سیمپسونها از کجا آمدند؟/ پروپاگاندای رسانهای آمریکا میخواهد بگوید حتی آینده را میداند!
یکبار برای همیشه باید تئوری توهم توطئه مبنی بر ارتباط سازندگان مجموعه انیمیشن سیمپسونها با عوالم بالا برای پیشبینی آینده برچیده شود.

به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، روزنامه جام جم در گزارشی به انیمیشن سیمپسونها و وجود پروپاگاندای رسانهای در پشت پرده این سریال پرداخته است که بخشهای مهم آن در ادامه میآید.
تاکنون نزدیک به 700 قسمت از انیمیشن سیمپسونها ساخته و پخش شده است و همواره بازار ادعای پیشگو بودن سازندگان آن داغ بوده است؛ طرفداران این ادعا بر این باورند بسیاری از رویدادهایی که سالها پیش در طول پخش این مجموعه به تصویر کشیده شده، در آینده واقعا اتفاق افتادهاست. مهمترین استدلالشان برای اثبات این ادعا هم از قضا استقرار دونالد ترامپ در کاخسفید بوده است. درعینحال برخی معتقدند اینکه بروز چنین وضعی، به خاطر تیزهوشی نویسندگان آن است یا از روی شانس و تصادف، قابل اثبات نیست.
بااینحال، این روزها که تکلیف انتخابات ریاستجمهوری آمریکا مشخص شده است به تعداد کسانی که با بررسی موارد ادعاشده، باور دارند این موارد نه پیشبینی، بلکه تفسیری از آینده با استفاده از وقایع گذشته هستند رو به افزایش است. امروز، تنها کسانی سیمپسونها را پیشگویان عصر جدید میدانند که واقعیتهای یکی دو دهه اخیر را چندان دنبال نکردهاند و صرفا دل به سودای تئوری توهم توطئه دادهاند.
آنها اگر کمی به عقب برگردند و وقایع را رصد کنند میبینند بسیاری از موارد که به حساب پیشگویی سیمپسونها نوشته میشود، پیشگویی نبودهاند، بلکه گمانههایی بودهاند که در همان سالهای تولید این مجموعه انیمیشن نیز مطرح شدهاند.
راستش را بخواهید ما گاهی گمان میکنیم پروپاگاندای رسانهای ایالاتمتحده، آن هم یکی از مهمترین رسانههایش یعنی شبکه فاکس که از معدود رسانههای نزدیک به دونالد ترامپ هم هست، میخواهد هر طوری شده به ما بگوید همه چیز را میداند، حتی آینده را. اینطوری قرار است ما از قدرتی کاذب بترسیم؟
سیمپسونها از کجا آمدند؟
نخستین مجموعه این شبکه بین سالهای 1989 تا 1990پخش شد. فاکس؟ همین رسانهای که رابرت مرداک بهعنوان سهامدار اصلیاش در انتخابات سال 2016 پشت ترامپ بود؟ بله، درست خواندید. همین شبکه رسانهای فاکس معروف. همین باعث شده عدهای، ماجراهای جنجالی سیمپسونها و ازجمله به تصویرکشیدن ریاست جمهوری دونالد ترامپ را در سال 1999، بازی رسانهای ترامپ و مرداک بدانند که از دو دهه پیش آغاز شده است.
حتی برخی تحلیلگران پا را فراتر میگذارند و معتقدند سیمپسونها با این بازیهای رسانهای آقای مرداک، چنان به نفع جریان سیاسی مطلوبشان پروپاگاندا کردهاند که انگار دارند با کمک شما آینده را آنطور که میخواهند میسازند. مرداک، یکی از غولهای رسانهای جهان است و سیمپسونها با این همه قدرتشان، تنها یکی از دهها محصول مهم بنگاه آقای مرداک محسوب میشوند.
طولانیترین مجموعه تلویزیونی آمریکا
از آغاز پخش مستقل این مجموعه در 17 دسامبر 1989، تا دسامبر 2017، 627 قسمت این پویانمایی پخش شده و حالاهم فصل تازه آن، به پایان رسیده است. بنابراین سیمپسونها را باید بلندترین مجموعه تلویزیونی کمدی موقعیت حساب کنیم؛ این مجموعه البته سالها پیش به این عنوان رسیده است؛ در سال 2009 بود که سیمپسونها با گذراندن مجموعه «دود اسلحه» به طولانیترین مجموعه آمریکایی تبدیل شدند.
چند ادعای پیشبینی درست از آب درآمدند
حالا ما اینجا نوشتیم ادعای پیشبینی، اما خواندید که پیش از این نوشتیم، اینها مطلقا پیشبینی نیستند، بلکه تفاسیری هستند از آینده با استفاده از وقایع گذشته و حال و اینکه امروز به عنوان پیشبینی از آنها یاد میشود نشاندهنده علاقه به تئوری توهم توطئه از یکسو و ناآشنایی با وقایع دو دهه اخیر است. برخی از این تفاسیر، بعدها در عالم واقع رخ دادند مثل این نمونهها:
تماس تصویری و...: در قسمتی که در سال 1995 پخش شد برای نخستینبار، همه داستان این اپیزود در سال 2014 اتفاق میافتاد. در این قسمت، اشارههای متعددی به تماس تصویری با تلفن، ساعتهای هوشمند، رواج آنتنهای ماهوارهای و ادامه فعالیت گروه موسیقی رولینگ استونز شده بود که همگی هم درست از آب درآمدند.
چرا پیشبینی نیست: خب نباید فراموش کنیم که از سال 1950 در فیلمها، کتابها و برنامههای تلویزیونی از تکنولوژی آینده و ساعتهای هوشمند صحبت به میان آمده بود. علاوه بر این، در سال 1994 تایمکس دتلینک، نخستین ساعت هوشمند را رونمایی کرده بود که قابلیت انتقال داده به رایانه را داشت. اعضای رولینگ استونز هم همیشه دلشان برای اینکه بار دیگر دور هم جمع بشوند پر میکشید.
ریاست جمهوری ترامپ: در اپیزود «بارت در آینده» که سال 2000 نمایش داده شد، به ریاستجمهوری دونالد ترامپ اشاره شد. لیزا سیمپسون که در این اپیزود به ریاستجمهوری آمریکا رسیده در جملهای که بعدها پس از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات آمریکا شهرت فراوانی یافت، به بیپولی و ورشکستگی آمریکا پس از ریاستجمهوری ترامپ اشاره کرد.
چرا پیشبینی نیست: خب، همان طور که گفتیم این را هم نمیشود به حساب پیشبینی گذاشت؛ترامپ از سال 1999 ایده نامزدی ریاست جمهوری آمریکا را در سر میپرورانده و در انتخابات درون حزبی نیز شرکت کرده بوده است.به علاوه برخی به تصویری پخششده با جزئیات در سال 2000 از حرکت ترامپ روی پله برقی که سال 2015 اتفاق افتاد اشاره میکنند اما در واقع این صحنه نه در سال 2000، بلکه در سال 2015 پس از اعلام نامزدی ترامپ برای انتخابات ریاست جمهوری ساخته شدهاست.
شیوع ویروس کرونا: پس از شیوع ویروس کرونا، کاربران شبکههای اجتماعی بخشی از این انیمیشن را دست به دست و ادعا کردند بر این اساس، سیمپسونها شیوع ویروس کرونا در جهان را پیشبینی کردهاند. در قسمت 21 فصل 4 این مجموعه، در یک کارخانه که از متن روی جعبههای آنجا مشخص است مربوط به آسیای شرقی است و شاید کشوری نزدیک ژاپن، یکی از کارکنان عطسه میکند و از دهانش ویروسی بیرون میجهد و میرود توی جعبه. وقتی آن جعبهها به سطح مردم شهر میرسد همه دچار آن ویروس میشوند و ویروس در سراسر شهر پخش و به «آنفلوآنزای اوزاکا» معروف میشود.
چرا پیشبینی نیست: جدا از اینکه منشأ ویروس در این قسمت نه به چین، بلکه به ژاپن ربط داده شده، نباید فراموش کنیم که بالاخره دنیا چندین مورد آنفلوآنزای واگیردار مهم مانند آنفلوآنزای اسپانیایی، آنفلوآنزای آسیایی 1958-1957، آنفلوآنزای هنگکنگ1969-1968و…را از سر گذرانده است و از اینرو آنچه در این مجموعه به نام «آنفلوآنزای اوزاکا» نشان داده، تفسیری است از وضع شیوع آنفلوآنزاهایی که پیش از این همهگیر شدهاند.
درست از آب درنیامد
البته سازندگان مجموعه تلویزیونی سیمپسونها صراحتا ادعا نکردهاند که در اشارههایشان به مابهازاهای سیاسی و اجتماعی موجود در ایالات متحده در حال پیشگویی بودهاند. این بیشتر هواداران ایده یا توهم «پیشگوبودن سیمپسونها» بودهاند که به این ادعا دامن زدهاند. با این حال حالا میشود با ذکر چند مثال از درستازآبدرنیامدن این ادعاها، گفت که حتی اگر پیشگویی در کار بوده، کجاها کاملا اشتباه بوده است.
گفتیم که اغلب این رویدادها که بعدها اتفاق افتادند و این انطباق به حساب پیشگوبودن سازندگان سیمپسونها گذاشته شد، همان زمان تولید قسمتهای مرتبط با این موارد در جامعه آمریکا مطرح بودهاند. مثلا گفتیم که دونالد ترامپ در سال 1999 گفته بود که روزی رئیسجمهور میشود و خب این بحث مطرح بود و سیمپسونها هم به آن پرداختند نه اینکه با بهرهگیری از سروشی از عالم غیب این رویداد را پیشبینی کرده باشند. خب حالا زد و این اتفاق واقعا افتاد و این ادعا مطرح شد که سیمپسونها از کجا میدانستهاند ترامپ قرار است به کاخ سفید برود. خب این موضوع از جانب خود ترامپ مطرح شده بود و آنها هم به شوخی در یکی از قسمتها ترامپ را رئیسجمهور کرده بودند. برعکس ماجرا هم رخ داده است:
ریاست جمهوری هیلاری کلینتون: مثلا پس از پایان دوره ریاست جمهوری بیل کلینتون، این گمانه مطرح شده بود که هیلاری کلینتون بعد از همسرش به کاخسفید میرود. سیمپسونها هم او را روی صندلی ریاست جمهوری نشاندند؛ اتفاقی که هیچگاه، نه در همان دوره و نه در دور بعدی ریاست جمهوری نیفتاد.
جعلی بود
حالا این را هم بگوییم که در این میان، عدهای هم از داغبودن تنور سوءاستفاده کردند و وقتی دیدند چند مورد از شوخیهای سیمپسونها گرفته و بعدها سر از واقعیت درآورده است، برای جمعکردن مخاطب، قسمتهایی را در قالب این مجموعه تلویزیونی جعل کردند. آنها میدانستند با توجه به رواج توهم توطئه و فراگیرشدن این باور که سیمپسونها واقعا از آینده خبر دارند، میتوانند قسمتهایی بسازند و پیشبینیهای جعلی را به سیمپسونها نسبت بدهند و از اعتبار پیشگویانه[!] آنها برای باورپذیرکردن ادعایشان استفاده کنند.
مرگ ترامپ: نمونه این ماجرا، سال 2017 بود که در یک وبسایت در قسمتی جعلی مرگ ترامپ به تاریخ 27 آگوست امسال به تصویر کشیده شد و البته ترامپ درنگذشت و این قسمت هم ساخته سازندگان مجموعه سیمپسونها نبود.
خودشان چه میگویند؟
دو سال پیش، مایا سلام، نویسنده مشهور نیویورکتایمز رفت سراغ خود سازندگان سیمپسونها تا ببیند در اتاق فکر آنها چه میگذرد و آیا خودشان هم معتقدند پیشگو هستند یا نه.
او در یادداشتی با عنوان «سیمپسونها بسیاری را پیشبینی کردهاند، بیشترشان قابل توضیحند» نتایج تحقیقاتش را منتشر کرد. این روزنامهنگار نوشته بود در اتاق نویسندگان سیمپسونها خبری از گوی بلورین جهانبین نیست و بهواقع نویسندگان این سریال باهوشترین نویسندگان جهان نیستند. آل جین، یکی از نویسندگان اصلی سریال از سال 1998، به نیویورکتایمز گفته بود: «آینده را میتوان بهتر از کسی پیشبینی کرد که فکر میکند آینده را پیشبینی میکند».
اپیزودهای سیمپسونها یکسال پس از تولید روی آنتن میرود و جین میگوید: «این فقط نوعی از قاب ذهن است که فکر میکنیم در یکسال آینده پیشرو داریم... من پیشبینی میکنم مردم بیش از حد پیشبینیهای بزرگ ما را بزرگ میکنند».
آیا سازندگان سیمپسونها همین را نمیخواهند؟ نمیخواهند که اتفاقا ما بر این ماجراها به عنوان «پیشبینی» متمرکز شویم؟ چنانچه گفتیم، برخی بر این باورند که اساسا سازندگان «سیمپسونها» با تولید هدفدار مجموعهای حرفهای و پرطرفدار، سالها تلاش کردهاند آن را به مقبولیتی برسانند تا بعدها بتوانند هر سیاستی را که بر شبکه فاکس حاکم است در مجموعه بگنجانند و نیز بتوانند با آدرس غلطی ذیل مفهومِ «پیشبینی» آنها را در پردهای بپیچند.
انتهای پیام/
.: Weblog Themes By Pichak :.