پشتپردههایی از تصویب ارز 4200تومانی/ پورابراهیمی: جهانگیری گفت شما کار خودتان را کنید و ما هم کار خودمان را!
جلسه در اردیبهشت سال 97 در دفتر آقای جهانگیری برگزار شد. ما بدون نگاه سیاسی نظراتمان را بیان کردیم اما خروجی جلسه این بود: «آقای پورابراهیمی شما در مجلس هستید و اختیارات مشخص است و ما هم بهعنوان دولت اختیاراتمان معلوم است؛ پس شما کار خودتان را کنید و ما هم کار خودمان را.»

به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، روزنامه جام جم گفتوگویی با محمدرضا پورابراهیمی، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس انجام داده است که بخشهای مهم آن در ادامه آمده است.
قطعا در دولت حضور نخواهم داشت
در تاریخ انقلاب اسلامی اولینبار است که 80 درصد نمایندگان یک مجلس از حضور یک نفر در انتخابات حمایت میکنند و برای رایآوری او کمک کردند اما این حمایتها نباید تبدیل به سهمخواهی شود. بهنظر من در مجلس حمایت بیشتری میتوان از دولت انجام داد تا اینکه در خود دولت باشیم.
در طول سالهای گذشته برنامهریزی غلط، اقدامات نابخردانه دولت، سوءمدیریت و بعضا خیانتهایی را در کشور شاهد بودیم که اکنون معیشت مردم به خطر افتاده است. اغلب مردم به یاد شهدا و سردار شهید حاجقاسم سلیمانی پای صندوق رای آمدند و باید پاسخگوی رای مردم باشیم. صریحا اعلام میکنم قطعا در دولت حضور نخواهم داشت.
مانند زمان جنگ، ساختمان سالمی باقی نمانده است!
گزارشی تهیه کردیم از فعالیت اقتصادی دولت یازدهم و دوازدهم. آمارها تا پایان آذر 99 است و بقیه به صورت تخمینی محاسبه شده که با واقعیت فاصله زیادی ندارد. از سال 92 تا 99 سالانه حدود منفی 4/5 درصد نرخ رشد درآمد ملی بودهاست. در حوزه پسانداز ملی در طول هشت سال گذشته منفی 7/8 محاسبه شده. بهرهوری، نیروی کار، سرمایهگذاری خارجی و همه این موارد منفی است. کسری بودجه در سال 99 حدود 48 هزار میلیارد تومان و الان پیشبینی میشود به 400 هزار میلیارد تومان برسد. نرخ رشد اقتصادی طی هشت سال گذشته صفر بوده و مانند زمان جنگ، ساختمان سالمی باقی نماندهاست. ما باید امیدوار باشیم اما باید مشخص شود که از کجا به کجا میرسیم. با این وضعیت ابتدا باید منفیها به سمت صفر برود و پس از آن به سمت مثبتشدن حرکت کنیم.
هر تحریمی قابلیت مقابله دارد
اگر کسی بگوید تحریم در اقتصاد ایران اثر نداشته صحبت غیر کارشناسی است اما تجربه کشور خودمان و کشورهای دیگر نشان میدهد هر تحریمی قابلیت مقابله دارد. اوج تحریم ایران در زمان باراک اوباما رئیسجمهور دموکرات آمریکا اوایل دهه 90 انجام شد. دونالد ترامپ هم رئیسجمهور جمهوریخواه آمریکا بعد از او همانها را پیگیری کرد اما به نکتهای میخواهم اشاره کنم. تحریم نظامی ایران در زمان جنگ باعث شد تا ما به قدرت نظامی برسیم. تصمیمات علمی و تخصصی در کنار باور دینی باعث شد تا در این زمینه پیشرفت کنیم.
اگر نگاهی که اکنون در کشور وجود دارد و گفته میشود تحریم هستیم در زمان جنگ وجود داشت باید تسلیم میشدیم و نیمی از ایران را تقدیم میکردیم تا از تحریم نظامی خارج شویم. قدرت نظامی ایران نه تنها در ایران بلکه در منطقه هم تضمین کننده امنیت است.
روحانی در بیرون از کشور به دنبال کلید حل مشکلات اقتصادی بود
تحریمهای اقتصادی هم با مدیریت درست کم اثر خواهد شد. نگاه به حل مشکلات اقتصادی در ظرفیت درونی تبدیل شد به نگاه بیرونی. به طوری که کلید مشکلات اقتصادی در داخل کشور بود و میتوانستیم با رویکرد اقتصاد مقاومتی بخشی از مشکلات را حل کرد اما آقای روحانی در بیرون از کشور به دنبال کلید حل آن بود.
من برجام را نفی نمیکنم و ایران حتما باید در مذاکرات حضور پیدا کند اما نباید همه مسائل اقتصاد را به برجام گره بزنیم. تصمیمات غیر تخصصی و غیر کارشناسی مشکل دیگری بود که در شرایط تحریم گرفته شد.
سه عضو ارشد اقتصادی کابینه با یک تصمیم اقتصادی مخالف بودند!
در بحث سیاستهای ارزی در سال 96 با التهاب ارزی روبهرو شدیم. همان زمان رئیس کل بانک مرکزی و وزیر امور اقتصادی و دارایی را به مجلس دعوت کردیم. در آن جلسه گفتیم ما نگران هستیم و اگر کمکی از ما بر میآید بگویید تا انجام دهیم. هم آقای سیف (رئیس کل وقت بانک مرکزی) و هم آقای کرباسیان (وزیر وقت اقتصاد) اعلام کردند که یک برنامه جامع در این زمینه دارند اما نه برنامه دادند و نه مشورت کردند.
در یک بازه زمانی متوجه شدیم در حال تصمیمگیری در حوزه ارز هستند. روسای بانکها برای مدیریت بازار ارز به بانک مرکزی دعوت شدند و نتیجه آن جلسه، افزایش سود سپرده بانکی بود. با شنیدن این خبر از آقای حسینزاده رئیس شورای بانکهای دولتی و آقای پرویزیان رئیس شورای بانکهای خصوصی دعوت کردیم به مجلس بیایند. در مورد تصمیم اتخاذ شده پرسیدیم که آیا این کار درست است و قبول دارید که هر دو نفر گلایه کردند ما مخالف بودیم اما رئیس کل بانک مرکزی در آن جلسه اجازه صحبت به ما را نداد.
پس از این اظهارات، رئیسکلبانکمرکزی را دعوت کردیم و سوال شد بر چه مبنای علمی چنین تصمیمی گرفته شده که آقای سیف آن را توجیه کرد و البته متوجه شدیم این توجیهات برای فشار به آقای سیف از خارج از بانکمرکزی بود. بابت آن تصمیم 15هزارمیلیارد تومان به نظام بانکی زیان وارد کردند و به اندازه یک سر سوزن در التهابات ارزی تاثیر نداشت.
در این مورد سوال از رئیسجمهور مطرح شد که نمایندگان رئیس دولت در مجلس حاضر شدند. آقای محمد نهاوندیان معاون اقتصادی رئیسجمهور، آقای مسعود کرباسیان وزیر اقتصاد، آقای ولیا... سیف رئیس کل بانکمرکزی و آقای حسینعلی امیری معاون پارلمانی رئیسجمهور در آن جلسه حضور داشتند. در حاشیه جلسه از آقای نهاوندیان سوال کردم شما که اقتصاد خواندهاید آیا با افزایش نرخ سودسپرده برای مدیریت التهاب ارزی موافق هستید؟ ایشان پاسخ داد من صد در صد مخالف بودم اما در این زمینه صحبت دارم. به آقای کرباسیان گفتم شما که به عنوان وزیر اقتصاد بهتر میدانید وقتی 5 واحد نرخ سود سپرده زیاد میشود به معنای این است که نرخ تامین مالی در کشور 5 واحد زیاد خواهدشد و خیلی از طرحها از توجیه خارج میشوند و سودآوری شرکتها پایین میآید که در این صورت درآمد مالیاتی کاهش مییابد. شما به عنوان متولی مالیات کشور با افزایش سود سپرده موافق بودهاید که با همان لهجه شیرین اصفهانی و با لحنی تند و عصبانی گفت من از اساس مخالف این تصمیم بودم و کار به جایی رسید که من آقای کرباسیان را به آرامش دعوت کردم.
از آقای سیف هم این نکته را پرسیدم که آیا شما شخصا موافق افزایش نرخ سودسپردهبانکی بودید که پاسخ داد قطعا مخالف بودم. سه عضو ارشد اقتصادی کابینه با یک تصمیم اقتصادی مخالف بودند اما تصمیمگیری و ابلاغ شدهاست.
جهانگیری گفت شما کار خودتان را کنید و ما هم کار خودمان را!
در نوروز سال 97 قیمتها روزانه تغییر میکرد و من هشتم فروردین سال 97 در تهران مستقر شدم. در این زمینه از یک تیم تخصصی دعوت کردیم و برنامهای جامع با عنوان طرح دوفوریتی کمیسیون اقتصادی ساماندهی بازار سرمایه نوشتند. حرفمان هم علمی بود. از تجربه دولتهای قبلی تا کشورهای دیگر که با شوک ارزی مواجه شده بودند استفاده کردیم. از تیم اقتصادی دولتهای گذشته دعوت کردیم تا راهکار ارائه کنند و همه پای کار آمدند و جمعبندی شد. در اولین روز کاری مجلس، جلسهای سه ساعته با برخی اعضای تیم اقتصادی دولت از جمله آقای سیف (رئیس وقت کل بانک مرکزی) داشتیم و خروجی آن موافقت آنها با طرح مجلس بود. حتی اعضای تیم اقتصادی دولت با رسانهها مصاحبه کردند و از مزایای طرح گفتند.
شب همان روز با آقای لاریجانی (رئیس وقت مجلس) تماس گرفتم و گفتم با دولت در زمینه ساماندهی بازارهای سرمایهای توافق کردیم. فردا این را به هیاترئیسه تقدیم میکنیم و شما هم در دستور بگذارید تا پس از تصویب به دولت ابلاغ شود. اعضای تیم اقتصادی(وزیر اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی) از مجلس راهی جلسهای در دولت شدند. همان شب (20 فروردین سال 97) آقای اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور یکباره اعلام کرد « از الان قیمت ارز 4200 تومان است و هرکسی به هر میزان برای هر تقاضایی که داشته باشد ارز میدهیم و صرافیها تعطیل خواهند شد.» این جمله را که شنیدم گویی دنیا بر سر ما خراب شد.
شب با آقای لاریجانی تماس گرفتم و ماجرا را شرح دادم و درخواست جلسه غیرعلنی کردم. آقای لاریجانی هم تیم اقتصادی دولت را در 21 فروردین به مجلس دعوت کرد تا درباره این تصمیمگیری پاسخ دهند. حدود سه ساعت بحثها بالا گرفت. آقای لاریجانی به من ابراز نگرانی کرد. رئیس وقت مجلس نگرانی خود را اینگونه بیان کرد که دولت اکنون میگوید کشور با این نرخ ارز اداره خواهد شد اما مجلس اجازه نمیدهد. من همان موقع صریحا گفتم از روز برایمان روشنتر است که نمیتوان با این روش با بحران ارزی مقابله کرد. آقای لاریجانی گفت اگر موفق شوند قطعا نتیجه را اعلام میکنند اما ما به حرف خودمان باور داشتیم. اجازه دهید چند روز کار کنند تا فضا مشخص شود. ما بنا به درخواست رئیس مجلس تبعیت کردیم اما هر روز بدتر از روز قبل شد.
کار به جایی رسید که در کمیسیون اقتصادی تعداد زیادی اعضا اعلام کردند استعفا میدهند. دوباره نزد آقای لاریجانی (رئیس وقت مجلس) رفتم و گفتم بنده دیگر توان اداره جلسات کمیسیون را ندارم. در اینباره جلسهای با آقای لاریجانی داشتیم. در آن جلسه هم تصمیمگیری شد که جلسهای با تیم اقتصادی دولت داشته باشیم که یا ما آنها را متقاعد کنیم یا آنها با دلایلشان ما را متقاعد کنند.
جلسه در اردیبهشت سال 97 در دفتر آقای جهانگیری برگزار شد. ما بدون نگاه سیاسی نظراتمان را بیان کردیم اما خروجی جلسه این بود: «آقای پورابراهیمی شما در مجلس هستید و اختیارات مشخص است و ما هم بهعنوان دولت اختیاراتمان معلوم است؛ پس شما کار خودتان را کنید و ما هم کار خودمان را.» این موضوعاتی را که میشنوید دام آبستن راهی کشتارگاه میشود نتیجه تصمیمگیری همان روز است.
اعتقاد ما این بود که با دلار 4200 تومانی اگر دولت بتواند کالا را ارزان بهدست مردم برساند کمک کنیم تا کالا ارزان به خانوارها برسد. آقای رئیسجمهور و معاون اول رئیسجمهور و همچنین تیم اقتصادی دولت اصرار کردند که آن را حذف نکنیم. ما اکنون در حال ارزیابی هستیم. نتایج ما نشان میدهد دلار 4200 تومانی به هدف اصابت نکرده و تبدیل شده به یک مسیر رانتی در اقتصاد ایران. ما بهجای ارز ترجیحی، مابهالتفاوت آن را به خود مردم بدهیم و این به عدالت نزدیکتر است. دلار ترجیحی، تولید را در کشور نابوده کرده، بهطوریکه برای واردات مرغ دلار 25 هزار تومانی پرداخت میکنند اما 5000 تومان در نظر میگیرند. در این شرایط کدام تولیدکننده میتواند با کالای خارجی که ارز ترجیحی دریافت میکند رقابت کند؟ در کنار این موارد قاچاق در کشور را زیاد کرده است اما مافیای واردات اجازه حذف آن را نمیدهد.
انتهای پیام
.: Weblog Themes By Pichak :.