راهکارهای ساده صرفهجویی در مصرف برق/ از هدررفت انرژی از درب یخچال تا کشیدن شارژرها از برق
خیلی از ما عادت داریم در منزل که هستیم قبل از هر کاری صبح که بیدار می شویم و شب که می خواهیم به خواب برویم، سراغ یخچال رفته و بدون اینکه فکر کنیم چه چیز نیازی داریم دقایقی فکر می کنیم و تازه یادمان می آید که مثلا یک لیوان آب می خواستیم در حالیکه از آب سردکن یخچال می توانستیم آن را برداریم، این یعنی سبک زندگی غلط در ایام مورد نیاز صرفه جویی مصرف انرژی برق!

گروه خانواده: هر ساله در ایام تابستان مصرف برق در اقصی نقاط کشور به ویژه شهرهای گرمتر و جنوبی تر بیش از پیش میشود به طوریکه قطعی های برق برای خیلی از مناطق و شهرها رخ می دهد و مردم را نیز دچار مشکلاتی می کند. امسال با همراه شدن گرمای تابستان و شیوع خیز پنجم کرونا در کشور می بایست نگاه بهتر و کاربردی تری به صرفه جویی در مصرف برق داشته باشیم. به طوریکه در خبرها اعلام شده، میزان مصرف برق در یکی از روزها در کشور 65 هزار مگاوات بوده اما مجموع نیروگاه های کشور بیش از 55 هزار مگاوات نمی توانند برق تولید کنند.
اگر نگاهی به محیط کار و زندگی خودمان بیاندازیم متوجه می شویم که در این مسیر خیلی می توانیم یاریگر نیروگاه های برق و صرفه جویی در مصرف آن باشیم به طوریکه با تغییر سبک زندگی ما خیلی از مسائل حل خواهد شد و در مصرف انرژی صرفه جویی زیادی می شود شاید الان عده ای باشند که با موضع گیری بگویند همین قطعی های برق برایمان کافی است و دیگری نیازی به صرفه جویی نیست! درحالیکه این تفکر اشتباه است و با یک تغییرات کوچک در سبک زندگی می توانیم در این مسیر کمک کننده به همه شهروندانمان باشیم.
در این گزارش تلاش داریم برخی از راه کارهای ساده اما کاربردی مصرف برق خانوارها را به خانواده ها آموزش دهیم:
1-هرگز نشه فراموش لامپ اضافی خاموش
این شعار «هرگز نشه فراموش لامپ اضافی خاموش» را همه هم نسل های ما یادشان می آید که بابابرقی با یک تبلیغ ساده تلویزیونی چه چیزهایی را به ما یاد داد و در وجودمان نهادینه کرد شاید تا همین الان هم اگر به افرادی این را بگوییم اعتراض کنند که مگر می شود با مصرف چند لامپ صرفه جویی کرد؟ پاسخ واقعا بله است چرا که به تصاعد اگر هر خانواده ای تا شباهنگام لامپی در خانه روشن نکند و شب ها نیز تمام لامپ های غیرلازم مثل اتاق های مختلف یا حمام وسرویس بهداشتی را روشن نگه ندارد، به صرفه جویی در مصرف انرژی کمک بزرگی کرده است. پس یادمان باشد شعار هرگز نشه فراموش را به نسل های جدید نیز آموزش دهیم.
در ساعات روز نیز که در منزل یا محل کار امکان استفاده از نور طبیعی را دارید بهتر است پرده ها را کنار بکشید و از نور طبیعی استفاده کنید کمااینکه خیلی ها عادت دارند در روز نیز از برق استفاده می کنند و عادت غلطی است. بهتر است شب هنگام همه اعضای خانواده در یک اتاق جمع شوند تا لامپ کمتری مصرف شود حتی برای رمانتیک تر و زیباتر کردن فضای منزل می توانید گاهی از شمع هم برای روشنایی استفاده کنید.
در ادارهها و سازمانها هم کارکنان می توانند در اتاق هایی که رفت و آمد ندارند یا کم رفت و آمد می کنند، لامپ ها را خاموش کنند یا از فن کولرها کمتر استفاده کنند و در زمان خروج از محل کار کولرهای خنک کننده را خاموش کنند. بهتر است میزهای کار را در موقعیت هایی قرار دهید که کنار پنجره باشند تا از نور طبیعی بهره بهتری ببرید یا از پرده های نازک استفاده کنید تا نور بهتر به داخل اتاق بتابد.
حتی خود استفاده از لامپ ها هم صرفه اقتصادی باید برای مردم داشته باشد چرا که قدیم لامپ های معمولی مورد استفاده قرار می گرفت اما الان لامپ های کم مصرف خیلی در صرف انرژی برق و همینطور مصرف برق خانوارها کمک کننده است پس برای تهیه لامپ ها نیز می توانید از لامپ های کم مصرف مختلف با میزان برق متفاوت استفاده کنید.
بنابراین لامپ های رشتهای را با لامپ های فلورسنت (CFL) یا لامپهای LED که هم نور بیشتری دارند و هم انرژی کمتری مصرف میکنند، تعویض کنید. لامپ های فلورسنت (CFL) اولین جایگزین لامپ های رشتهای بودند. لامپ های فلورسنت فشرده جیوه کمتری دارند، بنابراین بهتر میسوزند و نور بیشتری دارند. لامپ های LED در مقایسه با لامپ های فلورسنت، جدیدتر و البته کمی گرانتر هستند، اما حاوی جیوه نیستند و عمر بالاتری دارند.
2-لوازم برقی اضافه را خاموش کنید
شاید خیلیها ندانند همین شارژهایی که به برق هست، دستگاه قهوه ساز یا چایی ساز و همینطور مایکروویو و دیگر لوازم برقی مثل لپتاپ و رایانه ، تلویزیزن و دیگر سیستم صوتی در منزل تا وقتی که از آنها استفاده هم نمی کنید اما دو شاخه آنها به برق است، برق مصرف می کند پس بهتر است که این لوازم را با دو شاخه جدا کنید و در زمان استفاده دو شاخه آنها را به برق بزنید.
برای تهیه لوازم برقی جدید در خانه هم بهتر است به میزان مصرف انرژی آن وسیله توجه کنید که پرمصرف نباشد. برای استفاده از ماشین ظرفشویی بهتر است در ساعات غیر پیک مصرف برق و با حداکثر ظرفیت ماشین با زمان کمتر به شست و شوی ظرف ها بپردازید.
توجه به این جزئیات کوچک آنقدر اهمیت دارد تا اینکه بگوییم برای باز کردن درب یخچال بهتر است تصمیم بگیرید چه چیزهایی لازم دارید تا از زمان زیادی باز بودن درب یخچال و صرف انرژی زیاد خودداری کنید.
3-در استفاده از لوازم برقی دقت بیشتری کنید
غیر از ایام تابستان شاید ما مصرف زیادی از لوازم برقی منزلمان داشته باشید اما این مصرف در تابستان مثل ماشین لباس شویی چند برابر می شود چرا که به دلیل گرما لباس ها را مدام شست و شو می کنیم بهتر است گاهی این لباس ها را به جای استفاده از ماشین با صرف وقت و میزان آب اندکی با دست شست و شو کنیم و در آفتاب قرار دهیم حتی برای صرف زمان کمتر استفاده از ماشین لباسشویی می توانید از خشک کن ماشین استفاده نکنید به جای آن لباس ها را در معرض هوای آزاد قرار دهید تا خشک شوند.
برای استفاده از کولرها در منزل بهتر است زمان هایی که احساس می کنید هوای منزلتان مطبوع تر است و گرمای کمتری دارد، از کولر استفاده نکنید و ساعاتی را برای استراحت و مصرف برق کمتر اختصاص دهید. همچنین لوازم برقی پرمصرف را در ساعات اولیه کم مصرف برق مورد استفاده قرار دهید.
گاه دیده می شود که کولرها در منزل روشن هستند اما سرمای خوبی تولید نمی کنند برخی مواقع علت این امر عایق نبودن روی کولر است که بهتر است در یک فرصت مناسب کولر خود را چک کنید و از عایق بودن آن مطمئن شوید تا سرمای به بیرون درز نکند.
بنابراین به این طور منازل که به خوبی عایق کاری نشده و در سرما و گرما انرژی منزل یا محل های کار هدر می رود، خانه های کاغذی گفته می شود بهتر است همین امسال تصمیم بگیرید با خانه کاغذی خداحافظی کنید و درب و پنجره ها را درز گیری کرده و از صرف انرژی هدررفته جلوگیری کنید.
4-از آب گرم متعادل استفاده کنید
در ایام گرما و تابستان که شما نیاز دارید هر روز یا یک روز در میان دوش بگیرید بهتر است زمان حمام کردنتان را کم کنید و به جای استفاده از آب خیلی گرم از آب ولرم برای خنک شدن و حمام کردن استفاده کنید تا انرژی کمتری صرف شود. همچنین نیازی نیست که کتری یا سماور مدام روشن باشد بهتر است در مواقع لازم و استفاده روشن کنید.
و در نهایت با رعایت این تمهیدات ساده اما کاربردی می توانید تابستان را با قطعی های کمتر برق و مشکلات انرژی سپری کنید. والدین در خانه ها برای فرهنگ سازی مصرف بهینه برق و آب خیلی می توانند به فرزندانشان گره گشا و کارساز باشند، مثل اینکه با کم کردن برق های منزل ، استراحت گاه به گاه فن کولرها یا اسپلیت ها و همینطور لوازم برقی خانه این فرهنگ را به فرزندانشان نیز آموزش می دهند.
انتهای پیام/
طالبان که به نظر میرسد بر تسلط مجدد بر افغانستان عجله دارد، شمار مناطق اشغالی خود را به حدود 80 منطقه و شهر رسانده است و نبرد سرنوشتساز بر سر شهرهای دیگر، به شدت ادامه دارد. بر اساس گزارش شبکه «الجزیره»، طالبان در کابل بر یک پایگاه نظامی مسلط شده است. در استان «پروان»، واقع در شمال کابل نیز یک روز پس از خروج کامل اشغالگران آمریکایی از پایگاه نظامی «بگرام»، شبه نظامیان طالبان آهنگ تسلط بر این پایگاه را کردند، اما با مقاومت نیروهای دولتی و مردمی مواجه و عقب رانده شدند. در استان شمالی «بلخ»، عناصر طالبان یک حمل? پهپادی علیه پایگاه پلیس ترتیب دادند. این اقدام طالبان، گمان? کارشناسان و ناظران در بار? حمایت جدی کشورهای خارجی از طالبان و مسلح شدن این گروه به سلاحهای مدرن را تایید میکند.
اما در این گیر و دار، هر چند تلفات مهاجمان طالبان، مردم و نیروهای دولتی بالا است، ولی خبرهای دقیقی در مورد شمار کشتهها و مجروحان این نبرد سراسری، گزارش نمیشود. بر اساس خبرهایی که تا عصر دیروز رسید، در استانهای «فراه»، «غزنی»، «هلمند»، «پروان»، «کابل» و « بلخ»، نبردها شدیدتر از سایر مناطق است.
نکت? جالب دیگر در نبردهای جاری، روحیه طرفهای درگیر است؛ گروه طالبان به خاطر خروج اشغالگران آمریکایی، خود را پیروز و وارث طبیعی افغانستان میداند! به همین خاطر، عناصر طالبان در همه جا دست به پیشروی زدهاند. اما، نظامیان و نیروهای دولتی به شدت روحیه خود را از دست دادهاند و به جای اینکه مقابل طالبان بجنگند، فرار را بر قرار ترجیح میدهند. موردی که این ادعا را تایید میکند، ماجرایی است که در استان شمالی «بدخشان» رخ داده است و طبق گزارش ایسنا، این استان هم اکنون، در آستان? سقوط قرار دارد. به گفت? مقامات تاجیکستان، بیش از 300 پرسنل نظامی ارتش افغانستان از استان بدخشان فرار کردند و وارد تاجیکستان شدند. «محب الرحمان»، عضو شورای استانی بدخشان، در این باره گفت که طالبان بدون درگیری و نبرد، وارد این استان شده است. وی که روحیه ضعیف سربازان ارتش افغانستان را علت اصلی پیشروی طالبان میداند، همچنین گفت: متاسفانه اکثر این نیروها بدون مایحتاج ماندهاند.
در همین حال، «ذبیح الله مجاهد»، سخنگوی طالبان، سقوط 10 منطقه در استان بدخشان را تایید کرد و گفت: بسیاری از این مناطق، بدون درگیری به دست طالبان افتادند. بر اساس گمانههای کارشناسان، تا زمانی که نیروهای دولتی روحیه از دست رفت? خود را باز نیابند، پیشروی طالبان ادامه خواهد داشت. اما، نکته اینجاست که خود طالبان هم نیروی کافی برای تسلط بر کل افغانستان را ندارد! به همین خاطر، پیشبینی میشود که پیشروی طالبان در شهرهای بزرگی چون کابل، هرات، مزار شریف و قندهار متوقف خواهد شد و این گروه ظرفیت آن را ندارد که بر این شهرها مسلط شود. بنابراین، جنگ خونین جاری نیز به یک جنگ مزمن تبدیل خواهد شد.
از استان «بلخ» در شمال افغانستان خبر رسید، کشورهای ترکیه و پاکستان کنسولگریهای خود را در «مزار شریف» بستند و ایران نیز از شمار پرسنل کنسولگری خود در این شهر کاسته است.
فرزند احمدشاه مسعود
سقوط سریع چند شهرستان افغانستان به دست طالبان در چند هفته گذشته، باعث شد مردم دور رهبران خود جمع و در حمایت از نیروهای امنیتی بسیج شوند.
به گزارش ایسنا، احمد مسعود، فرزند احمدشاه مسعود، قهرمان ملی افغانستان، از چند سال به اینسو کوشیده تا یک روند نظامی را تحت نام «مقاومت دوم» در برابر طالبان ایجاد کند. در شرایط جاری که جنگ میان نیروهای امنیتی و طالبان شدت گرفته، او تلاشهایش را در زمینه ایجاد جبهه نظامی مقاومت ضد طالبان بیشتر کرده است و میخواهد به زودی جنگ علیه طالبان را آغاز کند. احمد مسعود، در روزهای گذشته دیدارهای جداگانهای را با شماری از رهبران جهادی، به ویژه مجاهدین پنجشیر، ترتیب داده است.
او در همین چارچوب، با «امرالله صالح»، معاون اول ریاستجمهوری افغانستان، دیدار کرد و پس از آن گفت: «بسیج مردمی در حمایت از نیروهای امنیتی و دفاعی کشور، استقرار وضعیت و عقب زدن تهاجم طالبان، محور اصلی گفتوگوی ما بود.»
امرالله صالح هم دیروز طی پیامی توئیتری نوشت: اکنون یک فرصت تاریخی برای شکلگرفتن وحدت در میان اقوام مختلف افغانستان، به میان آمده است.
معاون اول ریاست جمهوری افغانستان تاکید کرد: «طالبان هیچگاه قادر به کنترل و حکومت بر افغانستان نخواهد بود.»
شهرهایی که کتابفروشی ندارند در اولویت تأسیس «کتابشهر» هستند
مدیرعامل شرکت کتابشهر ایران ضمن اشاره به افتتاح فروشگاههایی در استانهای مختلف گفت: شهرها و شهرستانهایی که کتابفروشی ندارند، برای ما در اولویت هستند. این کتابفروشیها، پاتوق جدی خیلی از اهالی شهر شده است.

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، علی اسماعیلی از اردیبهشت 1398 به عنوان مدیرعامل شرکت کتابشهر ایران انتخاب شد. وی که پیش از این، دبیری انجمن کتابفروشان جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی (خوشه) را در کارنامه خود دارد، در این مدت تلاش کرده با احیای کتابفروشیهای تعطیلشده کتابشهر و افتتاح شعب جدید شبکه، فروش این مؤسسه را گسترش دهد. بهروزرسانی طراحی فروشگاهها و جذب نیروی انسانی مسلط به حوزه کتاب از دیگر تحولات کتابشهر در دوره مدیریت او بوده است. در ادامه در راستای افتتاح چند کتابشهر در سراسر کشور گفتوگوی مشروحی را با اسماعیلی درباره این مجموعهها میخوانید.
* ضرورت ایجاد و تقویت پاتوقهای فرهنگی و محتوایی سالم را برای جامعه در چه میدانید؟
مردم جامعه برای اینکه کارهایشان را پیگیری کنند، نیاز دارند با دوستان و همکارانشان قرار ملاقاتهایی بگذارند. طبیعتاً برای این قرار ملاقاتها هم باید محلی باشد که بتواند نیازهای اولیهشان را برطرف کند. این محل هرچه خدمات بیشتری ارائه بدهد، مخاطبان از آنجا استقبال بیشتری خواهند کرد.
فروشگاههایی که آغاز به کار کردند، به نسبت تعطیلشدهها بیشترند. الحمدلله این فروشگاهها هر سال رو به بهبودی و توسعهاند
این محلها خدمات مختلفی را میتوانند ارائه بدهند؛ از بحث تفریحی و فرهنگی گرفته تا فروش محصولات و خورد و خوراک. همه اینها میتواند مکانی را برای یک قرار مهیا کند.
یکی از این محل قرارها میتواند فروشگاه کتاب باشد. در این دوره، بیشترِ کتابفروشیها کافه دارند، محصولات فرهنگی هم میفروشند و بهطور کلی، به یک هایپرمارکت برای فروش محصولات فرهنگی تبدیل شدهاند. این فروشگاهها علاوه بر فروش کتاب، فضایی تفریحی به خود گرفتهاند تا مردم بیشتری به آنجا رجوع کنند.
* وضعیت کلی فروشگاههای کتاب جبهه فرهنگی انقلاب را نسبت به گذشته چگونه ارزیابی میکنید؟ هم به لحاظ کیفی و هم به لحاظ کمی.
الحمدلله وضعیتشان روز به روز بهتر میشود. سن و سال فعالیت این فروشگاهها زیاد نیست و شاید 15 سال از عمر این جریان بگذرد. این جریان هم جریانی نیست که با این مدلِ کتابفروشی خیلی سابقه داشته باشد. تولیداتی هم که در این سالها انجام شده، متناسب با همین رویکرد و همین جریان بوده است. ضمن اینکه به لحاظ نشر و فروشگاه هم تابع این جریان بوده است. فروشگاههایی هم بودهاند که جمع شدهاند؛ ولی فروشگاههایی که آغاز به کار کردند، به نسبت تعطیلشدهها بیشترند. الحمدلله این فروشگاهها هر سال رو به بهبودی و توسعهاند. حتی شهرستانها فعالیتهای خوبی را انجام دادهاند؛ چون تولیدات بیشتر شده و یک فروشگاه میتواند اجناس بیشتری را تهیه کند.
در حال حاضر، زدن فروشگاه توجیه دارد. زمانی تولیدات ما در حوزههای مختلف فضای فرهنگی و گفتمان فرهنگی انقلاب، اینقدر زیاد نبود که بشود کتابفروشی زد؛ اما الان تولیداتمان، از ادبیات و رمان و شعر گرفته تا دیگر موضوعات، آنقدر زیاد است که بتوانیم کتابفروشیهای کاملی را در شهرستانها برپا کنیم.
* در سالهای اخیر، شاهد این بودهایم که در تهران، چه در مراکز فروش کتاب، مانند خیابان انقلاب و چه سایر مناطق تهران، فروشگاههای جبهه انقلاب به شکلهای مختلفی در حال گسترش هستند. شما دلایل اصلی این رشد و گسترش را چه میدانید؟
اگر بخواهیم دلایل اصلی این رشد را بررسی کنیم و به آن بپردازیم، یکی همین تولیداتی است که عرض کردم بیشتر شده است. دیگر علت تجربهای است که در این فضا پیدا شده و دوستان ما در این سالها راهاندازی و الگوسازی کردند و با استقبال مخاطب مواجه شدند. وضعیت این فروشگاهها طوری بوده است که از لحاظ اقتصادی هم جواب گرفتهاند. این باعث میشود کسانی که به کتاب و حوزه فرهنگی انقلاب علاقه دارند، بهسمت راهاندازی کتابفروشی حرکت کنند.
زمانی کسانی که میخواستند وارد این حوزه شوند، ریسک این کار را بالا میدانستند و چون نمونه زیادی وجود نداشت، برآوردها خیلی دقیق استخراج نمیشد. الان اینطور نیست. نمونههای زیادی وجود دارند که اطلاعات دقیقی ارائه میکنند. سرمایهگذاران فرهنگی که دیدند این کار جواب میدهد، بیشتر شدند. سرمایهگذاران دولتی و خصوصی که دیدند این کار هم در عرصه اقتصادی و هم فرهنگی توجیه دارد، به این حرکت روی آوردند.
علت دیگر اینکه کتابفروشی شأن و جایگاهی برای خود پیدا کرد. شاید سالهای گذشته مانند الان، کتابفروشی شغلی جدی حساب نمیشد. یا کسانی که در فروشگاه کار میکردند، این کار را درآمدزا نمیدانستند؛ اما الان و با توجه به اینکه محصولات دیگری به جز کتاب به کتابفروشیها اضافه و تبدیل به فضای بزرگ هایپری شده، این مراکز جذابتر شدهاند.
شهرستانها و شهرهایی که کتابفروشی ندارند برای ما در اولویت هستند
* استقبال و توجه مردم در سایر استانها از فروشگاهها چگونه است؟
در شهرستانها متفاوت بوده است. طبق موقعیت و فرایند و کیفیت کار فروشگاه، از آنجا استقبال شده است. در حال حاضر هم فروشگاههای زیادی داریم که در حال فعالیت هستند و حتی در مراکز استانها هم نیستند. حتی در شهرهایی با جمعیت کم کار میکنند. بعضاً کسانی هستند که در فروشگاههای غرفهمانند کار میکنند و با نمایشگاههای سیّار فعالیت میکنند تا در آینده ظرفیتش ایجاد شود و بتوانند فروشگاههای جدی در شهرشان برپا کنند. از این منظر هم روبهتوسعه است. این جرات پیدا شده که دوستانی که علاقه دارند، به این سمت بروند.
* تجربههای گوناگونی وجود دارد که فعالیتهای جهادی و خودجوش مردمی در عرصه کتاب، باعث ایجاد یک مرکز فرهنگی پویا در حوزه خود شده است. با توجه به اینکه شما با بسیاری از این فعالان ارتباط دارید، ارزیابیتان از این فعالیتها چیست؟
بله. این کار از جنس کارهایی است که تا دغدغه و علاقه و توانمندی در فرد نباشد، به سرانجام نمیرسد. خیلی از کارهای فرهنگی همین طور است. حتی کارهای اقتصادی هم همین روال را دارند؛ اما این کار سختیهای زیادی دارد و فرد برای موفقیت بیشتر، باید تحمل بیشتری داشته باشد. به همین دلیل، میطلبد که فرد علاقه و صبر داشته باشد تا بتواند کار را به سرانجام برساند. تجربهای که ما در این کار داشتیم، این بود که با آدمهای مختلف مواجه شدیم. دیدیم که هر چقدر این علاقه بیشتر باشد، موفقیت او بیشتر بوده و در نتیجه، اثربخشی بیشتری داشته است.
* کتابشهر ایران در دوره مدیریت شما دچار تحولات زیادی شده است و این روزها شاهد تأسیس شعبههای مختلف آن در سراسر کشور هستیم. در این دوره چه کارهایی انجام دادید که منجر به این تحولات شده است؟
در این مدتی که در کتابشهر مشغول به فعالیت شدهایم، سعی کردیم از کتابفروشیهای جبهه انقلاب و در مدل فروشگاههای زنجیرهای تعریفی ارائه کنیم. طراحیهای مختلفی را برای فروشگاههایی که کمی قدیمی شده بودند و فروشگاههای سازمان تبلیغات اسلامی که فعالیتشان نیاز به بهروزرسانی داشت، انجام دادیم؛ چه در بحث طراحی داخلی و دکوراسیون و چه در بحث نیروی انسانی. سعی کردیم روزآمد شوند و به یک فروشگاه فعال در شهرها و شهرستانها تبدیل شوند. بخش جدی کار فروشگاهها هم رویدادها و جلساتی است که داخل فروشگاهها برگزار میشود.
* در کتابشهر ایران چقدر به استانها و مناطق فاقد پاتوقهای فرهنگی توجه دارید؟ و اینکه آیا برنامهای برای تأسیس فروشگاه در این مناطق دارید؟
توجه ویژهای داریم به شهرستانها و شهرهایی که کتابفروشی ندارند. این موضوع در اولویت قرار دارد. ابتدا هم با مکانهایی که سازمان تبلیغات در اختیار دارد، شروع میکنیم. در مرحله بعد، وارد بحث نمایندگی میشویم. سعی میکنیم با توجه به استانداردهایی که برای فروشگاههایمان در نظر گرفتهایم، به شهرستانهای مختلف و بچههایی که علاقهمند هستند، نمایندگی بدهیم.
هرچند که در این سالها فروشگاههای کتاب افزایش داشتهاند، هنوز به عدد مطلوب نرسیدهایم. خیلی از شهرها و شهرستانها هستند که هنوز کتابفروشی ندارند
* در سالهای اخیر، علاوه بر برندینگ فروشگاه، هویتسازی هم اهمیت زیادی برای موفقیت و ادامه حیات فروشگاههای محصولات فرهنگی پیدا کرده و توجه به این موضوع نیز بیش از گذشته است. به نظر شما این هویتسازی و هویتی که فروشگاه به مخاطب خود ارائه میکند، چقدر اهمیت دارد؟
هرچند که در این سالها فروشگاههای کتاب افزایش داشتهاند، هنوز به عدد مطلوب نرسیدهایم. خیلی از شهرها و شهرستانها هستند که هنوز کتابفروشی ندارند. نیاز و تقاضا هم وجود دارد؛ ولی میطلبد که متناسب با همان شهر یا شهرستان، در متراژهای مختلف فروشگاه زده شود. طبیعتاً یکی از ارکان بههمریختگی فروشگاهها بحث نیروی انسانی است و بعد، بحث ظرفیت مکانی. به هر حال برای شروع کار، ظرفیت مکانی هم باید با شرایط فرهنگی متناسب باشد تا چرخ اقتصادی فروشگاه بچرخد. فعلاً با وضعیت کنونی که در بحث املاک تجاری داریم، یک کتابفروشی توان پرداخت اجاره اقتصادی را ندارد. باید یک اجاره فرهنگی باشد تا راهاندازی کتابفروشی با چالش مواجه نشود تا پس از گذشت چند سال، کتابفروش بتواند مبلغ اجاره واقعی را پرداخت کند. اگر این دو عامل که ما پیگیری میکنیم، فراهم شوند، فروشگاههای کتاب توسعه پیدا میکنند و میتوانیم در همه شهرها و شهرستانها فروشگاههای شایسته داشته باشیم.
* فروشگاههای جبهه انقلاب را در این هویتسازی چقدر موفق میدانید؟
جمعبندی نهایی ما این شد که به همین سبک فروشگاه زنجیرهای کار خودمان را ادامه بدهیم. یکی از کارکردهایی که فروشگاه زنجیرهای دارد، این است که مخاطب به آن نام و هویتی که ایجاد شده، اعتماد پیدا میکند. این برای مخاطب دلگرمی و آرامش ایجاد میکند و میتواند با اعتماد بیشتری محصولات مدنظر خودش را انتخاب کند و بهراحتی از بستههای مختلف فروشگاه استفاده کند.
در بحث ترویج کتاب باید همافزایی کنیم. کتابفروشیهای کتابشهر ایران باید در بحث ترویج و معرفی کتاب بهصورت یکپارچه عمل کنند. این کار منجر به ضریبدادن و اهمیتدادن به کتابهای شاخص میشود که لازم است بیشتر به این آنها پرداخته شود. این کار یکی از ابزارهایی است که به ترویج کتابهای شاخص کمک میکند.
فروشگاههای جبهه انقلاب هم در این مدت هزینههای زیادی پرداخت کردند تا به ثمر بنشیند و درست از آب دربیاید
* از نظر شما فروشگاهها تأمینکننده نیاز مردم کشور هستند یا نیازمند تأسیس فروشگاههای بیشتر توسط نیروهای انقلابی و جهادی هستیم؟
از زمانی که فروشگاههای فرهنگی جبهه انقلاب فعالیتشان را آغاز کردند، دیدیم که این نیاز وجود دارد؛ یعنی مخاطبی که به گفتمان انقلاب اسلامی و حضرت آقا علاقه دارد و دغدغهمند است، این احساس نیاز را داشت. این کاری که کتابفروشی و ویترین انجام میدهد، این است که به نیاز بالقوه مخاطب میپردازد و باعث میشود آن محصولی که نیاز دارد، به دستش برسد. این یک چرخه است که از نویسنده و ناشر و توزیع شروع میشود و بعد به ویترین میرسد و تقویت میشود. هر چقدر تقاضا بیشتر باشد و بیشتر پاسخ داده شود، این چرخه فعالتر میشود و رونق بیشتری میگیرد. کار ناشر هم توجیه پیدا میکند و نویسنده به افزایش آثارش دلگرم میشود.
فروشگاههای جبهه انقلاب هم در این مدت هزینههای زیادی پرداخت کردند تا به ثمر بنشیند و درست از آب دربیاید. هر کاری در شروع با سختیهایی مواجه است؛ اما میبینیم که این موفقیت حاصل شده و این مدل فروشگاهها بهصورت یک جریان و گفتمان جای خودشان را باز کردند. همان طور که میبینید، بخش زیادی از کتابهایی که در کشور فروخته میشود، از کتابهای جریان انقلاب هستند که بخش عمده فروش آن از طریق کتابفروشیها انجام میشود.
کتابفروشیها به جز عرضه محصولات فرهنگی و فروش کتاب، با مخاطبان هم ارتباط میگیرند. به هر حال، فروشنده کتاب خیلی در ترویج و فروش کتاب مؤثر است. این باعث شد که جوّ فرهنگی شهر هم تأثیر بپذیرد. این کتابفروشیها، پاتوق جدی خیلی از اهالی شهر شده است. برای آنهایی که کتابخوان هستند، بیشتر. خانوادهها هم که محصولاتی را برای فرزندانشان میخواهند، به این کتابفروشیها مراجعه میکنند. این هویت و این مدل جای خودش را باز کرده است و هر روز هم روبهتوسعه و گسترش است.
انتهای پیام
طولانیترین گروگانگیری تاریخ معاصر/ این پاسدار اسم «حزبالله» را انتخاب کرد
14 تیرماه سال 1361 شمسی در لبنان ربوده شد و 39 سال است که دلها را ربوده است که کجاست؟ پیش از آن هم دلها را ربوده بود؛ فرمانده جنگ بود و از آن فرماندهان بود که فاتح خرمشهر بودند و از نسل آنان بود که اسطورهاند در ایرانزمین.

همین دیروز| گروه تاریخ خبرگزاری فارس ـ امین رحیمی: در لشکر 27 محمد رسولالله (ص) فرمانده بود؛ لشکری که خودش به همراه «محمد ابراهیم همت» تأسیس کرده بود و تیپ بود و بعدها لشکر شد و در فتح خرمشهر یکی از نیروهای اصلی بود.
اسمش «احمد متوسلیان یزدی» بود و حج هم رفت به فضل خدا در سال 1360 و شد «حاج احمد». خرمشهر که فتح شد چند روز بعد رژیم صهیونیستی به لبنان حمله کرد و دولت لبنان به کشورهای دنیا درخواست امداد نظامی، غذایی و دارویی داد. حاج احمد هم به همراه یک هیأت دیپلماتیک عازم سوریه شد تا راههای کمک به لبنان را بررسی کند. بعد هم به لبنان رفت و همان مدت کوتاهی که آنجا بود نیروهای مقاومت را سازماندهی کرد و نامش را هم پیشنهاد داد که «حزبالله» باشد و کرد آن کاری را که باید. حزبالله را ما امروز میشناسیم و رژیم صهیونیستی هم خوب میشناسد؛ حاج احمدمان «جاویدالاثر» شد.
پیشاز رفتن چه گفت؟
حاج احمد چه شد؟ شهید شد؟ نه، داستانش داستان یوسف است و یوسفگُمکردهها. بههمراه 3 نفر در یک پست ایست و بازرسی با اینکه مصونیت دیپلماتیک داشتند توسط مأموران «حزب فالانژ لبنان» دستگیر شدند. این حزب فالانژ چی بود؟ یک حزب مسیحی لبنانی که متحد رژیم صهیونیستی بود و با مبارزان فلسطینی هم میجنگید در خاک لبنان. از آنموقع که 14 تیر ماه سال 1361 بود حاج احمد رفته و دلها را برده است. خوبیاش این است که پیش از رفتن رمز پیروزی را و راهگشای کارها را گفت که بسیج مردم، اتکاء به مردم و توکل به خداست: «برادرها! عظمت عملیات شما تا به این حد بود که تمام ابرقدرتها را به اعتراف کشاند که عراق در مقابل شما و کل آنها یعنی ابرقدرتها، در مقابل شما زبون و ذلیلند. آنها پی به این مطلب بردند که پیاده ما در مقابل تانک کاملاً کارایی دارد و قادر است که زرهی و تانک را از بین ببرد. آنها پی به این مطلب بردند که وقتی ما میگوییم که طفل سیزده سالهمان تانک را از بین میبرد با پارهپارهشدن تنش حقیقت را میگوییم. آنها پی به این مطلب بردند که فقط قدرت ایمان است که مطرح است و کارایی دارد.
به انحای مختلف سعی کردند به این جرثومه فساد کمک کنند، به انحای مختلف سعی کردند که حمایت کنند، سعی کردند که نگه دارند. ولی ما که در جنگ با جریان صدامی هستیم نه با خودش، آنها را پس زدیم و ثابت کردیم که بسیج مردم، اتکاء به مردم و توکل به خدا فقط تنها راهگشای کارهاست و بس، نه سلاح، نه تجهیزات، نه مهمات، نه دیگر وسایل».
صدای حاج احمد را در این ویدئو بشنوید:
موقع رفتن چه حالی داشت؟
حاج احمد وقتی میرفت به سوی دشمن صهیونیست چه حالی داشت؟ این حال را: «این راه، راهی بیبازگشت است. کسی که با ما میآید، باید تا آخر خط همراه باشد. اگر در آنجا عملیاتی انجام بدهیم، ممکن است حتی جنازه هیچ یک از شهدای ما به ایران برنگردد». غریبه بود با این حال؟ نخیر. تعریف کردهاند برایمان که در جنگ تحمیلی هر وقت میخواستند جایی بروند و فتح کنند که دشوار بود و هر وقت میخواستند جایی بمانند و مقاومت کنند که دشوار بود حاج احمد مرد میدان بود. آن روز هم رفت به میدان نبرد دشمن غاصب و بازنگشت و هنوز هم. ربایش حاج احمد و همراهانش هنوز پروندهای باز است و «طولانیترین گروگانگیری تاریخ معاصر» محسوب میشود.
موقع آمدنش...
حاج احمد کجاست؟ شهید شده است؟ یوسف را برادرانش گمان میکردند که زنده نماند در چاه و خیلیها گمان میکردند زنده بیرون نیاید از زندان. حاج احمد در زندان صهیونیستهاست؟ کسانی گفتهاند که دیدهاند او را و همراهانش را. کسانی هم گشتهاند و نیافتهاند او را؛ نه پیراهنی آوردهاند خونآلود حتی و نه داستانی داشتهاند که گوش و قلب یعقوب باور کند. گرگ هست در این داستان و یوسف هست ولی پیراهن نیست؛ و البته خدا هم هست در این داستان هم که همیشگی اوست. و اگر در زندان صهیونیستها باشد 68 سالش است حاج احمد و موهایش سفید شده لابد. حالا فقط خدا میداند؛ اگر شهید باشد که روزی میخورد نزد او و اگر زنده باشد که... یاحسین (ع).
خدا میداند و ما نمیدانیم. فقط اینقدر بلدیم که در میانه این داستان، ماییم و خیلیها در این سرزمین که گاهی مینشینند و پندار میکنند که حاج احمد اگر زنده باشد و روزی بیاید -یوسفی بیاید به خانه یعقوب و شاید پیراهنی هم بفرستد پیشاپیش که سفیدی چشمها نورانی شود- آن روز است که یکبهیک میتوان رفت و بوسید یکبهیک آن موهای سفید بر سر و صورتش را. و بوسیدنی هم هست آن موهایی که یکبهیک سفید شده در زندان جلادان جهان. یکتکه استخوان پوسیدهاش هم بیاید یکبهیک میبوسیم، خودش که بیاید دیگر چهها شود. چقدر طول میکشد این همه ایرانی یکبهیک ببوسند آن همه مو را یکبهیک؟ چند سال؟ 39 سال هم بیشتر شاید.
خدا کند که بیاید...
عکسش را که نگاه میکنی، میمانی که این نگاهِ زنده نگاه مردی است که زنده است یا نگاه شهیدی است که زنده است؟
زیارت کربلا پس از سرنگونی صدام/ حرم امام حسین(ع) در گذشته چگونه بود؟+عکس
حرم امام حسین (ع) در طول تاریخ چند بار تخریب و دوباره ساخته شد؛ تا اینکه آخرین بار در دوره صدام حرم سیدالشهدا (ع) مورد تخریب قرار گرفت و پس از آن با سرنگونی صدام، ایرانیان برای توسعه و بازسازی کربلا پیشقدم شدند.

به گزارش خبرنگار حج و زیارت خبرگزاری فارس، حرم امام حسین (ع) از گذشته تاکنون تغییرات بسیاری داشته است و از همان زمان که امام حسین (ع) و یارانش در روز عاشورا به شهادت رسیدند، برخی از یاران امام حسین (ع) از طایفه بنی اسد، آنها را در همان جا دفن کردند و مرقد شهدای کربلا با خاکهایی برآمده قابل رویت بود تا اینکه مختار به عنوان اولین نفر، بنایی از آجر و گچ ساخت که در آن فضای مسقف نیز تعبیه شده بود.
اولین بار که حرم امام حسین (ع) تخریب شد
پس از مدتی هارون الرشید که تشرف عاشقان حسینی به این مکان مقدس را دید، دستور تخریب آن بنا را داد و حتی درخت سدری که کنار بارگاه ملکوتی امام حسین (ع) بود، قطع و فضای حرم را با خاک یکسان کردند؛ تا اینکه مأمون عباسی برای حفظ قدرت بنایی بر مرقد امام حسین (ع) ساخت. اما باز هم در دوره متوکل عباسی همان بنا نیز تخریب شد و حتی برای جلوگیری از تشرف زائران به حرم ارباب، آب آن منطقه را بستند.
در طول تاریخ حرم امام حسین (ع) چند بار ساخته و باز هم تخریب شد تا اینکه در دورههای صفویه و قاجار، ایرانیان اقدام به بازسازی و توسعه حرم امام حسین (ع) کرده و در هر دوره بخشی را ترمیم و تذهیب کردند.
چرا برخی فرمانروایان حرم امام حسین (ع) را تخریب کردند؟
حجتالاسلام محمدرضا فؤادیان، کارشناس امور دینی درباره تخریب و بازسازی حرم امام حسین (ع) اینگونه روایت میکند: امام حسین (ع) برای شیعیان از گذشته جایگاه ویژهای داشت و در هر دوره سعی شد تا حرم آن حضرت ساخته شود و برای حضور زائران آماده باشد. اما در برخی از دورهها برای نشان دادن مخالفت با شیعه و اهل بیت (ع)، حرم امام حسین (ع) تخریب شد تا عاشقان حسینی نتوانند به زیارت مشرف شوند و حتی در برهههایی از زمان، حرم اباعبدالله (ع) با خاک یکسان شد که این اقدامات حاکمان ناشی از بغضی بود که با شیعیان داشتند؛ چرا که رونق زیارت حرم امام حسین (ع) آنها را نگران اتحاد شیعیان و سرنگونی خودشان میکرد.
آخرین دوره تخریب حرم امام حسین (ع) چه زمانی بود؟
اما با تلاش شیعیان این قطعه از بهشت هر بار دوباره ساخته شد و در هر تخریب، بعد از مدتی گروهی به بازسازی آن پرداختند. آخرین دوره تخریب حرم امام حسین (ع) به دوران صدام بازمیگردد که حتی بیش از 6 ماه فضا برای زیارت هم مسدود شده بود، اما بالاخره با تلاش شیعیان حرم امام حسین (ع) به روی زائران باز شد و جمع کثیری از عاشقان به زیارت امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) مشرف شدند.
فضای حرم امام حسین (ع) در دوران صدام
حرم امام حسین (ع) در حتی چند دهه اخیر هم تفاوت بسیاری با فضای کنونی حرم داشت. بسیاری از خیابانها و حتی بین الحرمین خاکی بود. فضای زیارتی هم محدود بود و کسی نمیتوانست به راحتی به سوی حرم مشرف شود. حتی در گذشته با توجه به نبود مسیر مناسب برای تشرف به کربلا، بسیاری از افراد در این مسیر جان میباختند و به حرم نمیرسیدند، اما به مرور زمان مردم عراق و حتی سایر شیعیان منطقه آستین بالا زدند و برای بازسازی و فراهم کردن مسیر زیارت تلاش کردند.
زائران حسینی با وجود محدودیتهای بعثیها به حرم ارباب مشرف میشدند
در دوره صدام با وجود محدودیتهایی که بعثیها اعمال میکردند، بسیاری از شیعیان همت کرده و برای بازسازی حرم قدمهایی برداشتند. به طوری که در روزهای آخر دوران صدام با وجود اینکه سختیهای بسیاری برای زیارت وجود داشت، باز هم جمع کثیری از شیعیان در ایام خاص با تدابیر امنیتی به حرم امام حسین (ع) مشرف میشدند و نمیگذاشتند حرم خالی از زائر باشد. البته در آن دوران زیارت امام حسین (ع) برای بسیاری از مردم ایران آرزویی دست نیافتنی بود؛ چرا که به خاطر نبود امنیت لازم، کاروانی هم اعزام نمیشد تا اینکه با رایزنی مختلف، اعزام زائران ایرانی برقرار شد و عاشقان امام حسین (ع) با سختیهای فراوان به حرم ارباب مشرف میشدند.
سرنگونی صدام و رونق زیارت امام حسین (ع)
خیابانهای خاکی، گاریهایی که زائران را حمل میکردند و گردوغباری که مانع حرکت زائران میشد، بخشی از فضای آن دوران است که با این وجود بسیاری با مشقت بسیار خود را به حرم میرساندند. حتی زیارت اربعین هم که در سالهای اخیر رونق گرفته است، در آن دوران با وجود سختگیری صدام و بعثیها برگزار میشد و بسیاری برای حضور در این مسیر جان میدادند و برخی هم از مسیرهای خطرناک و صعبالعبور به سوی حرم مشرف میشدند. در دوران سرنگونی صدام نیز که آمریکاییها در عراق حضور یافتند، کاروانهای زیارتی محدودی به عراق اعزام میشدند تا اینکه پس از برقراری امنیت، حرم امام حسین (ع) رونق بیشتری گرفت.
ورود ستاد بازسازی عتبات به کربلا برای بازسازی حرم حسینی
با حضور نیروهای حشدالشعبی و مقاومت به فرماندهی شهید قاسم سلیمانی در عراق، امنیت نسبی برقرار شد و از اوایل دهه 90 ستاد بازسازی عتبات با موافقت متولیان حرم امام حسین (ع) اقداماتی را برای توسعه حرم حسینی آغاز کرد. بر همین اساس برنامههایی به منظور توسعه حرم و حضور میلیونی عاشقان حسینی انجام شد.
توسعه حرم امام حسین (ع) و احداث صحن حضرت زینب (س) توسط ایرانیان
محمدرضا بنیاسدی راد، رئیس ستاد بازسازی عتبات عالیات در کربلا درباره وضعیت حرم امام حسین (ع) بعد از حضور ایرانیان برای بازسازی این مکان مقدس اینگونه میگوید: مهندسان و نیروهای ستادی در کربلا از اوایل سال 93 برای بررسی وضعیت مستقر شدند و پس از خریداری ملکهای اطراف حرم توسط متولیان عتبه حسینیه (ع)، عملیات اجرایی برای توسعه حرم امام حسین (ع) آغاز شد.
احداث صحن حضرت زینب (س)
به منظور مقامسازی حرم امام حسین (ع)، طرح لاغرسازی و مقامسازی ستونهای اطراف حرم آغاز شد و چهار ستون اطراف حرم محکمسازی شدند و به این ترتیب با لاغرسازی آن، فضای اطراف حرم از هر طرف حدود یک متر و نیم افزایش یافت. پس از آن، با برنامه قبلی عملیات توسعه حرم از سمت باب القبله و تل زینبیه و عملیات اجرایی احداث صحن حضرت زینب (س) با مساحتی بالغ بر 5 هکتار به عنوان طرح نخست توسعه حرم امام حسین (ع) آغاز شد و هماکنون نیز این طرح در حال ساخت است و تاکنون بیش از 40 درصد پیشرفت فیزیکی داشته است.
آغاز توسعه حرم حضرت عباس (ع)
البته طرح توسعه حرم حضرت عباس (ع) نیز در حال انجام است که این اقدام توسط خود عراقیها صورت گرفته و در مرحله نخست خیابانهای اطراف در حال تخریب هستند تا فضا برای توسعه حرم آماده شود. در طرح توسعه کربلا که به صورت بیضی پیشبینی شده است، قرار است فضای زیارتی حرم امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) چند برابر شود تا در مناسبتها به ویژه ایام اربعین زائران به راحتی امکان تشرف به حرمها و زیارت را داشته باشند.
فضائل زیارت امام حسین (ع) در روایات و احادیث
زیارت امام حسین (ع) در احادیث و روایت مختلفی تأکید شده و حتی در برخی روایت زیارت امام حسین (ع) از زیارت خانه خدا ارجح دانسته شده است؛ تا جایی که در روایتی از امام صادق (ع) آمده است: «به خدا قسم، اگر در فضیلت زیارت امام حسین علیه السلام با شما سخن میگفتم، قطعا، حج را به طور کلی رها میکردید و هیچکدام از شما حج نمیرفت، مگر نمیدانی که خداوند سبحان قبل از اینکه مکه را حرم خود بگیرد، کربلا را حرم امن و مبارک خود گرفت؟ ابن ابی یعفور عرضه داشت: خداوند حج بیت الله را بر مردم واجب کرد، در حالی که ذکری از زیارت امام حسین علیه السلام نیاورد. حضرت فرمود: اگر چه این گونه است، چرا که این چیزی است که خداوند آن را چنین قرار داده است، آیا نشنیدهای کلام امیرالمومنین علیه السلام را که: همانا کف پا (باطن قدم) سزاوارتر به مسح کشیدن نسبت به روی پاست، لیکن خداوند مسح ظاهر پا را بر بندگان واجب کرده است؟ آیا نمیدانی که احرام بستن اگر در حرم بود، بهتر میبود، لیکن خداوند احرام بستن را در غیر حرم مفروض کرد». (وسائل الشیعه/ ج 14/ ص 514)
در احادیث فضیلتهای بسیاری از جمله طول عمر و برکت مال، دفع بلا، بخشش گناهان گذشته و هزار حج مقبول برای زیارت امام حسین (ع) آمده است. همچنین امام موسی بن جعفر (ع) فرمود: «کمترین آنچه از ثواب که به زائر اباعبدالله علیه السلام کنار نهر فرات داده میشود آنگاه که حق و حرمت و ولایت او را بشناسد، این است که آنچه از گناهان پیش فرستاده و بعداً میفرستد (گناهان گذشته و آینده او) آمرزیده میشود». (الکافی، ج 4، ص 582)
حتی در کتاب «سفر شهادت» امام موسی صدر درباره فضیلت زیارت امام حسین (ع) آمده است: «اسلام واقعی اسلام حسین است و به همین سبب، زیارت با معرفت امام حسین (ع) برای حسینیها بالاتر از هزاران حجی است که یزیدیها بجا میآورند. این معنای آن است که میگویند زیارت امام حسین (ع) بالاتر از حج و عرفه است، والا همه عزت و شرف او از اسلام است و امکان ندارد بالاتر از حج و اسلام باشد، زیرا همه عظمت او از اسلام و از حج است. بله، هزاران حج صوری با زیارت امام حسین (ع) برابری نمیکند، چون حج واقعی و اسلام حقیقی به دست او سیراب شد و رشد کرد و حیات خود را دوباره پیدا کرد».
بنابراین زیارت امام حسین (ع) در هر دوره و زمانی مورد توجه قرار داشته است و شیعیان و حتی سایر ادیان و مذاهب نیز به زیارت سیدالشهدا (ع) مشرف شدهاند، اما اکنون با شیوع کرونا بیش از 16 ماه است که ایرانیان از راه دور به ارباب سلام میدهند و توفیق زیارت کربلا را ندارند. با این وجود، دلهای عاشقان هر لحظه مشتاق دیدار دوباره کربلا و برقراری سفر به عتبات است.
انتهای پیام/
.: Weblog Themes By Pichak :.