حمله عصر یکشنبه آمریکا به چند پایگاه الحشد الشعبی عراق واکنشهای گستردهای را از سوی جریانهای سیاسی عراق به همراه داشت.

به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، جنگندههای ارتش آمریکا عصر روز یکشنبه چند مقر گردانهای حزبالله الحشد الشعبی عراق را در مرز سوریه بمباران کردند. وزارت دفاع آمریکا با صدور بیانیهای این حمله را تأیید کرده است.
منابع الحشد الشعبی اعلام کردند که در این حمله هوایی، 10 نفر از نیروهای الحشد الشعبی از جمله یکی از فرماندهان آن و دو معاون وی و معاون منابع فرمانده تیپ 45 شهید و 35 نفر دیگر مجروح شدند.مقامات و جریانهای سیاسی متعدد عراقی این حمله را محکوم کرده و آن را نقض حاکمیت این کشور توصیف کردند.
ابومهدی المهندس: آمریکاییها پاسخ شدید دریافت خواهند کرد
ابومهدی المهندس معاون الحشد الشعبی در واکنش به حمله آمریکاییها به مواضع حشد الشعبی در الانبار تاکید کرد که خون شهدا و مجروحین هدر نخواهد رفت و نیروهای آمریکایی در عراق پاسخ شدیدی دریافت خواهند کرد.
عصائب اهل الحق: پایان حضور آمریکا ضروری است
جنبش عصائب اهل الحق عراق در واکنش به این حمله تاکید کرد که حضور آمریکا در این کشور تهدیدی برای عراق به شمار میآید.
در بیانیه این جنبش آمده است: «امروز پایان حضور نظامی آمریکا در عراق به هر شیوه ممکن پیش از آنکه طولانیتر شود ضروری شده است.»
جنبش عصائب اهل الحق از تمامی گروههای سیاسی عراق خواست تا به صورت متحد به «حمله بزدلانه» آمریکا واکنش نشان دهند.
«قاسم مصلح» فرمانده نیروهای الحشد الشعبی در عملیات استان الانبار تأکید کرد که هدف آمریکا از بمباران مواضع الحشد به هم ریختن معادلات بوده است. (جزئیات بیشتر)
حمایت صهیونیستها از حمله آمریکا
«اسرائیل کاتص» وزیر خارجه رژیم صهیونیستی در واکنش به نقض عراق توسط آمریکا، از حمله به مواضع الحشد الشعبی عراق استقبال کرد و آن را اقدامی در تقابل با ایران توصیف کرد. (جزئیات بیشتر)
«عادل عبدالمهدی» نخست وزیر پیشبرد امور عراق نیز در واکنش به این حمله به وزیر دفاع آمریکا پیام داد که با حمله به مواضع الحشد الشعبی شدیدا مخالف بوده است. (جزئیات بیشتر)
وی هشدار داد: «بمباران مواضع الحشد الشعبی تنشی خطرناک است که امنیت عراق و منطقه را تهدید میکند.»
حکیم: دولت و پارلمان عراق موضعی قاطع اتخاذ کنند
«سید عمار الحکیم» رهبر جریان حکمت ملی عراق حمله آمریکا به پایگاههای الحشد الشعبی عراق را محکوم کرده و آن را نقض آشکار حاکمیت عراق و توافقنامههای امنیتی میان بغداد و واشنگتن توصیف کرد.
وی از دولت و پارلمان عراق خواست تا موضعی آشکار و قاطع در قبال این اقدام آمریکا که عدم احترام به حاکمیت عراق به شمار میآید، اتخاذ کنند.
«فالح الخزعلی» عضو ائتلاف الفتح در پارلمان عراق در واکنش به حمله هوایی آمریکا به پایگاههای حزبالله عراق تاکید کرد که نظامیان آمریکایی با بمباران مقرهای الحشد الشعبی به جنگی آشکار با عراق وارد شدند. (جزئیات بیشتر)
وی در پیامی در توئیتر گفت: «نیروهای آمریکایی به جنگی آشکار با عراق ورود کردند و ارتش احمق آمریکا از پیامدهای اشغالگری خود در عراق درس عبرت نگرفته است.»
حزبالله عراق: تجاوز آمریکا تحقیر حاکمیت عراق است
گردانهای حزب الله عراق نیز با صدور بیانیهای حمله آمریکا به مواضع این نیروها در غرب استان الانبار عراق را تجاوزی خصمانه علیه نیروهای مدافع مرزهای عربی این کشور و بی اعتنایی به حاکمیت عراق و شرافت ملت آن خواند. (جزئیات بیشتر)
در این بیانیه آمده است: «کلاغهای شرارت آمریکایی تجاوز خصمانهای را مرتکب شده و فرزندان ما را که مدافع مرزهای غربی کشورمان بودند هدف قرار دادند. تجاوز آمریکا بیاعتنایی و تحقیر حاکمیت عراق و شرافت ملت آن است.»
«برهم صالح» رئیس جمهور عراق نیز در واکنش به حمله آمریکا به پایگاههای الحشد الشعبی اعلام کرد که این بمباران بر خلاف توافقات دو کشور و غیر قابل قبول است.
انتهای پیام/.
سازمان الحشد الشعبی اعلام کرد که شمار شهدای حمله هوایی آمریکا به پایگاه گردانهای حزب الله عراق در غرب استان الانبار به 24 نفر رسید.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری فارس، سازمان الحشد الشعبی عراق از افزایش شمار شهدای حمله هوایی آمریکا به پایگاه این نیروها در غرب الانبار خبر داد.
«جواد کاظم الربیعاوی» رئیس اداره جنبشهای سازمان الحشد الشعبی در بیانیهای اعلام کرد: «آمار تجاوز وحشیانه آمریکا به مواضع تیپهای 45 و 46 الحشد الشعبی در غرب الانبار به 19 شهید و 35 زخمی رسید.»
وی افزود: «هنوز پیکرهای شماری از شهدای این حمله زیر آوارهاست.»
ساعاتی بعد از این آمار، سخنگوی کتائب حزب الله اعلام کرد که تعداد شهدا به 24 نفر افزایش یافته است. همچنین تعداد مجروحان نیز حدود 50 نفر گزارش شده است.
آمریکا یکشنبه شب مواضع گردانهای حزبالله عراق وابسته به الحشد الشعبی را در شهر القائم استان الانبار در مرز عراق و سوریه هدف قرار داد و طی ساعات گذشته آمار شهدای این حمله از 4 نفر شروع شده و رو به افزایش گذاشت.
نیروهای الحشد الشعبی در مقطع اخیر که گروهک تروریستی داعش با سوء استفاده از ناآرامیهای عراق دست به حملات پراکنده در نقاط مختلف عراق زده بود، دستاوردهای مهمی را در مقابله با این تروریستها رقم زدند.
انتهای پیام/م
فعال فضای مجازی گفت: این ماهیت و هویت فضای مجازی است که باعث میشود بسیاری از بایدها و نبایدها را بردارد و انسانها بر اساس احساسات و عواطفشان در فضای حاکم بر عقلانیتشان، آن لحظه تصمیم بگیرند.

خبرگزاری فارس ـ گروه فرهنگ عمومی: وقتی حادثه، رخداد یا اتفاقی در دنیای واقعی میافتد، ما را به فکر فرو میبرد؛ به طوری که در ذهن خود به تجزیه و تحلیل آن میپردازیم یا حتی به دنبال مقصر یا مسبب آن میگردیم، راهکار برایش ارائه میدهیم یا در اوج عصبانیت سعی میکنیم آن را نادیده بگیریم.
اما با وجود فضای مجازی و داشتن اکانت و صفحه شخصی، این تحلیلها و برداشتهای خود را در قالب «ادبیات کامنتی» منتقل میکنیم. در کنار این مسائل اگر هم تاب سخن و نقد افکار مقابل خود را نداشته باشیم، کنترل خود را از دست میدهیم و چون هویتمان ناشناخته است، با ادبیاتی دور از ادب، آن شخص را خطاب قرار میدهیم.
پیش از این در سلسله گفتوگوهایی با جامعهشناسان و فعالان مجازی به دلایل افول اخلاق در «ادبیات کامنتی» اشاره کردیم. (اینجا، اینجا و اینجا بخوانید)
اکنون با سعید کسرایینیا فعال مجازی در این باره گفتوگو کردیم. او با تأکید بر اینکه فضای مجازی موجب تغییر برخی باورها و ارزشها شده است، علت به کار بردن الفاظ نادرست در ادبیات کامنتی و کمتحملی در پذیرش نظر مخالف را سرریز شدن عصبانیتها و پرخاشگریهای دنیای واقعی دانست و نقش روحانیون، سلبریتیها و چهرههای سیاسی و فرهنگی را در ارائه الگو جامع و کافی در فضای مجازی، حائز اهمیت دانست.
در فضای مجازی بایدهای مبتنی بر ارزشهای جامعه برداشته شده است
کسرایینیا با اشاره به اینکه فضای مجازی در سطح جامعه موجب تغییر ارزشها و باورهای شده است، بیان داشت: وقتی ارزشها تغییر میکند، آن وقت معیار ارزیابی هم تغییر میکند. در حال حاضر، همه ما فستفودی و ساندویچی شدهایم و سعی میکنیم صحبتها و پیامهایمان را به سبک و مدل فضای مجازی بیان کنیم. خلاصهنویس، خلاصهگو و مختصرنویس شدیم و اینها یکی از آسیبهایی است که ادبیات فارسی را مورد هجمه قرار داده است.
وی با بیان اینکه مخاطب فضای مجازی هویتی متناسب با خواست خودش در این فضا تعریف میکند، افزود: این در حالی است که وقتی در فضای خانه، شهر، محله یا محل کار هویت اجتماعی که فضای ساخته شده توسط دیگران است، قرار میگیرند، رفتار دیگری بروز میدهند که شاید مورد پسند و انتخاب خودشان نباشد.
فضای غیررسمی و مجازی، جولانگاه عصبانیتهای لحظهای است
این فعال مجازی ابراز داشت: در فضای مجازی بسته به آن فضای مورد علاقهشان، هویتی را برای خود تعریف میکنند. یک عکس جدید، یک اسم جدید، یک فامیل جدید، یک شخصیتی ساخته شده که توسط ذهن مخاطب بروز و ظهور پیدا میکند. یعنی آنجا ارزشها و بایدها و نبایدهای مبتنی بر ارزشهای جامعه برداشته میشود و بسیاری از مواردی که مبتنی بر ادب ایرانی و اسلامی است، مورد توجه قرار نمیگیرد.
وی با اشاره به اینکه سرریز و تبعات بیاخلاقیها در فضای مجازی به چشم میآید، ادامه داد: البته شاید درباره فضای عمومی فضای مجازی صدق نکند. اما در فضای غیررسمی و تعاملی فضای مجازی مانند دایرکتها، چتها، کامنتها، اکانتها و غیره، شخصیت مجازی برای خودشان ساختهاند، واکنش نشان میدهند و قاعدتاً چون از محدویتهای اجتماعی، بایدها و نبایدها به دور است، هرگونه میخواهند، واکنش نشان میدهند.
کسرایینیا درباره جولان عصبانیتها در قابل ادبیات کامنتی گفت: اگر ریشه یک اکانت در فضای اینستاگرام را که با ادبیات نامناسب، زیر یک پست واکنش نشان داده است، پیدا کنیم، ممکن است به یک کارمند، پزشک، دانشجو، معلم و یا هر شخصیتی دیگر برسید. الزاماً انسانی که پشت این اکانت قرار دارد، یک فرد بیهویت یا فرد ذاتاً بیادب نیست. این ماهیت و هویت فضای مجازی است که انسانها بر اساس احساسات و عواطفشان دور از فضای حاکم بر عقلانیتشان، آن لحظه تصمیم میگیرند.
سرریز شدن بیتابیها درباره گران شدن بنزین در ادبیات کامنتی
وی با اشاره به اینکه خیلی برای شخص مهم نیست که طرف مقابل چه برداشتی نسبت به آن پیدا میکند، افزود: این فضای مجازی است که در فضای واقعی ما تأثیر میگذارد. در واقع شئونات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تابعی از اتفاقات فضای مجازی است. وقتی یک اتفاق در فضای واقعی میافتد، به طور مثال بنزین گران میشود، سرریز بیتابی و عصبانیتها در فضای مجازی نشان داده میشود.
این فعال مجازی تصریح کرد: اگر تیم ملی فوتبال در یک بازی رسمی میبازد، سرریز این عصبانیت و خشونت در فضای مجازی خودش را نشان میدهد. در سالهای گذشته طبق آمار قوه قضاییه یکی از دلایل تشکیل پروندههای قضایی، نزاع و فحاشی بوده است. امروز شما این نزاع و فحاشی را در فضای مجازی پررنگ میبینید. شاید در فضای واقعی این موارد کمرنگ شده باشد. در واقع پرخاشگری در ادبیات کامنتی تابعی از اتفاقاتی است که در جامعه میافتد.
وی ادامه داد: این امر در حوزه فرهنگ عمومی مشهودتر است؛ به گونهای که در فضای بینالملل زیر پست یک داور و بازیکن فوتبال معروف، الفاظ ناپسندی را به کار میبرند که در فرهنگ و ادبیات ما شاید جایگاهی نداشته باشد، اما چون در فضای واقعی قدرت تخلیه این پرخاشگری و عصبانیت را ندارند، در فضای مجازی با هویت مجازیشان آن را نمایش میدهند و عقدههای خودشان را باز میکنند و تخلیه میشوند و به فضای روزمره خودشان باز میگردند.
فضای مجازی محدویتهای هویت واقعی را ندارد
کسرایینیا با بیان اینکه زندگی شخصی باعث شده یک فرد درگیریهای متعدد داشته باشد، اظهار داشت: مشکل ما در فضای مجازی این است که الگو نداریم. وقتی وارد فضای مجازی میشوید، مدل و الگوهای موفق بزرگ را خیلی کم داریم. به طور مثال بررسی کنید چند نفر از روحانیون ما توانستهاند در فضای مجازی حضور مؤثر داشته باشند و با جوانان ارتباط برقرار کنند؟ چند نفر از سلبریتیها توانستند عملکرد مثبت در فضای مجازی داشته باشند و حداقل در حوزه فعالیت خودشان یک الگو برای جوانان باشند. چند نفر از چهرههای سیاسی و فرهنگی توانستهاند در فضای مجازی عملکرد الگومانند داشته باشند.
این فعال مجازی خاطرنشان کرد: در فضای مجازی که بخش عمدهای از زندگی ما را به خودش اختصاص داده است و طبق آمار هر نفر ایرانی روزانه 7 ساعت وقت خودش را در این فضا میگذارند، خلاء الگوی موفق احساس میشود. پس وقتی الگو کافی و رسانه، فرهنگساز نباشد، قطعاً سرریز این اتفاقات نابهنجاری میشود که ملیت، اسلامیت و فرهنگ ما را تحت شعاع قرار میدهد.
انتهای پیام/
روزنامه غربی طی یک گزارش از وضعیت اسفبار زندگی حدود 6 هزار کودک در اردوگاه مهاجران جزیره «لسبوس» یونان، شیوع بیماریهای مزمن کودکان از قبیل سرطان و چادرهای در محاصره گل و لای و زباله آنها خبر داد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، یک روزنامه انگلیسی خبر داد که حدود 6000 کودک در اردوگاه مهاجران در جزیره «لسبوس» یونان زندگی کرده و از انواع بیماریهای مزمن و چادرهای سرد رنج میبرند.
«دیلیمیل» با تاکید بر گیر افتادن حدود 6000 هزار کودک مهاجر در گل و لای و کثافت اردوگاه «موریا» در جزیره لسبوس، این موضوع را یک «بحران شرم آور» برای کشورهای عضو اتحادیه اروپا خوانده است و مینویسد: «دلیل همه اینها آن است که بروکسل هنوز هم نتوانسته به این کابوس پایان دهد».
به نوشته این رسانه، «در ایام کریسمس هزاران نفر در بزرگترین اردوگاه مهاجران اروپا دارند زندگی میکنند؛ جایی که در آن خشونت و وضعیت بد بهداشتی، منجر به افزایش بیماریهای مزمن در کودکان در اردوگاه موریا در جزیره لسبوس یونان شده است اما طبق مقررات اتحادیه اروپا آنها باید در این کثافت که زباله در اطراف سکونتگاههای اسفبارشان انباشه شده است، زندگی کنند. وضعیت کثیفی آن چنان است که نباید انتظار داشت حتی هیچ فرد بزرگسالی بتواند این وضع را تحمل کند چه برسد به کودکان».
روزنامه انگلیسی سپس گزارشی درباره وضعیت ساکنان اردوگاه مهاجران در لسبوس ارائه میکند و مینویسد: «با این حال هزاران نوجوان در ایام کریسمس در اردوگاه موریا در جزیره لسبوس یونان، بزرگترین اردوگاه مهاجران اروپا زندگی میکنند، اردوگاهی که در آن آنها در معرض خشونت هستند، مجبور میشوند بدون دارو و جای خواب به چادرهای نازکی بروند که در آنها دمای هوا در شب صفر درجه است. وضعیت ناگوار بهداشتی، نبود آب گرم، فقدان غذا، دود ناشی از اجاق گازهای موقت و سرازیر شدن گل و لای ناشی از بارشهای زمستانی سبب افزایش شدید بیماریهای مزمن در اردوگاه موریا شده است اما طبق مقررات اتحادیه اروپا آنها باید در این وضعیت کثافت که زبالهها در اطراف خانههای اسفبارشان انباشته شده، زندگی کنند تا وضعیت درخواست خانوادههای آنها برای مهاجرت مورد بررسی (اتحادیه اروپا) قرار گیرد. بسیاری ماهها است که در وضعیت برزخ قرار دارند چرا که بخش عمومی یونان بعد از افزایش ورودی مهاجران از ترکیه طی امسال، برای بررسی تقاضاهای مهاجرت در تنگنا هستند البته در جایی در لسبوس که قبلا میزبان گردشگران ساحلی بوده است، یک مدرسه و شهرک شنی ایجاد شده است و به کودکان امید داده است».
به گفته این رسانه، «برخی (از ساکنان اردوگاه در لسبوس) درباره بازگشت به سرزمین خودشان صحبت میکنند تا به احیای قانون و نظم در وطنشان کمک کنند، آشوبی که سبب شده بود آنها با خانوادههایشان از کشورشان متواری شوند. دیگران هم با استفاده از درسهایی که به آنها گفته میشود، به دنبال تحقق آرزوهایشان در اروپا و تبدیل شدن به پزشک، پرستار یا پلیس هستند».
طبق این گزارش، «حدود 6000 کودک در این اردوگاه زندگی میکنند. سن اکثر آنها 12 ساله و یا کمتر از 12 سال است و با خانوادهشان در چادر یا کانتینر زندگی میکنند؛ خانوادهای که به ادعای متواری شدن از کشورشان به خاطر جنگ و یا تحت تعقیب بودن به دنبال دریافت پناهندگی هستند. حدود 1149 کودک هیچ همراهی (خانوادهای) ندارند».
«نازیلا خیراه» دختر 11 ساله افغانستانی درباره اقامتش در اردوگاه لسبوس به این رسانه انگلیسی گفت: «زندگی در افغانستان واقعا خطرناک است و من نمیخواهم به آنجا برگردم. من واقعا درباره شرایطم در اردوگاه نگران شدهام چرا که درگیریهای افراد با یکدیگر را میبینم. سختترین بخش، زندگی در چادر است. نمیتوانیم گرم شویم و به اندازه کافی بخوابیم».
او که به همراه والدین و چهار خواهر و برادرش در این اردوگاه زندگی میکند، خطاب به رهبران اتحادیه اروپا گفت: «خواهش میکنم ما را از اینجا بیرون ببرید».
یک دختر دیگر 11 ساله افغانستانی هم به دلیلی میل گفت: «آرزوی من این است که در یک منزل زندگی کنم و زندگی راحتی داشته باشم و به وطنم برگردم و یک افسر پلیس بشوم تا بتوانم وضعیت کشورم را بهتر کنم».
به گفته او، «زندگی کردن در چادرها، سخت است. سختترین بخش این است که در چادر بخوابی و در صف غذا بایستی، گاهی اوقات ما سه ساعت در صف میایستیم».
والدین کودکانی که دیلی میل با آنها مصاحبه کرده است، به این رسانه گفتند، برای رسیدن به جزیره لسبوس از طریق ترکیه، هزاران پوند به قاچاقچیان پول دادند و با ماشین از ایران و ترکیه سرانجام خود را به این جزیره رساندند.
طبق گزارش دیلی میل، اردوگاه موریا در لسبوس برای میزبانی از حدود 3000 نفر ساخته شد اما در حال حاضر 18500 نفر در آن حضور دارند. سال قبل در این اردوگاه حدود 7000 نفر اقامت داشتند.
سازمان «پزشکان بدون مرز» که یک کلینیک در جزیره لسبوس دایر کرده است، از مشکلات عدیده پزشکی، زیستی و روانی حاضران در این جزیره به ویژه کودکان خبر داده است. مادران و پدران حاضر در لسبوس هر روز برای دریافت کمک بهداشتی و پزشکی برای فرزندان خردسالشان به این کلینیک رجوع میکنند.
«مارکو ساندرون» یکی از مقامهای ارشد پزشکان بدون مرز درباره وضعیت ناگوار حاضران در لسبوس و همچنین تعداد بالای کودکان در آن به شدت ابرز نگرانی کرده است. به گفته او، گزارشهایی درباره زیاد شدن خودزنیهای مهاجران در لسبوس و همچنین صحبتهای آنها با روان شناسان پزشکان بدون مرز درباره تمایلشان برای خودکشی وجود دارد.
ساندرون گفت: «اردوگاه (موریا) یک کابوس است و زندگی در اینجا حتی برای یک هفته هم اثرات ویرانگری روی ذهن هر فردی میگذارد (با این حال) کودکان ماههاست که اینجا زندگی میکنند».
وی افزود: «ما یک لیست بلند بالا از کودکان دارای بیماریهای پیچیده داریم، بیماریهای از قبیل سرع، عوارض قلبی، دیابت، مشکلات تنفسی و حتی سرطان. نوزادان تازه متولد در چادرهایی زندگی میکنند که دمای هوای آنها فقط 5 درجه است و شبها دما از این هم پایینتر میرود، چادرهایی که گل و لای اطراف آن را پوشانده است، اینها مشکلات بزرگی هستند».
دیلی میل در ادامه گزارش خود از ناچاری زنان و مادران حاضر در اردوگاه مهاجران لسبوس به تن فروشی هم خبر داده است.
در گزارش آمده است: «چندین تن از فعالان سازمانهای امدادی گفتند که آنها گزارشهایی درباره روسپیگری زنان اردوگاه در ازای غذا، دارو یا پول دریافت کردهاند».
فعالان سازمانهای خیریه و گروههای امدادی، رهبران اتحادیه اروپا را به دلیل ناکامی در حصول به یک توافق برای تقسیم تعداد مهاجران بین کشورهای عضو مقصر دانستهاند.
دیلیمیل گزارش تکاندهنده خود را با آماری از ملیتهای مهاجران گیر افتاده در اردوگاه موریا در جزیره لسبوس یونان پایان میدهد.
در گزارش آمده است: «حدود 70 درصد از ساکنان اردوگاه موریا اهل افغانستان هستند و 13 درصد از اهل سوریه و 4 درصد هم اهل کشورهای آفریقایی هستند. تنها در سال جاری (2019) بیش از 70000 نفر وارد یونان شدند و این تعداد به نسبت سال گذشته، به دو برابر افزایش پیدا کرده است».
انتهای پیام/م
وقتی پهلوی، زیرآب نخستوزیر ایران را پیش آمریکاییها میزند! علی امینی با دخالت مستقیم آمریکا نخستوزیر ایران شد تا از رشد فزاینده کمونیسم در ایران جلوگیری کند. او با وعده مبارزه با فساد بر سر کار آمد، اما دولت او توفیقی در مبارزه با فساد نیافت تا در نهایت انقلاب اسلامی توانست نظام پادشاهی را سرنگون کند. وقتی پهلوی، زیرآب نخستوزیر ایران را پیش آمریکاییها میزند! خبرگزاری فارس ـ تاریخ: در 17 اردیبهشت 1340 علی امینی سفیر اسبق ایران در آمریکا با فشار کاخ سفید جایگزین جعفر شریف امامی شد و بعدها در سال 1978 آرمین مایر، سفیر وقت آمریکا فاش ساخت که شرط پرداخت وام 35 میلیون دلاری از سوی رییس جمهور کندی، در کوران بحران اقتصادی به ایران، گماردن امینی در رأس دولت بوده است. از این جهت امینی در مقام یک آلترناتیو برای ایجاد دگرگونی در سازمانهای فساد محور حکومت پهلوی با یک رشته برنامههای ویژه کاری به صحنه سپهر سیاسی ایران درآمد. امینی در پی آن بود که 14 اصل باولینگ را که از سوی اعضای هیأت مشاوران رئیس جمهور کندی برای ایران وضع شد، اجرا کند تا کمونیزم در ایران رشد نکند. تئوریسینهای حزب دمکرات آمریکا، استبداد شاه و وجود نظام ارباب رعیتی را باعث گسترش روز افزون کمونیزم در ایران میدانستند. به همین دلیل شاه را وادار کردند اصلاحات اجباری علی امینی را بپذیرد. راهبرد محمدرضا پهلوی در برابر نخست وزیر دیکته شده توسط آمریکا، بحرانسازی توسط عناصر برکنار شده بود تا با ایجاد تقابل داخلی دولت امینی را متزلزل کند. علی امینی پس از نشستن بر مسند نخست وزیری، فرمان انحلال مجلسین را از شاه گرفت تا ضمن کوتاه ساختن دست شاه از مداخله در امور کلان سیاسی، طرح گسترده مبارزه با بانیان مفاسد و رشوهخواری را دنبال کند. وزیر پیشین دادگستری کابینه، نورالدین الموتی به اتفاق احمد صدر حاج سیدجوادی دادستان تهران احکام توقیف رجال دارای سوء پیشینه را صادر کردند که متعاقباً رجالی همچون ابوالحسن ابتهاج رئیس سابق سازمان برنامه، فتحالله فرود شهردار اسبق تهران، احسان دولو صاحب امتیاز خاویار کشور و محسن فروغی مهندس مشاور کاخ سنا دستگیر شدند و از میان نظامیان و سپهبدان، علویمقدم و کیا و سرلشکرها دفتری و ضرغام و سرتیپ نویسی به جرایمی نظیر اخاذی و اختلاس و حتی سپهبد آزموده (به جرم اهانت به دولت) به همراه 31 تن از امرا و 27 نفر از سرهنگهای ارتش بازداشت و محاکمه شدند. اگر چه این برنامه آغاز خوبی داشت، اما در مقام عمل این طرح فقط شامل مهرههای سوخته رژیم شد و بسیاری از رجال دارای فسادی مالی وابسته به دربار از جمله اعضای خاندان سلطنتی هرگز مورد پیگرد واقع نشدند. در نهایت با مانعتراشیهای شاه تعقیب مفسدین به همین افراد محدود شده و پس از مدتی نمایشی و بیخاصیت بودن طرح مبارزه با فساد برای عموم آشکار شد. جدا از این مقوله دکتر امینی کوشید تا با تلاش برای آزادی فعالیت احزاب سیاسی از جمله جبهه ملی، اصلاحات ارضی از طرحهای تبلیغی دولت، قدرت محمدرضا را تعدیل کند که موقتا به حمایت بخشی از اعضای دموکرات دستگاه ریاست جمهوری آمریکا انجام شد. اما محمدرضا پهلوی نیز بیکار ننشست و با تقویت مخالفان و افزایش دادن تنشها، دولت امینی را به انفعال دچار کرد. به نحوی که امینی با عدم همراهی اپوزیسیون و احزاب مواجه شد. در همین دوره محمدرضا پهلوی نیز سفری به آمریکا کرد و توانست نظر کندی را به اینکه خود شخصا مجری منویات دولت آمریکا باشد جلب کند. کندی از حمایت دکتر امینی دست کشید و سرانجام علی امینی به دلیل عدم پشتیبانی اپوزیسیون و کارشکنیهای شاه، پس از یک سال در پی اختلاف با شاه بر سر تنظیم بودجه در سال 1341 استعفا داد. انتهای پیام/
.: Weblog Themes By Pichak :.