خب حالا واقعیت چیست؟ تلقی ما این است که این ویروس، ولو دستساز باشد و اهدافی در پشت آن باشد ما باید مواجهه خودآگاه با آن داشته باشیم و نحوه مواجهه ما میتواند بر آینده این اتفاقاتی که میافتد اثر بگذارد، ولو مدیریت شده باشد.
نکتهای را رهبر بزرگوار انقلاب در روز میلاد امامزمان (عج) فرمودند مبنی بر اینکه کرونا ابتلای بزرگی برای بشریت است، و با ذکر نمونههایی از جنایات غربیها از جمله کشتههای جنگهای جهانی، تصریح فرمودند که نباید این حادثه ما را از توطئه دشمن غافل کند.
من این فرمایش را اینطور میفهمم که کرونا یک خطر بزرگی است ولی پشتِ بزرگنمایی بیش از حد آن یک توطئه نهفته است. اینکه 4 میلیارد آدم را به قرنطینه میبرند و این وحشت و رعب را در جامعه جهانی ایجاد میکنند، این یک امر طبیعی نیست. این یک نقشه است. یک توطئه پشت آن قرار دارد. حالا من فرمایش ایشان را مقداری تکمیل کنم.
ممکن است عدهای غربگرا وقتی بتشان دارد میشکند، نتوانند شکستن آن را تحمل کنند. خب طبیعی است. آدم بتپرست که نمیتواند ببیند بتش دارد میشکند. برخی از غربگراها بهشدت به غرب تعلق دارند و آن را می پرستند. شکست روحی خوردهاند. من برخی از این لیدرهایشان را در همین ایران میبینم که به فحاشی و هذیانگویی افتادهاند. یعنی وقتی غرب را نقد میکنی، هذیانگویی و فحاشی میکند. هیچ حرف علمیِ قابل فهمی نمیزنند.
ببینید؛ حوادث بزرگی اتفاق افتاده که مثل کرونا آنقدر بزرگنمایی نشده است. مثل همین آمار جنگ جهانی که فرمودند. آمار رسمی اش بین 50 تا 70 میلیون کشتار بوده است. این غیر از کشتههای خاموشی است که شاید به دهها میلیون میرسد. در خود کشور ما مطالعات علمی میگوید که آمار رسمی جمعیت ما قبل از جنگ جهانی و بعد از جنگ جهانی دوم که یک قرن قبل بوده، وقتی مقایسه میشود بین 4 تا 7 میلیون کاهش نسل داشته ایم، یعنی بهوسیله قحطیهایی که برخی از آنها دستساز بوده، کشتار شده است. حالا این کشتهها را هم حساب کنید میشود دهها میلیون نفر. یا فرض کنید آمارهایی که درباره برخی بیماریها و پدیدههای اجتماعی وجود دارد را ببینید؛ مثلاً در سال 2016، یک و شش میلیون نفر بهطور مستقیم بر اثر دیابت فوت کردند. الان در طول چهار ماه که از کرونا میگذرد، کشتهها هنوز صد و اندی هزار است؛ امّا در 4 ماه 530 هزار نفر در اثر دیابت مردهاند، ولی شما میبینید یک شیرینیفروشی تعطیل نشده است. یا فرض کنید مثلاً 7 میلیون نفر در اثر آسیبهای سیگار در دنیا میمیرند. 5 میلیون نفر بر اثر از آلودگی هوا فوت میشوند، ولی هیچ شهری تعطیل نمیشود یا هیچ کارخانهای که تولید سیگار میکند تعطیل نمیشود. چطور یک دفعه به خاطر این ویروس، چهار میلیارد آدم را در قرنطینه قرار میدهند؟ همچنین سالانه 3 میلیون نفر بر اثر الکل میمیرند ...
ممکن است در جواب گفته شود که کرونا از آنجایی که یک بیماری مسری است، نیاز به قرنطینه دارد ...
آیتالله میرباقری: حالا این بحث علمی است که به جامعه پزشکی مربوط میشود، ولی اولاً ما از سازمان بهداشت جهانی که حرف روشنی نشنیدیم. هر روز یک چیز میگویند. یک روز میگویند مرگ و میرش بهشدّت ضعیفتر از مثلاً آنفولانزا است، یک روز دیگر میگویند بیشتر است. وقتی هراس جهانی اخیراً از کرونا کم شده، سازمان بهداشت جهانی و سایر مراکز بینالمللی میگوید مرگ و میرش 10 برابر آنفولانزا است. خب این دروغ رسمی است. خودتان میگویید مرگ و میر آنفولانزا بالای 13 درصد است، کرونا 3 درصد است، چطور میگویید 10 برابر؟ این حرف قابل گفتن نیست. بنابراین سازمانهای جهانی حرف روشنی نمیگویند. حرفهای خودشان را دائم تغییر میدهند. عرض کردم که اینها را جامعه پزشکی میگویند و من حرف آنها را بازگو میکنم وگرنه متخصص این رشته نیستیم.
ثانیاً در مقایسه با سایر بیماریها مثل آنفولانزا با هیچکدام از آن بیماریها این برخورد نشد. مطابق آمار سازمان بهداشت جهانی، سالانه 3 تا 5 میلیون به آنفولانزای فصلی مبتلا میشوند و 650 هزار نفر هم میمیرند. بیماری مسری هم هست و خطر مرگ بالایی هم دارد. طبق آمار سازمان بهداشت جهانی در سال 2018 حدود 228 میلیون نفر در دنیا به مالاریا مبتلا شدند. تا الان چند نفر به کرونا مبتلا شدهاند؟ زیر 2 میلیون نفر. مطابق با تخمین همین سازمان مرگ و میر سالانه ناشی از مالاریا 405 هزار نفر است که 67 درصد آن یعنی 272 هزار نفر از این مرگ و میر، کودکان زیر 5 سال هستند. خب میدانید که مالاریا هم یک بیماری مسری است. در حالی که در طول این 4 ماه اگر بررسی کنیم کل مبتلایان به کرونا حدود یک ونیم میلیون هستند و صد و اندی هزار هم کشته داشته است. خب چرا موضوع مالاریا پیگری نمیشود؟ به خاطر اینکه بیشتر در حوزه آفریقاست. بنابراین اینکه ما خیال کنیم اینها خیلی به دنبال حفظ حیات جامعه بشری هستند، درست نیست.
بنابراین من معتقدم حضرت آقا در عین اینکه میفرمایند ما جامعه پزشکی را محترم میشناسیم، و همین طور هم هست و آنجا که لااقل اتفاق نظری دارند، حتماً به نظرشان احترام میگذاریم و باید هم عمل کنیم، نباید از توطئه دشمن هم غافل بشویم. عرض کردم این پدیده چندوجهی است، همهاش که جنبه بهداشتی نیست. به نظرم یک جنبه شناختی دارد که در علوم شناختی باید مورد بررسی قرار گیرد.
هراسی که در جامعه جهانی ایجاد کردند که میتواند 4 میلیارد آدم را به قرنطینه ببرند؛ این میتواند یک طراحی بزرگ باشد. به خصوص توجه کنید که این هراس، وقتی به جامعه جهانی گسترش پیدا میکند و تبدیل به یک امر اثرگذار میشود که از 30 بهمن اعلام میشود که از قم شناسایی شده است. پیداست که یک توطئه پشت این قضیه است که از ایران و از قم اعلام شود. بهصورت یک بمب اطّلاعاتی بازار بورس آمریکا و اروپا شروع به سقوط میکند. در حالی که قریب به چندماه قبل، از چین رخ داده بود، امّا ارزش بورس اروپا و آمریکا سقوط نکرد. منحنیها و آمارهای رسمیاش وجود دارد.
اگر ما از طراحیهای دشمن غافل بشویم ممکن است که این ویروس را به یک امری علیه ما تبدیل کنند. ولی اگر ما از طراحیهای دشمن غافل نشویم و موضعگیری تمدّنی بکنیم، حتماً ما پیروز خواهیم شد، کما اینکه در مراحل قبل هم پیروز شدیم. یعنی در 11 سپتامبر و حملهای که به دنیای اسلام کردند و پوشش بزرگ خبری دادند، درواقع یک بمب خبری منفجر شد با یک حادثه که برای مدّتها خبر اوّل دنیا شد تا بعد که به افغانستان و عراق، حمله کردند، امّا شکست خوردند. تمام این طرحیها و اقدامات به تقویت بنیه اسلام و جمهوری اسلامی ختم شد. به قول خودشان در خاورمیانه هفت هزار میلیارد خرج کردیم، امّا ایران قویتر شد.
ما از سازمان بهداشت جهانی که حرف روشنی نشنیدیم. هر روز یک چیز میگویند. یک روز میگویند مرگ و میرش بهشدّت ضعیفتر از مثلاً آنفولانزا است، یک روز دیگر میگویند بیشتر است. وقتی هراس جهانی اخیراً از کرونا کم شده، سازمان بهداشت جهانی و سایر مراکز بینالمللی میگوید مرگ و میرش 10 برابر آنفولانزا است. خب این دروغ رسمی است.
حادثه بعدی که ایجاد کردند، حادثه داعش بود. آنجا هم ما موفق شدیم. شما تأثیرات جهانی و پیامدهای اقتدار جهانی ما در قضیه داعش را در شهادت سردار سلیمانی در کلّ جامعهجهانی دیدید. برای مدّت یکماه خبر اوّل جهان بود. این بار و در ماجرای کرونا هم ما پیروز میشویم، چون ضعفهای تمدّنی رقیب دارد آشکار میشود.
اصولاً وقتی یک قدرتی در حوزه سیاست، عریان عمل میکند و اصول اخلاقی را رعایت نمیکند، علامت افول آن قدرت است. لیبرالدموکراسی به لیدری آمریکا که شعار آزادی و دموکراسی و حقوق بشر را سر میداد و با این شعارها جامعه جهانی را تحت تأثیر قرار میداد و ایدئولوژیاش را جهانی کرده بود، به رفتارهای عریان ضدّاخلاقی رو آورده است. مثل حمله نظامی که به غرب آسیا کرده است، آن هم با ادعای تغییر نقشه جغرافیای این منطقه و مسائلی دیگر و شکست بزرگی که خورده است. اینها به نظر من، علامت فروپاشی و افول تمدّن غرب است که دارد آشکار پیدا میشود و سرعت هم پیدا میکند. حالا در این واقعه هم اینها ممکن است اهدافی را پشت صحنه داشته باشند. عرض کردم ممکن است بخواهند جنگ بیولوژیک راه بیاندازند؛ بله، ممکن است. ممکن است دنبال این باشند که یک تحوّلات اقتصادی در جهان ایجاد کنند و بدهکاری دنیای غرب و بدهکاری آمریکا را تدارک بکنند که این احتمال هم هست که اقتصاددانها میگویند؛ میگویند افزایش قیمت دلار، کاهش قیمت نفت، افزایش قیمت سهام در بورس، افت آن؛ اینها همان ابزارهایی است که آمریکا میتواند برای جبران بدهیهای بزرگ خودش که بسیاری از آنها ناشی از انتشار دلار بدون پشتوانه و یا ناشی از فروش سهام شرکتهای بزرگش است را جبران و بازخرید کند.
ممکن است این توطئهها را هم بخواهند انجام بدهند. یعنی از خلق کرونا یا مدیریت آن پس از ایجاد، به دنبال تدارک کاستیهای اقتصادی خودشان باشند. حتّی من تلقیام این بود که دنبال یک کار بزرگتری هستند و قرائن این را نشان میدهد. دنبال ایجاد یک تنگنا برای جامعهجهانی هستند که جامعهجهانی را مجبور به قرنطینه کنند و در این قرنطینه، زیست در فضای مجازی را گسترش بدهند که مدل حکمرانی مجازی در جهان محقق بشود، که این میتواند فراتر از بحث جابجایی نقطهکانونی قدرت در تمدّن غرب، مثلاً از اروپا به آسیا باشد. بهدنبال این هستند که جامعه جهانی را وادار کنند به اینکه در فضای مجازی زیست کند و بستر تحقق حکمرانی مجازی را که تقریباً تمام زیرساختهایش در اختیار آنهاست فراهم کنند. این درواقع یک تدبیر برای شکست رقیب تمدّنیشان از این طریق است.
میخواهند بشر را به سیاهچال مجازی ببرند
خب طبیعتاً ما اگر بیدار باشیم و در همین وادی با آنها وارد مقابله بشویم موفق نخواهند شد. البته این را بگویم که ما به هیچ وجه زیر بار این توطئه نخواهیم رفت. کما اینکه آنها نتوانستهاند نظام لیبرالدموکراسی را بر دنیای اسلام حاکم کنند؛ در حالی که احساس میکردند دوران مذهب تمام شده است، یک انقلابی در ناباوری در دنیای اسلام مبتنی بر اسلام اتفاق افتاد. انقلابی که مبتنی بر لیبرالدموکراسی و مبارزات مارکسیست نبود و با شکل دیگری اتفاق افتاد و نظام جدیدی را سر پا کرد که چهل سال است دارد مقاومت میکند و به یک رقیب اثرگذار تبدیل شده است. الان هم که میخواهند بشریت را از دنیای مادی به فضای مجازی ببرند، یعنی یک بار بشریت را در محبس و زندان دنیا بردند و ارتباط او را با عالم غیب قطع کردند، یک بار دیگر میخواهند او را به سیاهچال فضای مجازی ببرند. موفق نخواهند شد. یعنی جامعه ایمانی این امر را نخواهند پذیرفت و شکست خواهند خورد.
من اگر باز به سؤال نخست شما برگردم؛ سؤال این بود که آیا این حادثه ما را تقویت میکند یا تضعیف؟ میگویم حرفهای متفاوتی وجود دارد. آنچه من جمعبندی کردم این بود که این غیر از جنبه بهداشتیاش، جنبههای دیگری دارد و میتواند این نحوه مواجهه با این بیماری که یک نحوه مواجهه بینظیر در طول تاریخ است؛ از حیث نوع قرنطینه جهانی و ایجاد رعب و امثال آن، میتواند مقدمه یک تصرّفات بزرگ باشد. آن تصرّف بزرگ میتواند از تدارک ضعفهای اقتصادی و ضعفهای دیگرشان تا یک تغییر در آرایش نظم جهانی تا جنگهای بیولوژیک باشد، ولی از همه مهمّتر میتواند مقدمهای برای تغییر جنس حکمرانی جهان و بردن آن به فضای مجازی باشد که ما هیچ حضوری در مدیریت آن نداریم، و اینکه بهطور کلّی مدیریت جامعه جهانی را به کنترل خود در آورند و حتّی در دنیای اسلام مدیریت را از دست رقیب تمدّنی خودشان خارج کنند. ولی ما اگر از این توطئه غافل نشویم و این سر و صدایی که ایجاد کردهاند و بزرگنمایی که میکنند و هجومی که با امپراطوری رسانهایشان کردهاند و این جنگ روانی و شناختی که ایجاد کردهاند ما را از نقشههای پشت صحنه آنها غافل نکند و ما بهعنوان رقیب تمدّنی در مقابلشان بایستیم که میایستیم، حتماً موفق خواهیم شد و این حادثه منتهی به ظهور ضعفهای تمدّن غرب و فروپاشی سریعتر آن میشود.
بحث حکمرانی مجازی و جهان الکترونیکی موضوعی است که از چهار دهه قبل هم صحبتش شده است و کتابهایی نوشته شده، چه در قالب علمی چه رمان. دنیایی که میخواهند ایجاد کنند، دنیای مجازی است که عرض کردم زندان در زندان است. سیاهچال در درون زندان است. چون میدانید زندانهای دورانهای قدیم اینطور بود که گاهی سردابها و چالههایی بوده که داخل آن سردابها یک سرداب دیگر حفر میکردند و مثلاً اگر مساحت آن سرداب 9 متر بوده، مساحت چالهای که درون آن سرداب ایجاد میشد، 2 متر بوده که به آن سیاهچال میگفتند. چاله در چاله، که گاهی عمق آن مثلاً به 20 متر زیر زمین میرسید؛ مثل یک چاه. درون یک سرداب چاه حفر میکردند، البته نه چاه به این معنا. الان اگر به برخی نقاط مثل صحرای عراق بروید که بهشدت در تابستان گرم میشود، این سردابها وجود دارد. منتهی یک موقع برای زیست، و یک موقع برای زندانی کردن است.
شما تأثیرات جهانی و پیامدهای اقتدار جهانی ما در قضیه داعش را در شهادت سردار سلیمانی در کلّ جامعهجهانی دیدید. برای مدّت یکماه خبر اوّل جهان بود. این بار و در ماجرای کرونا هم ما پیروز میشویم، چون ضعفهای تمدّنی رقیب دارد آشکار میشود.
اینها یک بار، بشر را زمینی و خفه کردهاند؛ ارتباط او را با عالم غیب قطع کردهاند، حالا میخواهند در همین عالم زمین او را به عالم اوهام ببرند؛ زندان در زندان. این به نظرم بزرگترین توطئهای میتواند باشد که پشت این طراحی کرونا میتواند باشد و موفق هم نخواهند شد، به شرطی که ما هوشیارانه با آن برخورد کنیم و خیلی تسلیم پروتکلهای آنها نشویم؛ پدیده را یکوجهی نبینیم و در عین اینکه خطر بهداشتیاش را کاملاً مورد توجه قرار میدهیم، جامعه پزشکی ما همانطور که توانایی خودشان را نشان دادند و انشاءالله با قوت عمل میکنند و موفق هم میشوند، از ابعاد دیگر این ماجرا غافل نشوند. بعد شناختی، اقتصادی، تأثیرات سیاسی و تمدّنی اش را باید مورد توجه قرار دهیم. یعنی علاوه بر پزشکی، اگر رشتههای دیگر و مطالعات فرارشتهای را مورد توجه قرار دهیم و با خودآگاهی با این پدیده برخورد کنیم بیشک ما غالب خواهیم بود انشاءالله؛ «اَنتُمُ الاَعلَونَ اِن کُنتُم مُؤمِنین».
سازمان بهداشت جهانی متهم به ایجاد اپیدمیهای بزرگ در منطقه آفریقاست. پروتکلهایشان مثل پروتکلهای اقتصادی سازمان تجارت و بانک جهانی است؛ متهم هستند به اینکه دنبال ایجاد بحران برای کشورهای جهان سوم هستند. جهان سوم با ادبیات خودشان. ما اگر چندوجهی به مسئله نگاه کنیم و خیلی اسیر پروتکلهای بینالمللی نشویم و جامعه علمی و پزشکی ما همانطور که نشان دادند، مستقل با مسئله مواجه بشوند و یک عقلانیت مستقلی را انتخاب بکنند، میتوانیم مواجهه درستی با این حادثه داشته باشم. منظور من از مستقل بودن این نیست که کلاً از جامعه جهانی ببُریم. ببینید؛ این پروتکلهایی که درباره کرونا ارائه میدهند، ضرورتاً توصیهها و تجویزهای علمی نیستند. کما اینکه تجویزهایی که صندوق بینالمللی پول برای کشورهای ضعیف میکند، توصیههای علمی نیستند. توصیههایی هستند که ادامه استعمار نو را فراهم میکنند.
میتوان در مدّت کوتاه، جهش اقتصادی ایجاد کرد
اگر ما نسبت به این سازمانهای بینالمللی و توصیههایشان یک بازنگری بکنیم و مستقل از آنها بهعنوان یک رقیب تمدّنی عمل کنیم که این ظرفیت در دانشمندان و نخبگان ما وجود دارد، و اگر احساس هویت بکنیم به نظر من از این بحران می توانیم عبور کنیم و به نفع ما تمام خواهد شد. ولی اگر غفلت کنیم، طبیعی است که غفلت از طراحی دشمن منجر به شکست میشود. من حتی میگویم به لحاظ اقتصادی ما میتوانیم همانطور که آقا فرمودند امسال را تبدیل به جهش اقتصادی بکنیم. حالا این بحثی است که اقتصاددانها باید بگویند. من با برخی از اندیشمندان حوزه اقتصاد هم نشستهام و مطالعه کردهام. طرحهای خوبی هم برای ایجاد یک جهش اقتصادی در زمان کوتاه ارائه میدهند.
برخی وقتی سخن از جهش اقتصادی و جهش تولید میشود، میگویند جهش اقتصادی بهمعنای رشد بالای 8 درصد است و هر درصد آن 20 میلیارد دلار سرمایهگذاری میخواهد و...
از حیث نوع قرنطینه جهانی و ایجاد رعب، کرونا میتواند مقدمه یک تصرّفات بزرگ باشد. آن تصرّف بزرگ میتواند از تدارک ضعفهای اقتصادی و ضعفهای دیگرشان تا یک تغییر در آرایش نظم جهانی تا جنگهای بیولوژیک باشد، ولی از همه مهمّتر میتواند مقدمهای برای تغییر جنس حکمرانی جهان و بردن آن به فضای مجازی باشد که ما هیچ حضوری در مدیریت آن نداریم، و اینکه بهطور کلّی مدیریت جامعه جهانی را به کنترل خود در آورند و حتّی در دنیای اسلام مدیریت را از دست رقیب تمدّنی خودشان خارج کنند.
یعنی همان محاسبات مبتنی بر سازمانهای بینالمللی...
آیتالله میرباقری: یعنی باز با محاسبات اقتصاد نئولیبرال. اگر با نگاه نئولیبرالی نگاه کنیم امکان جهش در این فضا نیست. ولی اگر با نگاه درونگرا به مقدورات خودمان نگاه کنیم، امکان اینکه ما یک جهش اقتصادی در همین شرایط پیدا کنیم که شرایط بحران اقتصادی در جهان هم میتواند باشد، زیاد است. ما اگر بهدنبال یک شجاعتی باشیم و یک طرحهای جدیدی بدهیم میتوانیم جهش اقتصادی داشته باشیم. اگر بخواهیم اقتصاد خودمان را از دست نئولیبرالها و غربگراها بیرون بیاوریم میتوانیم این اقتصاد را نجات دهیم. وگرنه ممکن است ما در این شرایط، سقوط اقتصادی بکنیم. اصلاً کشورها در بحرانها به رشد و جهش اقتصادی رسیدهاند. ما میتوانیم بحران را تبدیل به جهش اقتصادی کنیم، کما اینکه این بحران میتواند منتهی به صدمات بزرگ اقتصادی در کشور ما بشود.
اگر با طرح دشمن حرکت نکنیم و مقدورات خودمان را بشناسیم، میتوانیم شرایط را به یک جهش اقتصادی تبدیل کنیم. عرض کردم که این را اقتصاددانها میگویند وگرنه من متخصص اقتصاد نیستیم. آنها طرحهای خوبی دارند به شرط اینکه غربزدهها بگذارند.
انتهای پیام/
.: Weblog Themes By Pichak :.