهای ایران باقیمانده یادگار همین مهاجرت گروهی است. اردوگاههای لهستانیها در تهران در محلههای یوسفآباد، دوشان تپه و سرخهحصار بود. بخشی از آنان در ایران ماندند و برای خودشان مدرسه و کلیسا دایر کردند. حتی همان سالهای جنگ روزنامهای هم به زبان لهستانی برای خودشان منتشر میکردند.
کلیسای حضرت مریم(س) در بندر انزلی، یادگار دوران حضور مهاجران لهستانی
درنهایت پس از پایان جنگ «کارول بادر» وزیرمختار لهستان در ایران در نامهای به استاندار خراسان از مهماننوازی ایرانیان قدردانی کرد. نماینده مهاجران لهستانی نیز پیش از ترک ایران در نامهای برای ایرانیها چنین نوشت: «این حسن میهماننوازی و پذیرایی... هیچگاه از خاطره ملت لهستان پاک نخواهد شد. همه ما که در وطن شما زندگانی کردهایم بهترین یادبودها را از آن حفظ خواهیم کرد. ما نهتنها با قلبی مملو از امتنان ایران را ترک میکنیم بلکه بهترین ادعیه صمیمانه خود را برای سعادت و ترقی کشور شما و ملت ایران نثار میکنیم.»
انتهای پیام
فصل ششم پایتخت تا اینجای کار با شوخیهای بیش از حد و قبحشکنیهایی که در دل خود گنجانده، خیلی به مذاق خانوادههای ایرانی خوش نیامده است.

خبرگزاری فارس- گروه رادیو و تلویزیون: مجموعه تلویزیونی «پایتخت» به کارگردانی سیروس مقدم اثری است که در فصل اول نظر خیلی ها را جلب کرد. این سریال موضوع مهاجرت و شهرنشینی را از دل یک خانواده ساده روستایی و «معمولی» روایت کرد. این روایت ساده تا جایی به دلها نشست که فصل دوم آن با موضوع نقل و انتقال یک گنبد و گلدسته ادامه پیدا کرد. ماجرایی که در دل خود موضوع وحدت را چاشنی کرده بود و در فصل سوم هم قصه غیرت نقی و کشتی گرفتن او را دیدیم.
فصل چهارم هم با موضوع قطع بی رویه درختان و ساخت و سازهای بی رویه روی آنتن رفت و قصه فصل پنجم هم ماجرای داعش را برایمان تصویر کرد. تصویری که نشان داد اگر عزم مدافعان حرم و در رأس آنها دلاوریهای سردار شهید حاج قاسم سلیمانی نبود، چه بر سر زنان و مردان ایرانی می آمد.
حالا پس از این فراز و فرودها و قصه هایی که به جان نشسته بسیاری از خانواده های ایرانی منتظر بودند تا فصل ششم این سریال را در روزهایی که برای مقابله با کرونا در خانه مانده اند، ببینند و از آن لذت ببرند. اتفاقی که این بار و دست کم تا اینجای کار روی نداده است. چرا که داستان اصلی این فصل که گویا موضوع بازگشت بهبود است، با گذشت 6 قسمت هنوز آغاز نشده و در بلبشوی موضوعات آشفته ای مانند عفو ارسطو، اهداء اعضاء پنجعلی، حج رفتن نقی، استخدام هما در صدا و سیما و ... گم شده است.
خانواده نقی معمولی از آن حالت روستایی و ساده خود به در آمده اند و قالتاق شده اند، بابا پنجعلی که روزگاری نماد ستون و پایه خانواده بود از دست رفته و جایگزینی برای آن وجود ندارد. اهداء عضو در این سریال به سخره گرفته می شود و حتی مزاری برای پدر در نظر گرفته نمی شود و با موضوع تشریح پیکر و ... به بدترین شکل با پدر از دست رفته یک خانواده شوخی می شود! همچنین مضامین ارزشی و مقدس مانند مناسک حج، نماز خواندن، شئون و ظواهر مذهبی مانند جای مهر روی پیشانی و ... وارد حیطه طنز و شوخی های سخیف می شود.
نقی به عنوان پدر خانواده در حدی دچار خصوصیت های بد اخلاقی است که نمی تواند الگوی خانواده باشد. همه اعضاء خانواده به راحتی به هم دروغ می گویند و موضوعات زندگی را از هم پنهان می کنند. هما به عنوان نماد زن ایرانی تحصیل کرده، که در فصول گذشته تلاش می کرد نقی را هدایت کند و برای زندگی اش تلاش می کرد، این بار خود از خط خارج شده، دخترانش را بدون اجازه پدر به اردو می فرستد و به همسرش دروغ می گوید. برای رفتن جلوی دوربین ماسک آرایشی می گذارد و در بخشی هم می بینیم که فهیمه او را ترغیب می کند برای زیبایی بیشتر جلوی دوربین دست به بوتاکس و تاتو و ... بزند.
اعضاء این خانواده تا جایی از هم دور افتاده اند که هیچکس از دیگری خبر ندارد و حتی سارا و نیکا به عنوان دختران نوجوان نقی می توانند به راحتی ماهواره سفارش بدهند و حتی برای این کار به بزرگتر خود هم نیازی ندارند. وقتی هم که پدر از موضوع مطلع می شود، نه تنها از موضع خود کوتاه نمی آیند بلکه مصرانه پیگیر آن هستند و مقابل پدر می ایستند. نقی هم در چند دیالوگ گل درشت و ضعیف به بد بودن و چال کردن دیش ماهواره اشاره می کند و اینکه ماهواره چیز بدی است!
بهتاش خواهر زاده نقی، گرچه به ظاهر به ورزش و پیشرفت ابراز علاقه می کند، اما هتاکی و بی احترامی های او به بزرگترها، در این فصل از سریال برجسته تر شده است. دست بلند کردن او روی نقی، خطاب قراردادن مادر و زن دایی اش به اسم کوچک، ارتباطات نامتعارف و منافی اخلاق با دختران و تیغ زدن اطرافیان با دروغ و دغل از جمله رفتارهای اوست.
فهیمه خواهر نقی هم دچار دگردیسی شده، با از دست دادن شوهر، دلباخته رحمت شده و این موضوع را در مقابل فرزندان خود علنی عنوان می کند. هرچند موضوع ازدواج او در نبود همسرش، خارج از عرف نیست، اما روابط او با رحمت و هنجارشکنی هایی که او در این میان می کند، تنها قبح زدایی از عفت زن ایرانی است. تا جایی که بهتاش در واکنش به رفتارهای مادرش به او می گوید: «خجالت بکش. کیس از این بهتر نبود باهاش کانکت شی؟» حتی میزان گریم و آرایش این شخصیت در فصل ششم تا حدی زیاد شده که در بخش های مربوط به او تلویزیون مجبور به سانسور شده و تصاویر او را رنگ بری می کند.
رحمت به عنوان خواستگار فهیمه در حالی که چیزی از محرمیت آن دو در داستان گفته نشده و مدام به خانه نقی تردد دارد، و در فضایی غیر مودبانه به کل کل با فرزندان فهیمه می پردازد. ضمن اینکه او به عنوان برادر بزرگتر مدام از برادران کوچکتر خود کتک می خورد و به نظر می رسد هیچ وجه احترام آمیزی میان این خانواده وجود ندارد.
ارسطو که با عفو مقام معظم رهبری آزاد شده، برای رهایی از مشکلات مالی، درگیر قاچاق مواد مخدر به داخل زندان می شود. با این طراحی شخصیت و خط داستانی مربوط به او، موضوع عفو مقام معظم رهبری زیر سؤال می رود. موضوع تریاک کشی و اعتیاد تقی و برادران رحمت به راحتی و به عنوان مساله ای عادی در سریال عنوان می شود.
- رقص و آواز به عنوان راه حل منازعات و مشکلات توسط نقی در مراسم جشن نفس اهداء اعضای بدن پنجعلی مطرح می شود.
اشارات جنسی و غیر اخلاقی، دیالوگ ها و دکوپاژهای شیطنت آمیز و رفتارهای غیر متعارف در این فصل هم کم نیستند. به عنوان مثال رحمت به ارسطو می گوید: پولی جمع کردم و یه مسکن مهر ثبت نام کردم. دست فهیم رو بگیرم ببرم بلولیم تا یه بچه ای درست کنیم! اشاره رحمت به آبشن دار بودن فهیمه که سبب می شود رحمت بدخلقی پسرانش را به جان بخرد. خالکوبی پروانه بزرگی در پشت ارسطو که در حمام با حرکت کتف هایش پرواز پروانه را نمایش می داد. رحمت می گوید: یه دبه سرکه رم میذاری زیر زمین، یه ساعت بعد میری هم میزنی نگنده. بهاش: مگه زهرماریه؟! و...
همچنین دامن زدن به برخی شائبات و اتهامات ناروا به مدافعین حرم از سوی جریانات و رسانه های متخاصم درباره بهره برداری های مادی و موقعیتی از حضور در سوریه.( ارسطو بعد از آزادی با اطلاع از وضعیت نقی که تحت استخدام یک نماینده مجلس است می گوید: ما از سوریه برگشیم رفتیم زندان، یکی دیگه رفت مجلس.
نقص فیلمنامه فصل ششم، از شخصیت پردازی و خطوط داستانی گرفته تا مضمون و محتوا، صحنه های طولانی و کش داری که در هر قسمت به وفور یافت می شود تا نشان دادن چهره تک تک آدم هایی که در فرودگاه هستند، یا نشان دادن ته استکان، همه و همه باعث شده تا با گذشت حدود نیمی از سریال، مخاطب نمی داند که باید پیگیر چه ماجرایی در این فصل باشد. هرچند سریال در نیمه راه است، اما اثرات مخرب و مضری که این خانواده محبوب در حال تسری آن هستند غیر قابل انکار است.
آن هم در شرایط قرنطینه خانگی ناشی از کرونا که جامعه تشنه سرگرمی در مراجعه به تلویزیون است.
به نظر می رسد تلویزیون در مقابل سریال پایتخت به نوعی انفعال و ترس رسیده است و شهرت این سریال منجر شده تا چشمش را به روی محتوای کار ببندد و هرچه در این سری ساخته شده، بدون ممیزی و نظارت روانه آنتن شود. این درحالی است که بازیگران کار هر شب با پایان پخش قسمت جدید با انتشار تصویری از خود بر سانسور سریال تاکید می کند و تلاش می کنند فضا را جوری رقم بزنند که این سانسورها به کار لطمه زده است. درحالی که به نظر می رسد صداوسیما برای این سریال تیغش را غلاف کرده و ماجرا باری به هر جهت در جریان است.
نقص فیلمنامه فصل ششم، جای خالی زنده یاد «خشایار الوند» را بیشتر نمایان می کند. فیلمنامه نویس موفق و با سابقه ای که در فصل های قبل گروه پایتخت را همراهی می کرد و توجه ویژه او به محتوا منجر شده بود تا مخاطب شاهد اثری دلنشین و دلچسب باشد و خانواده با خیال راحت به تماشای یک اثر ایرانی با هویت ایرانی بنشیند. در حالی که در قسمت های فعلی این وجه بسیار کمرنگ شده و بسیاری از خانواده ها نسبت به محتوای این فصل ناراضی هستند.
**طیبه سیاوشی: آنچه برای ما مهم است حریم خانواده است
در همین رابطه «طیبه سیاوشی شاه عنایتی» نماینده کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در گفت وگو با خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری فارس درباره سریال پایتخت 6 گفت: دوستانی که سریال های تلویزیون ایران را با تلویزیون ترکیه قیاس می کردند و معتقد بودند بخشی از فرهنگ و عرف ترکیه که متعلق به ما نیست، وارد سریال های ما شده است و عرف و فرهنگ را زیر پا گذاشتند.
وی افزود: برای مثال در خانواده های ایرانی عرف و فرهنگی وجود دارد که عروس با اعضای خانواده همسرش با احترام صحبت کند اما در سریال پایتخت خلاف آن را شاهدیم. یکسری حریم شکنی ها دارد اتفاق می افتد. در واقع باید به تهیه کننده این سریال گزارشی داد که مخاطب شما از هر سن و قشری که باشد نیازمند این است که شما یکسری حداقل های فرهنگی و عرفی شان را رعایت کنید. سیاسی باشد مذهبی باشد و یا بخش فرودست جامعه که مخاطب سریال ها هستند و خوب است که صداوسیما اینها را رعایت کند.
وی ادامه داد: خنداندن مردم ایران خیلی سخت است با توجه به حریم ها و فرهنگ چندگانه مان در عین حال وقتی کارگردانی اثری طنز می سازد از او تشکر می کنم چراکه خیلی سخت است در چنین شرایطی کار طنز بسازید و مخاطب را هم بخندانید.
سیاوشی با بیان اینکه رسانه ملی در قبال همه مردم مسئول است، افزود: مردم ما مالیات می دهند و از بودجه و زندگیشان می دهند برای اداره شدن این رسانه و حق نقد و اظهار نظر دارند اما متاسفانه این نقدها نادیده گرفته شده و سریال ها سطحی تر می شود. خانواده مقدس است و حریم دارد و آنچه برای ما مهم است حریم خانواده است. قبلا برای ما حرمت خانواده مهم بود اما ظاهرا در سریال هایمان اینطور نیست.
**«پایتخت» و شوخی با ارزش های اساسی جامعه
اما «هاتف الرحمن صالحی» استاد دانشگاه و کارشناس رسانه نیز معتقد است این روزها، علاوه بر مباحث مربوط به مراقبت های بهداشتی در راستای مقابله با ویروس کرونا، حرف و حدیث ها پیرامون مجموعه تلویزیونی پایتخت نیز نُقل محافل مجازی قاطبه مردم شده است. یکی از مهم ترین دلایل حسّاس شدن آحاد جامعه نسبت به این سریال، توفیق قسمت های پنجگانه پیشین آن در ارتباط برقرار کردن با اقشار گوناگون مردم و بیان نظام مسائل آن ها در قالب طنز بوده است.
وی ادامه داد: البته باید توجه داشت که مسئله جذب 75 درصد مخاطب -طبق نتایج آخرین نظرسنجی نوروزی مرکز تحقیقات سازمان صداوسیما- فی نفسه شاخص دقیقی برای محک توفیق یک برنامه تلویزیونی نیست؛ چرا که در برخی موارد همسو شدن با «ذائقه و نیاز مخاطب»، منافی اصل خطیر «مصلحت مخاطب» خواهد بود. طنز اگه مبتنی بر مسئله حقیقی جامعه و بازگو کننده دغدغه های اصیل مردم جامعه با هدف اعتلای فکری و فرهنگی جامعه نباشد، و صرفاً به دنبال خنداندنِ بی هدف و لحظه ای مخاطب باشد، هزل و هجوی بیش نخواهد بود که با فطرت پاک آدمی نیز ناسازگار است.
وی تاکید کرد: رسانه ملی جمهوری اسلامی -در کارزار جنگ تمام عیار رسانه ای دشمن که از هر سو به دنبال تغییر ذائقه مخاطب و تقلیل نظام ارزشی آن به مباحث سطحی و پیش پاافتاده است و در میدان جنگ شناختی که تحریف باورها، نگرش ها و ارزش های اسلامی و الهی مردم ایران، آماج حملات بیرحمانه دشمن قرار گرفته است- آن هنگام دانشگاه عمومی خواهد شد که علاوه بر سرگرم کردن مخاطب، آموزش همگانی با هدف اعتلای سبک زندگی و سبک نگرش مردم را در دستور کار خود قرار دهد و این مقوله یعنی درنظر گرفتن «مصلحت مخاطب» در کنار «ذائقه» وی!
این کارشناس رسانه تاکید کرد: اگرچه در ایام تعطیلات نوروزی امسال که با خانه نشینی اجباری مردم نیز همراه شده است، بیش از هر زمان دیگر نیازمند تولیدات طنز تلویزیونی هستیم، اما این مسئله و تنگنای مقطعی، به هیچوجه نباید موجب تنزّل سطح کیفی و محتوایی برنامه ها از طنز و مطایبه فاخر به هجو و نیز از تکریم ارزش های عالی انسانی؛ اخلاقی و دینی به عدول و حتّی تساهل و تسامح نسبت به آن ها گردد.
وی با بیان اینکه به زعم اینجانب، مجموعه پایتخت 6 در کنار بسیاری از جنبه های مثبت و تحسین برانگیز خود، به طرز بسیار شگفت آوری، پیشقراول در اباحه گری و ترویج سبک زندگی غربی و نیز بدعت گذار در شوخی با ارزش های اساسی جامعه شده است!، گفت: مصادیق بسیار فراوانی برای خیز این سریال در تغییر سبک زندگی اسلامی جامعه و ترویج نوعی سهلانگاری در روابط خانوادگی قابل ذکر است؛ همچون کم رنگ شدن حیا و احترام کوچک تر به بزرگ تر، عدم رعایت حدود محرم و نامحرم همچون بوسیدن زن دایی توسط پسر ممیّز 12 ساله، تساهل در روابط دختر و پسر، دیالوگ ها و تیکه های جنسی، ترویج رقص غربی، عادی جلوه دادن نصب ماهواره در منزل، ترویج پنهان کاری و دروغ، اشاعه موسیقی مبتذل، ترویج ریا و تزویر و...
وی ادامه داد: با کمال تاسف، برخی از منتقدین، صاحبنظران و حتی برخی جامعه شناسان، در تمجید و حمایت از این سریال اینگونه بیان داشته اند که پایتخت، تصویرگر حقیقت جامعه است و این شخصیت ها، هر یک از آحاد جامعه هستند. در پاسخ این عزیزان باید گفت آیا جامعه ای که شما در آن زندگی می کنید از افراد بااخلاق، مودّب، مومن، انقلابی، نمازخوان و پاکدست برخوردار نیست؟ آیا خانواده محترم و آبرومندی که فرزندانش به درستی تربیت شده اند و با تلاش و ممارست خود و نیز مبتنی بر استعداد و ظرفیّت خود مشغول به کار شده اند، در اطرافتان یافت نمی شود؟! آیا در نزدیکان شما، نیستند کسانی که ادیبانه و اخلاق مدار با پدر و مادر و بزرگترها سخن برانند؟ آیا در بین آحاد جامعه، افرادی پیدا نمی شوند که مبادی آداب اسلامی باشند و حدود شرعی در ارتباط با نامحرم را رعایت کنند؟!
وی تاکید کرد: سخن و مسئله حقیقی این است که رسانه ملی، باید تصویرگر فضایل جامعه باشد نه رذایل آن! حتی اگر در جامعه، مشکلات و ناهنجاری هایی هم وجود دارد، رسانه ملّی باید در راستای حل این مسائل برآید، نه خدای ناکرده عادی سازی و قبح زدایی از آن! علاوه بر پرداختن به این بُعد سریال پایتخت و بدآموزی های متعدّد فرهنگی و اجتماعی آن، خط شکنی و بدعت گذاری این مجموعه در شوخی با ارزش های جامعه نیز قابل بررسی و نقد اساسی است.
صالحی افزود: فارغ از اینکه آیا گونه طنز، صلاحیّت پرداختن به مقولات مقدّسی چون ارزش های ملّی و دینی را دارد یا خیر، ورود بی مقدّمه، غیرهنرمندانه، سطحی و سخیف سریال پایتخت به یکی از اختیارات ولی فقیه؛ یعنی مسئله خطیر "عفو رهبری" امری مذموم و غیرقابل دفاع است؛ چرا که منجر و منتج به سوءاستفاده آتی فرصت طلبان برای تخفیف جایگاه رهبری خواهد شد.
وی ادامه داد: در ازای این انتقاد، برخی از کارشناسان، برداشت جامعه از شوخی با مسئله عفو رهبری را در مجموع مثبت ارزیابی می کنند. در پاسخ این عزیزان نیز باید گفت که حقیقتاً برداشت مخاطبی که در اولین قسمت سریال پایتخت، به صورت رگباری و پشت سر هم، تیکه پراکنی های سیاسی نسبت به روسای محترم جمهور پیشین را مشاهده می کند، و در ادامه نام مبارک رهبری را می شنود، چیست؟! و آیا تمام این موارد را، به مثابه یک سِیر معین در ذهن خود تصویر نمی کند؟! از سوی دیگر، آیا این قبیل تیکه پراکنی های سیاسیِ خارج از حدّ اعتدال، موجب تشجیع و تهییج جامعه در مواجهه غیرحرفه ای و غیرادیبانه با مسائل حیاتی کشور و نیز مسئولین امر نخواهد شد؟!
وی اظهارداشت: در پایان امید است که در مطلع گام دوم انقلاب اسلامی و با عنایت به ضرورت بیش از پیش تحقّق رسانه متعهّد و تمدّن ساز با هدف غایی اعتلای معنویّت و اخلاق آحاد جامعه، مسئولین امر و متخصّصین حوزه فیلم و سریال رسانه ملّی، الگوی دقیقی برای ارزیابی محتوایی تولیدات هنری و رسانه ای، مستظهر به مبانی اسلامی و مبتنی بر منظومه فکری رهبر فرزانه انقلاب، و نیز بر اساس اولویت های «نیاز مخاطب»، «مصلحت مخاطب» و «ذائقه مخاطب»، تهیه، تدوین و به کارگیری کنند.
**تاثیر ناخودآگاه سریال ها بر روان مخاطب
اما نقاط ضعف سریال پایتخت در فصل ششم از نگاه جامعه شناسان هم دور نمانده و در این باره «امان الله قرائی مقدم» جامعه شناس و استاد دانشگاه در گفت و گو با خبرنگار فارس گفت: فیلم ها و سریالهایی که ساخته می شوند، خود زاییده ذهن سازندگان آن هستند. و آنچه مخاطب می بیند شمایی از چیزی است که در ذهن او می گذرد.
وی ادامه داد: متاسفانه ما فقط یک چارچوب کلی کار را می بینیم و اصلا توجهی به آنچه رفتار کاراکترها بر روان مخاطب می گذارند، نداریم. به عنوان مثال در سریال «پایتخت» یک خشونت پنهان وجود دارد. این خشونت در رفتار شخصیت ها کاملا مشخص و هویداست و ما به آن بی توجهیم. در حالی که برخی روانشناسان اجتماعی معتقدند که از لحظه تشکیل نطفه در رحم مادر، نحوه رفتار مادر با کودک بر زندگی روانی او تاثیر می گذارد. حتی نحوه شیر دادن و برخورد مادر با نوزاد در خلق وخوی او تاثیر دارد.
این استاد دانشگاه اظهار داشت: وقتی مخاطب این آثار را می بیند، ناخودآگاه همان رفتار را با خانواده خود انجام می دهد. نتیجه هم این است که در خانوادههایی که با تحقیر، سرزنش، خشونت جسمی، روحی و روانی با فرزندان رفتار میکنند فرزندان عصبانی هستند و خشونت در ضمیر آنها نهادینه می شود. همه این موارد باعث می شود وقتی فرد وارد جامعه می شود رفتار پرخاشگرانه از خود نشان دهد.
وی تاکید کرد: سریالها باید امید دهنده و شادی بخش باشند، تا این فضای شاد به جامعه تزریق شود. سریال پایتخت در عین اینکه تلاش می کند تا لحظات خنده داری را ایجاد کند، باید به رفتار میان شخصیت ها هم توجه کند تا تاثیرات مثبت آن بیشتر شود.
**جمع کردن قصه در قسمت های پایانی فایده ندارد
حجت الاسلام «مهدی شیخ» نماینده کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی نیز در گفت و گو با خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری فارس درباره سریال پایتخت 6 گفت: متاسفانه سریال های ایرانی همگی یک عیبی دارند که در 50 قسمت یا 20 قسمت اتفاق های بدی می افتد اما در قسمت آخر همه چیز را جمع و جور می کنند برای مثال در 10 قسمت بدآموزی دارد اما در قسمت پایانی میگویند که اینطور نبود حالا پایتخت هم مثل همین است احتمالاً در قسمت آخر می گوید همه اینهایی که دیدید بد است و بابت این اشتباهاتش عذرخواهی می کند.
وی ادامه داد: سریال پایتخت امسال خیلی عجیب تر از سالهای گذشته شده است. متأسفانه در حال حاضر تمامی سریال های صدا و سیما به همین شکل است و منحصر به همین یک سریال نیست برای مثال با بدآموزی و اعصاب خورد کنی شروع می شود بعد در آخرین قسمت همه توبه می کنند و خوب می شوند. آخر مگر می شود یک سال بدآموزی به مردم نشان دهید و در قسمت آخر بگویید همه این ها بد است؟!
وی با بیان اینکه بی احترامی های کوچکتر به بزرگتر ها در این سریال به شدت دیده می شود، افزود: همین که مردم با سریال های تلویزیون سرگرم باشند خوب است اما تولید محتوا هم مهم است و کلا ما در تولید محتوا مشکل داریم. با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری امسال جهش تولید نامگذاری شده است و خیلی ها فکر می کنند تولید باید در بخش صنعت کشور رخ دهد در صورتیکه تولید محتوای فرهنگی نیز یکی از همین ها است که باید روی این موضوع نیز دقت بسیاری شود.
**سلطان محمدی: پایتخت هنوز حرف های بسیاری برای گفتن دارد
به گزارش فارس، در این میان حسین سلطان محمدی منتقد تلویزیون و سینما نظرات متفاوتی دارد. او درباره سریال پایتخت در گفت و گو با خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری فارس گفت: این فصل از پایتخت یکی از دوران شلوغ آن است. هما مجری خبر و ارسطو بیکار شده است و نقی سرکار رفته و کار خاصی دارد. حتی بهتاش به تیم نساجی رفته و فهیمه و رحمت هم حکایت خود را دارند و اختلاف رحمت با برادرانش هم قصه دیگری است. ظهور بهبود هم که از دیشب اولین تصاویرش آمد یکی دیگر از این شلوغی ها است و باید ببینیم چه اتفاقی رخ خواهد داد.
وی ادامه داد: پایتخت 6 شلوغ است از لحاظ قصه های موازی و بهتاش هم به مرحله شورشی و مقاومت در برابر پدر رسیده و باید دید آرش عباسی که این بار برای دیالوگ نویسی به کمک گروه پایتخت آمده است چه می خواهد انجام دهد.
وی در ادامه بیان داشت: پایتخت دوره بسیار شلوغی از لحاظ کلام و شخصیت است و طبق معمول سیاست و زندگی عادی را درهم آمیخته و دارد مجموعه را جلو می برد. از این لحاظ گوش کردن به همه اینها قصه و داستان دارد.
وی با اشاره به روابط میان اعضای خانواده در این سریال نیز گفت: یکسری نکات در این سریال به عنوان بازدارنده مورد توجه است. برخوردی که فهیمه با دوست دختر بهتاش داشت یا برخوردی که هما و نقی و رحمت با پول پرت کردن بهتاش داشتند و تشرهای کلامی که به پسر کوچک فهیمه بهروز می زنند از نکات قابل توجه است. یا جایی که نقی می خواهد تلفنی فحش بدهد، حرمت خانواده را نگه می دارد و می گوید همه بیرون بروند و در اصل دارد تمام شرم و حیا و حضورها را به رخ می کشد و می گوید که این چیزها برایتان عادی نباشد.اما شلوغی کار و همچنین نکات منفی هم که در کار وجود دارد، باعث شده این نکات مثبت دیده نشود.
سلطان محمدی با بیان اینکه منکر نکات بد و منفی سریال پایتخت نمی شوم، در نقد سکانس مربوط به آب زمزم نیز گفت: حتی درباره آب زمزم گفت یک قطره از این آب دریایی را مطهر می کند و به نقی که اصرار روی اشتباه ارسطو درباره قاطی کردن آب زمزم با آب معمولی داشت گفت این تظاهرها را کنار بگذار. ارسطو در فصل 6 نقطه اصلاحی نقی معمولی است و در خیلی موارد از لحاظ کلامی و رفتاری ورود پیدا می کند.
وی در ادامه افزود: حتی درباره ماجرای آب زمزم هما گفت بگو ارسطو بیاید این یعنی که همچنان به ارسطو به عنوان قوه عاقله نگاه می کند. در بخش دیگری خواهر بهبود که در شبکه های بیگانه اسم هما را آورده نیز از طرف صداوسیما واکنش های خوبی داشت و هما را برای یک اسم توبیخ کردند.
وی در ادامه درباره نبود باباپنجعلی نیز گفت: نقی هم نتوانسته بزرگتر خوبی باشد و بیشتر کارهایش تفاخر بوده است. مثل فن کشتی که در تیتراژ هست و بلافاصله فنی که به داعشی می زند را می بینیم. سیروس مقدم جربزه و جسارت نقی را خوب نشان داده اما این راهم نشان می دهد که نقی از زمانیکه درگیر این شغل شده از خانواده دور شده است و مدیریت خانواده دست هما افتاده است که به دوقلوها اجازه اردو رفتن و نصب ماهواره می دهد. در اصل می خواهد نشان دهد هما در هیاهوی دست تنها بودنش عنان از کف داده و به خاطر اینکه بچه هایش مدام سرشان در گوشی نباشد سفارش نصب ماهواره داده است با این توجیه که زبان انگلیسی شان قوی شود!
وی افزود: در این 6 فصل همه کاراکترهای سریال به مخاطب نشان داده شده اند و فقط دارند بزرگ می شوند و متناسب با سن شان هویت می گیرند. در این وضعیت آنقدر تکه های سیاسی این سریال توجه همه را جلب کرده که مخاطبان متوجه نشدند تصویربرداری سریال در زمان اوج سرما و بارش برف بوده است ولی زمان حج طی سالهای اخیر در زمستان نبوده است. و یا بُعدهای مکانی و رفتن هما از علی آباد به تهران برای خبر خواندن را یادشان رفته است و بهروز با زیرپیراهنی در خانه ای که هفته پیش برف آمده مشق می نویسد و از تلویزیون کارتونی دانلود شده می بیند! مخاطبان سریال همه اینها را یا ندیده یا نخواستند ببینند.
این منتقد در ادامه نیز بیان داشت: هر بار که خانواده نقی دور هم جمع می شوند نقی می فهمد که چه اتفاق هایی افتاده و هما و بقیه به او نگفتند البته معتقدم داستان نباید پاستوریزه باشد و اتفاقا همین که پایتخت عادی و عامی رفتار می کند مردم دوستش دارند. اما خب به همه طعنه هایی می زند. دو سه بار نام مرتضی عقیلی را آوردند هیچ کس متوجه نشد اما به محض شنیدن نام جمیله نامش را حذف کردند و یا اسم خواننده های لس آنجلسی در قسمتی حذف شده بود.
وی در پایان گفت: پایتخت یک سریال معمولی تلویزیون نیست. میلیون ها بیننده دارد و هممه با شخصیت های آن همزاد پنداری می کنند. همین کار سازندگان را سخت می کنند. آنها باید بدانند که در کنار وجه سرگرمی وجه تربیتی و آموزشی نیز دارند که آن هم به واسطه تعداد بالای مخاطبانشان روی داده است. در کل می توان همچنان این سریال را موفق دانست به شرطی که سازندگان به نکات ظریف خانوادگی بیشتر توجه کنند و مدام با همه چیز شوخی نکنند.
انتهای پیام
.: Weblog Themes By Pichak :.